کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازیص990 خدای متعال امر فرمود پیغمبرش را که معرفی نماید ولات امر را و تفسیر نماید

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازیص990

  1. خدای متعال امر فرمود پیغمبرش را که معرفی نماید ولات امر را و تفسیر نماید بر آنها ولایت را همان قسمی که تفسیر نمود برای آنها نماز و زکاة و حج را پس نصب نمود
  2. مرا بر مردم در غدیر خم و فرمود أیها الناس بدرستی که خداوند جل جلاله مرا برسالت فرستاد تنگ شد سینۀ من گمان کردم مرا تکذیب می نمایند آنگاه فرمود«ا تعلمون انّ اللّه عزّ و جلّ مولای و انا مولی المؤمنین و انا اولی بهم من انفسهم»آیا می دانید که خدای عز و جل مولای من و من مولای مؤمنین هستم و من اولی بتصرف هستم بآنها از نفسهای آنها
  3. عرض کردند بلی یا رسول اللّه پس دست مرا گرفت و فرمود من کنت مولاه فعلیّ مولاه اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه یعنی هر کس را من مولی و اولی بتصرف باو هستم پس علی مولی و اولی بتصرف در او می باشد خدایا دوست بدار کسی که علی را دوست بدارد و دشمن بدار کسی که علی را دشمن بدارد(این خبر نیز مؤید اخباریست که قبلا در لیالی ماضیه در جلسات خصوصی عرض کردم کلمه مولی بمعنی اولی بتصرف می باشد)
  4. سلمان برخاست عرض کرد یا رسول اللّه ولایت علی چگونه است فرمود ولایة علیّ کولائی من کنت اولی به من نفسه فعلیّ اولی به من نفسه یعنی ولایت علی مثل ولایت من است هر کس را من اولی بتصرف هستم باو از نفس او پس علی اولی بتصرف است باو از نفس او پس نازل شد آیه ولایت اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلاٰمَ دِیناً پس پیغمبر فرمود ص :990
3-
  1. اللّه اکبر با کمال الدین و اتمام النعمة و رضاء ربّی برسالتی و ولایة علیّ بعدی یعنی بزرگست خدای تعالی که دین را کامل و نعمت را تمام نمود و رضا داد رسالت را برای من و ولایت را برای علی بعد از من(این خبر نیز مؤید اخباری است که در لیالی ماضیه در جلسات خصوصی عرض کردم که کلمۀ مولی بمعنی اولی بتصرف می باشد).
  2. عرض کردند بیان نما برای ما اوصیاء خودت را فرمود علیّ اخی و وارثی و وصیّی و ولیّ کلّ مؤمن من بعدی ثمّ ابنی الحسن ثمّ الحسین ثمّ التسعة من ولد الحسین القرآن معهم و هم مع القرآن لا یفارقونه و لا یفارقهم حتّی یردوا علیّ الحوض یعنی اوصیاء من عبارتند از علی برادر و وارث و وصی من و ولی هر مؤمن بعد از من پس فرزندان من حسن و حسین پس از آن نه نفر از اولاد حسین اند قرآن با آنهاست و آنها با قرآن اند از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض(یعنی در قیامت) بر من وارد شوند.
  3. و بعد از این خبر مفصّل که قسمتی از آن را باقتضای وقت مجلس عرض نمودم سه خبر دیگر از مناقب از سلیم بن قیس و عیسی بن السری و ابن معاویه نقل می کند که مراد از اولی الامر أئمه اثنا عشر و اهل بیت طهارتند.
  4. گمان می کنم برای اثبات معنای اولی الامر همین چند خبری که ذکر نمودیم کافی باشد.
  5. و اما راجع بعدد و شماره و اسامی مقدسه أئمه طاهرین سلام اللّه علیهم اجمعین هم فقط بچند خبری که از طرق علماء بزرگ عامه و اهل تسنن نقل شده استشهاد می نمایم و از اخبار متکاثرۀ متواتره ای که از طریق عترت و اهل بیت طهارت رسیده صرفنظر می نمائیم.
  6. در باب اسامی و اعداد أئمه اثنا عشر
  7. شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب 76 ینابیع الموده از فرائد السمطین شیخ الاسلام حموینی از مجاهد از ابن عباس نقل می نماید که مرد یهودی نعثل نام مشرّف شد خدمت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم مسائل چندی از توحید سؤال نمود ص :991
  8. حضرت هم جوابهائی دادند(که بمناسبت ضیق وقت از نقل آنها خودداری می نمایم) آنگاه نعثل بشرف اسلام مشرف گردید بعد عرض کرد یا رسول اللّه هر پیغمبری وصی داشته و پیغمبر ما موسی بن عمران علیه السّلام بیوشع بن نون وصیت نموده ما را خبر ده که وصی شما کیست حضرت فرمود انّ وصیّی علیّ بن أبی طالب و بعده سبطای الحسن و الحسین تتلوه تسعة أئمة من صلب الحسین یعنی وصی من علی بن أبی طالب است و بعد از او دو دخترزادۀ من حسن و حسین و بعد از ایشان نه نفر امامان از صلب حسین علیه السّلام می باشند
  9. نعثل عرض کرد تمنا دارم اسامی شریفه ایشان را برای من بیان فرمائی حضرت فرمود اذا مضی الحسین فابنه علیّ فاذا مضی علیّ فابنه محمّد فاذا مضی محمّد فابنه جعفر فاذا مضی جعفر فابنه موسی فاذا مضی موسی فابنه علیّ فاذا مضی علیّ فابنه محمّد فاذا مضی محمّد فابنه علیّ فاذا مضی علیّ فابنه الحسن فاذا مضی الحسن فابنه الحجّة محمّد المهدی فهؤلاء اثنا عشر
  10. پس از ذکر اسامی امامان نه گانه و توضیح دادن آنکه هر پدری در گذشت پسرش بجای پدر امام است تا امام دوازدهم که بنام محمّد مهدی معرفی فرموده ذیل خبر مفصل است که طریقۀ شهادت هر یک را سؤال نموده و حضرت جواب داده آنگاه
  11. نعثل گفت اشهد ان لا اله الاّ اللّه و انّک رسول اللّه و اشهد انّهم الاوصیاء بعدک یعنی شهادت می دهم بوحدانیت خدا و رسالت شما و شهادت می دهم که آن دوازده نفر اوصیاء بعد از شما می باشند هرآینه بتحقیق آنچه فرمودی در کتب انبیاء پیشین دیده ام و در وصیت نامۀ حضرت موسی کاملا ثبت است.
  12. آنگاه حضرت فرمودند طوبی لمن احبّهم و اتّبعهم و ویل لمن ابغضهم و خالفهم یعنی بهشت برای کسی است که آنها را دوست بدارد و متابعت کند و جهنم برای آن کس است که آنها را دشمن بدارد و مخالفت کند
  13. آنگاه نعثل در حضور آن حضرت اشعاری انشاد نمود و گفت: صلی اللّه ذو العلی علیک یا خیر البشر ..... انت النبیّ المصطفی و الهاشمیّ المفتخر ..... بکم هدانا ربّنا و فیک نرجوا ما امر ..... و معشر سمّیتهم أئمة اثنی عشر ..... حباهم رب العلی ثم اصطفاهم من کدر ..... قد فاز من والاهم و خاب من عادی الزهر ..... آخرهم یسقی الظما و هو الامام المنتظر ..... و عترتک الاخیار لی و التابعین ما امر ..... من کان عنهم معرضا فسوف تصلاه سقر (1) ص :992
  14. و نیز خواجه کلان در باب 76 ینابیع از مناقب خوارزمی از واثلة بن اسقع ابن قرخاب از جابر بن عبد اللّه انصاری-و ابو المفضّل شیبانی از محمّد بن عبد اللّه بن ابراهیم شافعی و او بسند خود از جابر انصاری(که از صحابه خاص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)بوده است نقل می نماید که گفت
  15. مردی از یهود بنام جندل بن جنادة بن جبیر خدمت خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم مشرف شد بعد از سؤال مسائل توحید و شنیدن جوابهای کافی شهادتین بر زبان جاری و مسلمان شد آنگاه عرض کرد شب گذشته در عالم رؤیا خدمت موسی بن عمران رسیدم بمن فرمود که اسلم علی ید محمد خاتم الانبیاء و استمسک اوصیاءه من بعده یعنی اسلام بیاور بر دست محمّد خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم و متمسّک شو باوصیاء بعد از او. حمد خدا را که مرا مشرّف بدین اسلام فرمود اینک بفرما اوصیاء شما کیانند که بآنها متمسّک گردم حضرت فرمودند اوصیاء من دوازده نفرند عرض کرد چنین است: من هم همین قسم در توراة یافته ام ممکن است اسامی آنها را برای من بیان فرمائی.
  16. حضرت فرمودند اولهم سیّد الاوصیاء ابو الائمة علیّ ثم ابناه الحسن و الحسین اول آنها سید و آقای اوصیاء و پدر امامان علی علیه السلام و پس از آن دو فرزندش حسن و حسین اند.
  17. تو این سه نفر را ملاقات می کنی آنگاه عمرت بآخر می رسد در وقتی که زین العابدین متولد گردد و آخرین زاد و توشۀ تو از دنیا یک شربت شیر خواهد بود پس متمسک باش بایشان مبادا جهل جهّال ترا مغرور نماید ص :993
20-
  1. 1) درود و رحمت خدای بزرگ بر تو باد ای صاحب مقام عالی که بهترین افراد بشری تو پیغمبر بر گزیدۀ هاشمی نسبی و بآن مفتخری بسبب شما هدایت شدیم و بوسیلۀ تو امید رهائی از آتش دوزخ داریم و جمعیت خلفاء شما نامیده شدند اثنا عشر زیرا خدای بزرگ ایشان را بلند رتبه و پاک و پاکیزه از هر عیب و ریب نموده است نجات می یابد آن کس که بایشان تمسک جوید،هر کس دشمنی با ایشان نماید زیانکار گردد و دوازدهمی آنها که امام منتظر است بظهور خود شیعیان تشنه دیدار را سیراب می نماید و خاندان شما آن برگزیدگانی هستند که ما مأمور متابعت از ایشانیم و کسی که از ایشان اعراض کند در آتش دوزخ جاوید خواهد ماند.
  2. عرض کرد من در توریة و کتب انبیاء اسم علی و حسن و حسین را بنام ایلیا و شبر و شبیر دیده ام تمنا دارم اسامی بعد از حسین را بیان فرمائی حضرت فرمودند اذا انقضت مدّة الحسین فالامام ابنه علی یلقّب بزین العابدین فبعده ابنه محمد یلقّب بالباقر فبعده ابنه جعفر یدّعی بالصادق فبعده ابنه موسی یدّعی بالکاظم فبعده ابنه علی یدّعی بالرضا فبعده ابنه محمّد یدّعی بالتقیّ و الزکیّ فبعده ابنه علی یدّعی بالنقی و الهادی فبعده ابنه الحسن یدّعی بالعسکری فبعده ابنه محمّد یدّعی بالمهدی و القائم و الحجة فیغیب ثم یخرج فاذا خرج یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما
  3. پس از اینکه اسامی نه نفر امامان بعد از ابا عبد اللّه الحسین را با لقبهای آنها بیان نمود فرمود نهمی آنها محمّد مهدی قائم و حجّة غایب می شود پس از آن خروج می نماید و زمین را پر از عدل و داد می کند هم چنانی که پر از ظلم و جور شده باشد.
  4. طوبی للصابرین فی غیبته طوبی للمقیمین علی محبتهم اولئک الذین وصفهم الله فی کتابه و قال هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب ثم قال تعالی اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم الغالبون.
  5. یعنی بهشت برای صبر کنندگان در غیبت آن حضرت است و بهشت برای باقی ماندگان در محبت آنها است آنها هستند که خداوند در قرآن مجید آنها را وصف نموده که اهل تقوی(که قرآن مجید آنها را هدایت می نماید)کسانی هستند که ایمان بغیب می آورند(که مراد غیبت آن حضرت است)و آنها هستند حزب اللّه که در قرآن می فرماید بدانید که حزب خدا غالب اند. ص :994
  6. ابو المؤید موفق بن احمد اخطب الخطباء خوارزمی در مناقب بسند خود نقل می نماید از ابو سلیمان راعی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم که گفت شنیدم از آن حضرت که می فرمود در شب معراج خدای متعال بمن وحی فرمود که یا محمّد نظر کردم بسوی اهل زمین و تو را از میان ایشان برگزیدم و نامی از نامهای خود برای تو جدا کردم یاد نشوم در جائی مگر آنکه تو با من یاد شوی من محمودم و تو محمد(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)بعد از تو علی را از میان اهل زمین برگزیدم و نامی از نامهای خود برای او جدا کردم منم اعلی و او است علی (علیه السّلام)یا محمد تو و علی و فاطمه و حسن و حسین و إمامان از اولاد حسین را آفریدم از نور خود و ولایت شما را بر آسمانها و زمینها عرض کردم پس هر کس قبول کرد از مؤمنان است و هر کس انکار کرد از کافران است
  7. یا محمد می خواهی ایشان را ببینی عرض کردم بلی خطاب فرمود: انظر الی یمین العرش فنظرت فاذا علیّ و الحسن و الحسین و علیّ بن الحسین و محمّد بن علیّ و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علیّ بن موسی و محمّد بن علیّ و علیّ بن محمّد و الحسن بن علیّ و محمّد المهدی ابن الحسن کأنّه کوکب درّیّ بینهم.
  8. یعنی نظر کن بطرف راست عرش چون نظر کردم دیدم(دوازده نفر اوصیاء خود را)و اسمهای آنها را یک یک بیان نمود تا آنکه فرمود محمد مهدی فرزند حسن در میان آنها مانند کوکب درّی و ستاره درخشان بود آنگاه خطاب الهی رسید یا محمد هؤلاء حججی علی عبادی و هم اوصیاؤک. یعنی اینها حجّت های منند بر بندگان من و اوصیاء تو هستند.
  9. گمان می کنم برای اثبات مدعای ما در مقابل آن اشخاصی که می گویند اعداد و أسامی أئمّۀ اثنا عشر از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم نرسیده همین سه خبر من باب نمونه از طرف روات معتبرۀ أکابر علمای سنت و جماعت بمقتضای وقت مجلس کافی باشد.
  10. و اگر کسی طالب بیش از اینهاست مراجعه کند بمناقب خوارزمی و ینابیع الموده سلیمان بلخی حنفی و فرائد السمطین حموینی و مناقب محدث فقیه ابن مغازلی شافعی و مودة القربی میر سید علی همدانی شافعی و فصول المهمه مالکی و مطالب السئول محمد بن طلحه شافعی و تذکره سبط ابن جوزی و دیگران از علماء که همگی از أفاضل و أکابر علماء عامه و أهل تسنن هستند تا ببینند زیاده از صد خبر از طرق برادران سنت و جماعت دربارۀ خلفاء و أئمۀ اثنا عشر بعد از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم رسیده باستثناء أخبار شیعه که لا تعدّ و لا تحصی است.
  11. عدد خلفاء بعد از پیغمبر(صل الله علیه وآله وسلم) دوازده است ص :995
  12. میر سید علی همدانی شافعی در مودة دوازدهم از مودة القربی نقل می نماید از عمر بن قیس که گفت ما در حلقه ای که عبد اللّه بن مسعود در او بود نشسته بودیم اعرابی آمد سؤال نمود کدام یک از شما عبد اللّه هستید عبد اللّه گفت من هستم گفت یا عبد اللّه آیا پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم از خلفاء بعد از خود بشما خبر داد در جواب گفت بلی پیغمبر فرمود الخلفاء بعدی اثنا عشر عدد نقباء بنی اسرائیل یعنی خلفاء بعد از من دوازده می باشند بعدد نقباء بنی اسرائیل(که دوازده نقیب بودند).
  13. و نیز از شعبی از مسروق از عبد اللّه شیبه این خبر را نقل نموده. و نیز از جریر از اشعث از عبد اللّه بن مسعود و از عبد اللّه بن عمر از جابر بن سمره همگی از رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلم نقل نموده اند که فرمود: الخلفاء بعدی اثنا عشر بعدد نقباء بنی اسرائیل
  14. و در خبر عبد الملک است که فرمود: کلهم من بنی هاشم یعنی آن دوازده خلیفه بعد از من که بعدد نقباء بنی اسرائیل اند تمام از بنی هاشم اند.
  15. علاوه بر این کتابها که ذکر نمودیم سایر علمای مهم اهل تسنن در کتابهای خود متفرّقا باقتضای هر محلی اخبار بسیاری در این باب آورده اند که خواجه کلان سلیمان بلخی حنفی باب 77 ینابیع الموده را اختصاص باین موضوع داده و اخبار بسیاری در این باب نقل نموده از شیخین و ترمذی و أبی داود و مسلم و سید علی همدانی و شعبی و غیرهم.
  16. از جمله گوید یحیی بن حسن فقیه در کتاب عمده از بیست طریق نقل نموده که ان الخلفاء بعد النبی صلّی الله علیه و آله اثنا عشر خلیفة کلهم من قریش
  17. یعنی خلفاء بعد از پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم دوازده خلیفه می باشند که تمامشان از قریش اند. ص :996
  18. و بخاری از سه طریق و مسلم از نه طریق و أبی داود از سه طریق و ترمذی از یک طریق و حمیدی از سه طریق نقل نموده اند که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود خلفاء و امامان بعد از من دوازده نفرند تمام آنها از قریش اند و در بعض از آن اخبار است که کلهم من بنی هاشم.
  19. تا آنجا که در ص 446 گوید بعض از محققین علماء(یعنی علماء عامه و اهل تسنن) گفته اند احادیث دالّه بر إثبات امامت خلفاء بعد از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم دوازده نفر بطرق بسیاری مشهور است که آدمی می داند مراد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم از تعیین عدد خلفاء بعد از خود أئمۀ اثنا عشر از اهل بیت و عترت خودش می باشد-و ممکن نیست مطابقت این احادیث با خلفاء از صحابه بعد از آن حضرت چه آنکه پیغمبر تعیین عدد دوازده فرموده (و آنها چهار بودند).
  20. و نیز حمل نمی شود بر سلاطین بنی امیه برای آنکه از دوازده نفر بیشتر بودند (سیزده نفر بودند)علاوه بر آنکه همگی ظالم بودند باستثناء عمر بن عبد العزیز(در اثبات ظلم عمر هم کافیست در غصب خلافت و خانه نشین نمودن امام وقت علیه السّلام)و از بنی هاشم هم نبودند نظر بفرموده آن حضرت که کلهم من بنی هاشم. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید