کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص820
- از سعید بن جبیر از ابن عباس آورده اند که گفت سؤال کردند از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم از آن کلماتی که آدم علیه السّلام بآن تلقّی نموده و سبب قبولی توبه اش گردید فرمود سأله بحقّ محمّد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین فتاب علیه و غفر له (1).
- گمان می کنم برای جواب و رفع اشکال اولی شما بهمین مقدار نقل روایات از کتب اکابر علماء خودتان(علاوه بر تواتر در نزد علماء شیعه)کافی باشد.
- و امّا در موضوع نزول وحی و پیغمبری جناب ابو طالب هم باز اشتباه نمودید چه آنکه خود می دانید برای وحی و إلهام مراتبی می باشد(و اینک وقت بیان آن مراتب نمی باشد)که اختصاص بمقام نبوت تنها ندارد زیرا که می توان گفت وحی در لغت عبارت است از آگهی پنهان و با سرعت خاصّی که متوجه فردی دون افراد دیگر بوده باشد.
- چه بسا از بنی آدم و حیوانات که مورد وحی و إلهام غریزی قرار گرفته مانند زنبور عسل و مادر حضرت موسی و دیگران.
- مگر زنبور عسل پیغمبر بوده که خداوند باو وحی نموده بصراحت آیه 70 سوره 16(نحل)که می فرماید وَ أَوْحیٰ رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبٰالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّٰا یَعْرِشُونَ (2).
- آیا تصور می نمائید نوخابذ(یا بنظر صاحب تیسیر یوخابذ)مادر حضرت موسی علیه السّلام پیغمبر بوده که در آیه 6 سوره 28(قصص)صریحا بطریق وحی دو أمر و دو نهی باو می کند و دو خبر و دو بشارت می دهد که وَ أَوْحَیْنٰا إِلیٰ أُمِّ مُوسیٰ أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذٰا خِفْتِ علیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَ لاٰ تَخٰافِی وَ لاٰ تَحْزَنِی إِنّٰا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جٰاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ (3). ص :820
5-
- 1) سؤال نمود خدا را بحق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین(علیهم الصلاة و السّلام) پس پذیرفت بر او توبۀ او را و آمرزید و عفو نمود او را.
- 2) خدا بزنبور عسل وحی کرد که از کوهها و درختان و سقفهای بلند منزل گیرند.
- 3) بمادر موسی وحی کردیم که طفلت را شیر ده چون از آسیب فرعونیان بر او ترسان شوی او را بدریا افکن و هرگز مترس و محزون مباش که ما او را بتو بازآوریم و هم از پیغمبران مرسلش گردانیم.
- علاوه بر این معانی دستور و أمر پروردگار متعال برای راهنمائی بشر حتما نباید بطریق وحی باشد(اگر هم باشد مانعی ندارد چنانچه اشاره شد)بلکه گاهی بندائی راهنمائی می نماید بندگان خود را چنانچه مکرر ظاهر گردیده و در قرآن مجید و سند محکم آسمانی خبر داده از جمله در آیه 24 سوره 19(مریم)خبر از راهنمائی بمریم می دهد که فَنٰادٰاهٰا مِنْ تَحْتِهٰا أَلاّٰ تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسٰاقِطْ علیکِ رُطَباً جَنِیًّا فَکُلِی وَ اشْرَبِی وَ قَرِّی عَیْناً فَإِمّٰا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمٰنِ صَوْماً فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا (1).
- پس همان قسمی که بوسیله وحی و یا ندای منادی حیوانی مانند زنبور عسل و انسانی مانند نوخابذ مادر حضرت موسی علیه السّلام و مریم مادر حضرت عیسی علیه السّلام را که پیغمبر نبودند راهنمائی نموده است جناب ابو طالب را هم برای نام گذاری فرزندش راهنمائی نموده.
- و أحدی نگفته جناب ابو طالب پیغمبر بوده و یا بر او نزول وحی شد بلکه بوسیله نداء آسمانی و نزول لوحی که در او دستور نام گذاری طفل جدید الولاده موجود بوده راهنمائی شده چنانچه اکابر علماء خودتان در کتب معتبرۀ خود ثبت نموده اند.
- شیخ- در کجا علماء ما چنین خبری را داده اند.
- داعی- در بسیاری از کتب شما ثبت است و آنچه الحال در نظر دارم.
13-
- 1) (روح القدس با فرزندش عیسی)از زیر درخت او را ندا کرد غمگین مباش که خدای تو از زیر قدم تو چشمۀ آبی جاری کرد ای مریم شاخ درخت را حرکت ده تا از آن برای تو رطب تازه فرو ریزد پس از این رطب تناول کن و از این چشمۀ آب بیاشام و چشم خود بعیسی روشن دار و هر کس از مردمان ببینی(باشاره)باو بگو که من برای خدا نذر روزه سکوت کرده ام که با هیچ کس سخن نگویم.
- نزول لوح بر ابو طالب جهة نامگذاری علی علیه السلام ص :821
- میر سید علی همدانی فقیه شافعی در مودّت هشتم از مودة القربی نقلا از عباس بن عبد المطلب که سلیمان بلخی حنفی هم در باب 56 ینابیع الموده آورده و محمّد بن یوسف گنجی شافعی در باب 7 بعد از صد باب از کفایت الطالب بمختصراختلافی در ألفاظ و کلمات نقل نموده اند که چون علی علیه السلام از مادرش فاطمه متولد شد فاطمه نام پدرش أسد را بر او گذارد جناب ابو طالب از آن اسم راضی نبود فرمود فاطمه بیا امشب برویم بالای کوه أبو قبیس(بعضی گفتند فرمود برویم در مسجد الحرام) خدا را بخوانیم شاید ما را خبر بدهد از اسمی برای این بچه چون شب شد هر دو بکوه ابو قیس(یا مسجد الحرام)رفتند بدعا مشغول شدند
- جناب ابو طالب دعای خود را بشعری انشاد نمود و گفت. یا ربّ هذا(یا ذا)الغسق الدّجی ..... و القمر(و الفلق)المبتلج المضیّ ..... بیّن لنا من(عن)امرک الخفیّ(المقضیّ) ..... ما ذا تری فی اسم ذا الصّبی ..... (لما تسمّی لذاک الصّبی (1)
- در آن حین صدائی از طرف آسمان بلند شد ابو طالب سر بلند نمود لوحی مانند زبرجد سبز دید که بر او چهار سطر نوشته اند لوح را بر گرفت و بر سینۀ خود چسبانید دید این اشعار ثبت است. خصّصتما بالولد الزکیّ .....و الطاهر المنتخب الرضی ..... و اسمه من قاهر العلی ..... علی اشتقّ من العلی (2)
- گنجی شافعی در کفایت الطالب نقل نموده که ندائی برخاست و این دو شعر را در جواب ابو طالب گفت: یا اهل بیت المصطفی النبیّ ..... خصّصتم بالولد الزکیّ ..... انّ اسمه من شامخ العلی ..... علی اشتقّ من العلی (3)
- فسّر ابو طالب سرورا عظیما و خرّ ساجدا للّه تبارک و تعالی (4). ص :822
20-
- 1) ای پروردگار ای صاحب شب ظلمانی و ماه نور دهنده آشکار کن برای ما از خزانۀ اسرار غیب خود اسم این نوزاد را(چه بگذاریم).
- 2) اختصاص دادم شما را بفرزند(نوزاد)پاک و پاکیزه که انتخاب کرده شده و بی نهایت از او راضی هستم.و اسم او از جانب خدای علی-علی گذارده شده که مشتق از علی اعلی می باشد.
- 3) ای خاندان رسالت و اهل بیت پیغمبر برگزیده مخصوص گردانیدم شما را باین نوزاد پاک و پاکیزه بدرستی که اسم او در گنجینۀ اسرار خود علی است که از نام خود که علی است اشتقاق یافته.
- 4) جناب ابو طالب که موفق بدرک سعادت این اشعار شد از شدت خوش حالی و سرور بسجده افتاد و حضرت باری تعالی را شکرگزار گردید.
- آنگاه ده شتر بشکرانۀ این أمر عظیم قربانی نمود و آن لوح را در مسجد الحرام آویختند و بنی هاشم بآن لوح بر قریش افتخار می نمودند و آن لوح بود تا زمان جنگ حجّاج با عبد اللّه زبیر مفقود شد.
- (این خبر هم مؤید خبرها و دلائل قبل است که جناب ابو طالب همیشه موحّد بوده فلذا از خدا تقاضای تعیین اسم می نماید و وقتی چنین فیضی از رحمت پروردگار می بیند بخاک افتاده و خدا را سجده می نماید آیا چنین شخصی را که بوصول نعمت تازه بخاک افتاده و خدا را سجده می کند می توان مشرک خواند پناه بخدا می بریم از عناد و تعصب جاهلانه؟!).
- نام علی جزء اذان و اقامه نیست
- و اما اینکه فرمودید بفتوای فقهاء شیعه نام علی علیه السلام وجوبا در اذان و اقامه وارد است قطعا عمدا سهو نمودید خوب بود برای نمونه یک فتوا نشان دهید که نام آن حضرت جزء اذان و اقامه است و حال آنکه باتفاق تمام فقهاء شیعه که در کتب استدلالیه و رسائل عملیه بیان نموده اند شهادت بر ولایت حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام جزء اذان نیست و بقصد جزئیت گفتن در اذان و إقامه حرامست و اگر در وقت نیت مجموع را قصد کند با اسم آن حضرت علاوه بر آنکه فعل حرام نموده عملش هم باطل است و لکن بقصد تیمن و تبرک بعد از ذکر نام رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم نه بقصد جزء بودن مطلوب و مستحسن است نام علی علیه السلام را ببرند
- چه آنکه خداوند بعد از نام پیغمبر همه جا نام علی علیه السلام را برده چنانچه عرض شد پس آقایان بی جهت هو و جنجال می نمائید.
- بس است برگردیم بر سر مطلب که اگر آقایان محترم با نظر دقت بنگرید خواهید دید که از جهت نژاد و نسب ثابت است که احدی از صحابه کبار مانند امیر المؤمنین علی علیه السلام نبوده است.
- در زهد و تقوای علی علیه السلام
- اشاره
- و اما موضوع ثانی که زهد و ورع و تقوی باشد خصیصه ایست برای آن حضرت که احدی نتواند در عالم با او برابری نماید. ص :823
- چون باجماع امت از دوست و دشمن بعد از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم أزهد و اورع و اتقای ازامیر المؤمنین علیه السلام دیده نشده چنانچه ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و محمّد بن طلحه شافعی در مطالب السئول نقل می نمایند از عمر بن عبد العزیز اموی معروف که در تزهّد سرآمد اهل زمان خود بوده که گفت ما علمنا احدا کان فی هذه الامّة بعد النبیّ (صل الله علیه وآله وسلم) ازهد من علی بن أبی طالب علیه السّلام (1).
- ملاّ علی قوشچی با تمام تعصّبی که دارد در غالب مندرجات کتابش گوید عقول عقلاء دربارۀ علی علیه السلام مبهوت است زیرا که قلم کشید بر گذشتگان و آیندگان و در شرح تجرید گوید شنیدن حالات علی و وضع زندگانی او آدمی را مات و متحیر گرداند.
- خبر عبد الله رافع
- از جمله عبد اللّه رافع نقل می نماید که گفت روزی رفتم بخانۀامیر المؤمنین علیه السلام وقت افطار بود کیسۀ سر بمهری برای آن حضرت آوردند وقتی بازنمود دیدم در میان کیسه آرد پرسبوسی است که پوستهای آن را نگرفته بودند سه کف از آن در دهان مبارک ریخت و جرعۀ آبی در بالای آن نوشید و شکر خدا نمود عرض کردم یا ابا الحسن چرا سر أنبان را مهر نموده ای فرمود برای آنکه حسنین(علیهما السّلام)بمن مهربانند مبادا روغن زیت یا شیرینی در او داخل نمایند و نفس علی از خوردنش لذت ببرد.
- (بدیهی است استرسال نفس در لذائذ مباحۀ دنیویه رفته رفته موجب طغیان و سرکشی می شود و آدمی را از یاد خدا بازمی دارد).
- بهمین جهت علی علیه السلام جلو نفس را از خوردن اغذیه لذیذه می گرفت تا مغلوب نفس نگردد. و سلیمان بلخی در باب 51 ینابیع این خبر را از احنف بن قیس نقل نموده
- ما نمی دانیم در این امت احدی را بعد از پیغمبر که زاهدتر باشد از علی بن أبی طالب علیه السّلام. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ




