شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص925 و امام احمد ثعلبی و میر سید علی همدانی و دیگران رسیده که بطرق مختلفه و الفاظ و عبارات متفاوته نقل نموده

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

  1. شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص925
  2. و امام احمد ثعلبی و میر سید علی همدانی و دیگران رسیده که بطرق مختلفه و الفاظ و عبارات متفاوته نقل نموده اند که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم هزار باب از علم که از هر بابی هزار باب دیگر باز می شود در سینه علی علیه السلام بودیعه گذارد.
  3. و نیز حافظ  ابو نعیم اصفهانی در حلیة الاولیاء و مولی علی متقی در ص 392 جلد ششم کنز العمّال و ابو یعلی از کامل بن طلحه از ابن لهیعه از حی بن عبد مغافری از ابو عبد الرحمن حبلی از عبد اللّه بن عمر روایت نموده اند که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم در مرض موت خود فرمود ادعوا الیّ اخی فجاء ابو بکر فاعرض عنه ثم قال ادعوا الیّ اخی فجاء عثمان فاعرض عنه ثم دعی له علیّ فستره بثوبه و اکبّ علیه فلمّا خرج من عنده قیل له ما قال لک قال علّمنی ألف باب کلّ باب یفتح ألف باب (1).
  4. حافظ  ابو نعیم احمد بن عبد اللّه اصفهانی متوفی سال 430 قمری در ص 65 جلد اول حلیة الاولیاء در فضائل علی علیه السلام و محمد جزری در ص 14 أسنی المطالب و محمد بن یوسف گنجی شافعی در باب 48 کفایت الطالب مسندا از احمد بن عمران بن سلمة بن عبد اللّه نقل نموده اند که گفت نزد رسول خدا بودیم پس سؤال شد از علی أبی طالب حضرت فرمود قسّمت الحکمة عشرة اجزاء فاعطی علیّ تسعة اجزاء و الناس جزءا واحدا (2). ص :925
3-
  1. 1) بخوانید برای من برادرم را پس ابو بکر آمد حضرت روی از او گردانیده باز فرمود برادرم را بخوانید پس عثمان آمد باز روی مبارک از او گردانید(در اخبار دیگر دارد که بعد از ابو بکر عمر آمد و بعد عثمان)پس علی را خواندند(همین که علی آمد)حضرت او را بجامۀ خود پوشانیده و بر او خم شد پس چون از نزد آن حضرت بیرون رفت گفتند یا علی پیغمبر با تو چه فرمود گفت مرا هزار باب از علم آموخت که از هر بابی هزار باب باز می شود.
  2. 2) حکمت بده قسمت تقسیم گردید نه جزء آن بعلی عطاء شد و یک جزء دیگر بجمیع مردمان.
  3. و نیز ابو المؤید موفق بن احمد خوارزمی در مناقب و متقی در ص 156 و 401 جلد پنجم کنز العمّال از بسیاری از اکابر علماء نقل نموده و ابن مغازلی فقیه شافعی در فضائل و سلیمان بلخی حنفی در باب 14 ینابیع الموده با همین اسناد از عبد اللّه بن مسعود (کاتب الوحی)و محمد بن طلحه شافعی در ص 21 مطالب السئول نقلا از حلیه از علقمة بن عبد اللّه روایت نموده اند که از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم از علی علیه السلام سؤال شد فرمود قسمت الحکمة علی عشرة اجزاء فاعطی علیّ تسعة اجزاء و الناس جزءا واحدا و هو اعلم بالعشر الباقی (1).
  4. و نیز در ینابیع المودة در همان باب از شرح رساله(فتح المبین)ابو عبد اللّه محمد بن علی الحکیم ترمذی از عبد اللّه بن عباس(امام المفسرین حبر امت)نقل می نماید که العلم عشرة اجزاء لعلیّ تسعة اجزاء و للناس عشر الباقی و هو اعلمهم به (2).
  5. و متقی هندی در ص 153 جلد ششم کنز العمال و خطیب خوارزمی در ص 49 مناقب و ص 43 جلد اول مقتل الحسین و دیلمی در فردوس الاخبار و سلیمان بلخی حنفی در باب 14 ینابیع الموده نقل می نمایند که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود اعلم امتی من بعدی علی بن أبی طالب (3).
  6. در طرق افاضه علم رسول الله بعلی علیهما السّلام
  7. پس از این احادیث که نمونه ای از احادیث بسیار است ثابت می آید که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم مرتضای از خلق و عالم بغیب بوده و آنچه علم ظاهر و باطن از مبدء فیاض درک نموده بعلی علیه السلام افاضه نموده است.
  8. ما نمی گوئیم علی بن أبی طالب و أئمۀ إحدی عشر از اولاد آن حضرت علیهم الصلاة و السّلام مانند یک پیغمبر طریق مستقیم و مستقلی با پروردگار متعال بطریق وحی داشتند بلکه بطور قطع و یقین می دانیم که مرکز فیض در وقت إفاضه از مبدء فیاض شخص خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم است هر فیضی از فیوضات در حیات و بعد از وفات آن حضرت بتمام موجودات بالاخصّ بأئمه اثنا عشر ما رسیده یا میر سید از جانب حق تعالی بوسیله رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم بوده است منتها تمام علوم و وقایع مهمۀ عالم از ماضی و مستقبل گذشته و آینده در زمان حیات پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم از جانب حقتعالی بآن حضرت ابلاغ می شد و آن حضرت بعضی را در همان ایام بعلی علیه السلام می فرمود و آنچه در ذخیره علم آن حضرت مانده بود در دم آخر که خواست از این عالم بیرون برود بآن حضرت إفاضه نمود که در این باب اخبار بسیار از طرق اکابر علماء خودتان(گذشته از اخبار معتبرۀ شیعه) رسیده که نمونه ای از آن را بعرض رسانیدم. ص :926
11-
  1. 1) حکمت را بده قسمت نمودند نه جزء آن را اختصاصا بعلی عطاء نمودند و یک جزء را بتمام مردمان دادند و علی بآن یک جزء نیز اعلم می باشد.
  2. 2) علم ده جزء است نه جز آن اختصاص بعلی دارد یک جزء برای همه مردم و علی بآن یک جزء از همه مردم داناتر می باشد.
  3. 3) داناترین امت من بعد از من علی بن أبی طالب است.
  4. حتی علماء خودتان از عایشه ام المؤمنین حدیث مفصلی نقل نموده اند که در آخر حدیث گوید پیغمبر علی را خواست و او را بسینه چسبانید و روپوش را بسر کشید من سرم را نزدیک بردم هرچه گوش دادم چیزی نفهمیدم یک وقت علی سر را برداشت عرق از جبین مبارکش جاری بود گفتند یا علی پیغمبر در این مدت طولانی بتو چه می گفت فرمود قد علّمنی رسول اللّه ألف باب من العلم و من کلّ باب یفتح ألف باب (1).
  5. از همان اول بعثت(که شرح مفصّلش را در شبهای اول (2)عرض کردم)که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم چهل نفر از أعمام و بنی أعمام و بزرگان قریش را در منزل عمّ اکرم خود جناب ابو طالب دعوت کرد و بآنها ابلاغ رسالت نمود علی علیه السلام اول کس بود که ایمان خود را ظاهر نمود پیغمبر او را در بغل گرفت و آب دهان خود را در دهان علی افکند که علی فرمود همان ساعت چشمه های علم بر سینۀ من گشوده شد(چنانچه اکابر علماء خودتان نقل نموده اند که در بالای منبر ضمن خطبه ای اشاره باین معنی نمود که فرمود سلونی قبل ان تفقدونی فانّما بین الجوانح منّی علم جمّ آنگاه اشاره بشکم مبارک نموده فرمود هذا سفط العلم هذا لعاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله هذا ما زقّنی رسول اللّه زقّا زقّا (3).
  6. و پیوسته آن حضرت تا دم مرگ بطرق مختلفه افاضه فیض ربانی را بر علی می نمود و آنچه از مبدء فیاض غیب الغیوب می گرفت در سینه علی علیه السلام قرار می داد. ص :927
17-
  1. 1) بتحقیق رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم هزار باب از علم بمن تعلیم فرمود که از هر بابی هزار باب دیگر گشوده می شود.
  2. 2) رجوع شود بصفحه 317 این کتاب.
  3. 3) سؤال کنید از من قبل از اینکه مرا نیابید جز این نیست که در سینۀ من علم فراوان است این شکم من سقط پر از علم است.این لعاب رسول اللّه می باشد(یعنی اثر آب دهان پیغمبر است)اینست آنچه رسول خدا بمن دانه های علم خورانیده است.
  4. نور الدین ابن صباغ مالکی در فصول المهمّه گوید پیغمبر خاتم صلی اللّه علیه و آله و سلّم از طفولیت علی را علما و عملا در آغوش محبت تربیت نمود.
  5. در جفر جامعه و چگونگی آن
  6. از جمله طرقی که از جانب پروردگار اعظم جلّ و علا بوسیلۀ خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم افاضه فیض رحمانی بر علی علیه السلام شد جفر جامعه بوده است و آن صحیفه و کتابی بوده است مشتمل بر علم ما کان و ما یکون الی یوم القیامه بطریق حروف رمز که بزرگان علمای خودتان هم معترف اند که آن کتاب و علم آن از مخصوصات علی و ائمه طاهرین سلام اللّه علیهم اجمعین بوده است.
  7. چنانچه حجة الاسلام ابو حامد غزالی نوشته است که امام المتّقین علیّ بن أبی طالب را کتابی است مسمّی به جفر جامع الدنیا و الآخرة و آن کتاب مشتمل است بر تمام علوم و حقایق و دقایق و اسرار و مغیبات و خواص اشیاء و اثرات ما فی العالم و خواص اسماء و حروف که بغیر از آن حضرت و یازده فرزند بزرگوارش که مقام امامت و ولایت را منصوصا از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم دارا بوده اند احدی مطلع بر آن نیست چون بوراثت بایشان رسیده و همچنین سلیمان بلخی در ص 403 ینابیع شرح مبسوطی از درّ المنظم محمد بن طلحه حلبی شافعی در این باب نقل نموده که جفر جامع مشتمل بر هزار و هفتصد صفحه از مفاتیح علوم مخصوص امام علی بن أبی طالب می باشد لذا شاعر شهیر در مدح آن بزرگوار گفته. من مثله کان ذا جفر و جامعة …..له تدوّن سر الغیب تدوینا (1)
  8. و نیز در تاریخ نگارستان از شرح مواقف نقل می کند انّ الجفر و الجامعة کتابان لعلیّ قد ذکر فیهما علی طریقة علم الحروف الحوادث الی انقراض العالم و اولاده یحکمون بهما (2).
  9. نواب- قبله صاحب کتاب جفری که می فرمائید مورد تصدیق علمای ما هم هست چیست و چگونه بوده است متمنی است چنانچه مقتضی می دانید شرح آن را بیان فرمائید.
  10. داعی- وقت تنگ است از شرح و بسط در اطراف این علم و کتاب آن معذورم. ص :928
27-
  1. 1) بدرستی که جفر و جامعه دو کتاب است مخصوص علی علیه السلام که در آن دو کتاب جمیع حوادث تا انقراض عالم بطریق علم حروف.(یعنی بطریق رمز)ذکر شده و اولاد آن حضرت حکم می کنند بآن کتاب(یعنی مفتاح آن کتاب رمز فقط در دست علی و اولاد او می باشد که از حوادث عالم خبر می دهند). کیست مانند او که باشد صاحب جفر و جامعه که در آن کتاب اسرار غیبیه تدوین شده است.  
  2. نوّاب- بهر مقدار ممکن است خلاصه از مشروحات مفصله را بیان فرمائید.
  3. داعی- سال دهم هجرت بعد از مراجعت از حجة الوداع جبرئیل آمد و برسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم خبر مرگ داد که عمرت بآخر رسیده آن حضرت دستهای مبارک بدرگاه حضرت واهب العطایا برداشت و عرض کرد اللهم وعدتک التی وعدتنی انک لا تخلف المیعاد خدایا بمن وعده دادی و هرگز خلف وعده نمی کنی.
  4. خطاب الهی رسید علی را بردار برو بالای کوه احد پشت بقبله بنشین حیوانات صحرا را صدا کن تو را اجابت می نمایند در میان آنها بز سرخ رنگ بزرگی است که اندکی شاخ او بالا آمده است بعلی امر کن او را ذبح نماید و پوست او را از طرف گردن بکند و وارونه کند او را دباغی کرده خواهی دید آنگاه جبرئیل می آید و دوات و قلم و مرکّب می آورد که از جنس مرکّب زمین نمی باشد هرچه جبرئیل می گوید تو بعلی بگو بنویسد آن نوشته و پوست باقی می ماند و هرگز مندرس نمی شود و محفوظ خواهد ماند هرگاه او را بگشایند تازه خواهد بود.
  5. رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم بهمان دستور بالای کوه احد عمل نمود جبرئیل آمد قلم و دوات خدمت آن حضرت گذارد حضرت امر فرمود بعلی آماده کار شد آنگاه جبرئیل از جانب رب جلیل وقایع مهمّه عالم را کلاّ و جزء بپیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم می گفت پیغمبر هم بعلی می فرمود بر آن پوست می نوشت تا آنکه پوستهای باریک پاچه و دستها و پاهای او را هم نوشت و ثبت شد در آن کتاب کلّما کان و ما هو کائن الی یوم القیمة (1).
  6. تمام را نوشتند حتی اسامی اولادها و ذراری و دوستان و دشمنان آنها و آنچه بر سر یک وارد خواهد شد تا روز قیامت در آن کتاب ثبت گردید.
  7. آنگاه رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم آن جلده و جفره را بعلی علیه السلام دادند و جزء اسباب وراثت و ولایت و امامت قرار گرفت که هر امامی از دنیا برود بامام معلوم بعد از خود بوراثت می سپارد. ص :929
  8. 1-هرچه بود و هرچه بعد خواهد شد تا روز قیامت.
  9. ین همان کتابست که ابو حامد غزّالی گوید جفر جامعه کتابی است مخصوص
  10. علی و یازده فرزندان آن حضرت و در آن همه چیز هست من علم المنایا و البلایا و القضایا و فصل الخطاب (1).
  11. نواب- چگونه ممکن است این همه وقایع و علوم تا روز قیامت در یک پوست بزغاله نوشته شده باشد.
  12. داعی- اولا از طرز این خبر معلوم است که بزغاله معمولی نبوده بلکه بسیار بزرگ و مخلوق این کار بوده.
  13. ثانیا بطریق کتابت کتب و رسائل نوشته نشده بلکه بطریق حروف رمز نوشته گردیده چنانچه عرض کردم صاحب تاریخ نگارستان نقلا از شرح مواقف آورده که قد ذکر فیهما علی طریقة علم الحروف. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید