چه خوش بی مهربانی از دو سر بی .......که یک سر مهربانی درد سر بی
من از حکم و فرمان حق نگذرم ...... اگر بگذرد تیغ خصم از سرم ص :14
گفتند آن یهودان چندان دروغ و بهتان ..... بر عیسی بن مریم،بر مریم و حواری ..... من کیستم که بر من نتوان دروغ گفتن ...... نه قرص آفتابم نه ماه ده چهاری
معاویه علیه الهاویه که برای محو نمودن نام مبارک علی علیه السلامچه جدّیتها کرد.
چراغی را که ایزد بر فروزد .....گر ابله پف کند ریشش(بلکه ریشه اش)بسوزد
مهر درخشنده چه پنهان شود ..... شب پره بازیگر میدان شود
گرگی که بجلد میش رفته یا دزدی که عمامه بسر گذارده برای ربودن گوهر گران بهای ایمان مردم خودنمائی می کنند.
و من یکن الغراب له دلیلا ..... یمرّ به علی جیف الکلاب......خدا زان خرقه بیزار است صد بار...... که صد بت باشدش در آستینی دیگری گوید: اذا کان الغراب دلیل قوم .....سیهدیهم سبیل الهالکین.....هر کس را که کلاغ دلیل و راهنمائی او باشد- می برد او را بر سر سگهای مرده : ودیگری. زمانی که کلاغ دلیل و راهنمای قومی باشد-زود است آنها را هدایت نماید براه هلاکت و نیستی.
آب دریا کزو گهر زاید ..... بدهان سگی نیالاید.
بحسن خلق توان کرد صید اهل نظر.....بدام و دانه بگیرند مرغ دانا را
مثلی است معروف توبه گرگ مرگ است.
اصل بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است.
اینجاست که باید گفت-آتش بجان شمع فتد کین بنا نهاد-
ای مگس عرصۀ سیمرغ نه جولان گه تو است ..... عرض خود می بری و زحمت ما می داری
بزرگش نخوانند اهل خرد ……که نام بزرگان بزشتی برد .
از امام شافعی نقل نموده که می گفت: ص :64...یا اهل بیت رسول الله حبّکم..... فرض من اللّه فی القرآن انزله ..... کفاکم من عظیم القدر انّکم ..... من لم یصلّ علیکم لا صلاة له
. اسلام بذات خود ندارد عیبی ..... هر عیب که هست در مسلمانی ماست
آنچه گفتم من بقدر فهم تو است ..... مردم اندر حسرت فهم درست
ای بسا ابلیس آدم روی هست .....پس بهر دستی نباید داد دست
. من آنچه شرط بلاغست با تو می گویم ....تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
من بسر منزل عنقا نه بخود بردم راه .....قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم –
بنونا بنو ابنائنا و بناتنا ..... بنوهنّ ابناء الرجال الاباعد-(1)پسران و پسران پسران و دختران من از من اند-ولی پسران دختران از مردان دورند (بعضی از من نیستند). این شعر شاعر کفر است که قبل از اسلام سروده
و نیز در چند خبرنقل می نمایند که ابن عباس گفت جمع رسول الله بین الظهر و العصر و المغرب و العشاء فی غیر خوف و لا مطر(جمع نمود رسول خدا صل الله علیه وآله وسلم بین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء بدون اینکه ترسی باشد و بارانی بیاید. ) احادیث دلیل اجازه و رخصت است در حضر برای آنکه امت در حرج و مشقّت نباشند
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظینشیرازی
شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص5
(مشک آنست که ببویند نه بگویند)
کتاب(صد مقاله سلطانی
حاشا که جواب تلخ هر کس گویم ..... یک بد شنوم از کس و واکس گویم ..... این نیست بد من که بدم گوید کس ..... اینست بد من که بد کس گویم
سعدی افتاده ایست آزاده ..... کس نیاید بجنگ افتاده
از روی واقع آن ذره که در حساب ناید من هستم.
چه خوش بی مهربانی از دو سر بی .......که یک سر مهربانی درد سر بی
من از حکم و فرمان حق نگذرم ...... اگر بگذرد تیغ خصم از سرم ص :14
گفتند آن یهودان چندان دروغ و بهتان ..... بر عیسی بن مریم،بر مریم و حواری ..... من کیستم که بر من نتوان دروغ گفتن ...... نه قرص آفتابم نه ماه ده چهاری
معاویه علیه الهاویه که برای محو نمودن نام مبارک علی علیه السلامچه جدّیتها کرد.
چراغی را که ایزد بر فروزد .....گر ابله پف کند ریشش(بلکه ریشه اش)بسوزد
مهر درخشنده چه پنهان شود ..... شب پره بازیگر میدان شود
گرگی که بجلد میش رفته یا دزدی که عمامه بسر گذارده برای ربودن گوهر گران بهای ایمان مردم خودنمائی می کنند.
و من یکن الغراب له دلیلا ..... یمرّ به علی جیف الکلاب......خدا زان خرقه بیزار است صد بار...... که صد بت باشدش در آستینی دیگری گوید: اذا کان الغراب دلیل قوم .....سیهدیهم سبیل الهالکین.....هر کس را که کلاغ دلیل و راهنمائی او باشد- می برد او را بر سر سگهای مرده : ودیگری. زمانی که کلاغ دلیل و راهنمای قومی باشد-زود است آنها را هدایت نماید براه هلاکت و نیستی.
آب دریا کزو گهر زاید ..... بدهان سگی نیالاید.
بحسن خلق توان کرد صید اهل نظر.....بدام و دانه بگیرند مرغ دانا را
مثلی است معروف توبه گرگ مرگ است.
اصل بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است.
اینجاست که باید گفت-آتش بجان شمع فتد کین بنا نهاد-
ای مگس عرصۀ سیمرغ نه جولان گه تو است ..... عرض خود می بری و زحمت ما می داری
بزرگش نخوانند اهل خرد ……که نام بزرگان بزشتی برد .
از امام شافعی نقل نموده که می گفت: ص :64...یا اهل بیت رسول الله حبّکم..... فرض من اللّه فی القرآن انزله ..... کفاکم من عظیم القدر انّکم ..... من لم یصلّ علیکم لا صلاة له
. اسلام بذات خود ندارد عیبی ..... هر عیب که هست در مسلمانی ماست
آنچه گفتم من بقدر فهم تو است ..... مردم اندر حسرت فهم درست
ای بسا ابلیس آدم روی هست .....پس بهر دستی نباید داد دست
. من آنچه شرط بلاغست با تو می گویم ....تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
من بسر منزل عنقا نه بخود بردم راه .....قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم –
بنونا بنو ابنائنا و بناتنا ..... بنوهنّ ابناء الرجال الاباعد-(1)پسران و پسران پسران و دختران من از من اند-ولی پسران دختران از مردان دورند (بعضی از من نیستند). این شعر شاعر کفر است که قبل از اسلام سروده
و نیز در چند خبرنقل می نمایند که ابن عباس گفت جمع رسول الله بین الظهر و العصر و المغرب و العشاء فی غیر خوف و لا مطر(جمع نمود رسول خدا صل الله علیه وآله وسلم بین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء بدون اینکه ترسی باشد و بارانی بیاید. ) احادیث دلیل اجازه و رخصت است در حضر برای آنکه امت در حرج و مشقّت نباشند
آتش بجان شمع فتد کاین بنا نهاد-
گفتم در ایران ضرب المثلست که می گویند شاهنامه آخرش خوش است» «صبر کن الصبر مفتاح الفرج-
ما درون را بنگریم و حال را .... نی برون را بنگریم و قال را
قلم در دست دشمن که افتاد تنها قاضی رفته هرچه می خواهند می نویسند.
پنج اسم مقدس محمد و احمد و عبد الله و نون و یس است.
بعضی از عرفا صفات سلبیه پروردگار را بشعر آورده و گفته اند. نه مرکّب بود و جسم نه جوهر نه عرض ......بی شریک است و معانی تو غنی دان خالق.
باید به سلسله سند خبر توجه کرد که آیا این خبر صحیح است یا موثق و معتبر و حسن است یا ضعیف قابل توجه است یا مردود.
خوب وردی آموخته اید-لیک سوراخ دعا گم کرده اید..
آیا عقل هیچ ذی عقلیقبول می نماید که.... شما را بخدا اگر کسی بگوید که.... از هیچ آدم پست جاهل قسیّ القلبی چنین...
شما را بخدا انصافدهید که اگر چنین نسبتی بیک نفر از شماها بدهند عصبانی نمی شوید و آن را اهانت بخود نمی دانید.
و اگر بندۀ مخلص شما چنین حرفی را از گوینده ای و لو ظاهر الصلاح باشد شنیدم آیا سزاوار است نقل کنم و اگر نقل کردم عقلا نمی گویند فلانی جاهلی حرفی را زد شما که عاقل هستید چرا نقل نمودید.
شما را بخدا(ابو حنیفهیا مالک بن انس و یا شافعی و یا امام احمد بن حنبل)در زمان رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم بوده و اصول و فروع مذهب خود را از آن حضرت بی واسطه اخذ نموده اند.
تمنّا می کنم طریقۀ توحید را بما یاد دهید تا از طریقۀ خدا و پیغمبر بیرون آمده و داخل در طریقۀ شما گردیم.
تعمّق و تفکر سخن بگوئید نه روی عادات و گفتار اسلاف و هوای نفس و خیال شما که می فرمائید.
با تعمّق و تفکر سخن بگوئید نه روی عادات و گفتار اسلاف و هوای نفس و خیال شما که می فرمائید.
شرح این هجران و این خون جگر ..... این زمان بگذار تا وقت دیگر
این نیست مگر از رویتعصّب و عناد و لجاج و چنانچه فرمودۀ شما صحّت دارد و امامان فقهاء شما از جهت علم و ورع و تقوی و عدالت مطاع بوده اند پس چرا بعض از آنها بعض دیگر را تفسیق و تکفیر نموده اند.
سعدی شیرین کلام - طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت ..... بدرآی تا ببینی طیران آدمیت
شارلمان.... سالها دل طلب جام جم از ما می کرد ..... آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
در خانه اگر کس است یک حرف بس است. ص :960 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم