بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- تیتر موضوعی خطبه همام (متقین) را در نهج البلاغه (ح فرزاد) یا در نمایش پردازش اربعین حسینی
- فهرست امیر المومنین متقین2-35-صفت متقین وجود خدا در تمام ذرات وجودشان «قد برأ هم الخوف برىء القداح» ترجمه: خوف و ترس بدنهاى آنها را همچون چوبه تیر لاغر ساخته.***
- چوبه تیر لاغر : در قدیم براى ساختن تیر، چوبها را مىتراشیدند، و در نوک آن پیکانى از فلز قرار مىدادند، ترس از خدا آنها را تراشیده،- به دستورات الهى بسپارند و گوش به فرمان صاحب حقیقى خود دهند.
- خوف الهى موجب لاغر شدن متقیان مىشود؛ به جهت این که نفس تدبیر کننده بدن، به اصلاح و صلاح بدن ،
- ترس از خدا آنها را در هر شبانهروز، هزار رکعت نماز مىخواند، «اتَدْرُون لِمَنْ أتَأهَب للقیام بین یدیه»:
- ترس از خدا رنگ زرد ؛گریه زیاد ؛ پیشانی زخم - سجود شکاف برداشته، و از پا افتاده و قیامش زیاد شده بود،
- برحال پدر گریستم - آنها داراى خوف از خدایند، خوف ى که مقام بزرگى از مقامات عارفین و یکى از ارکان
- ارزش خوف : خوف و خشیت از عذاب خدا، «الخَشْیةُ من عَذابِ اللّه شیمَةُ المتقین»: خوف همچون
- در اهمیت خوف روایتى از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است؛ حضرت مىفرمایند«لا مُصیبةَ کَعَدمِ العَقْل و لا عَدَم عقل کَقِلّة یَقین و لا قِلّة یَقین کَفَقْدِ الخوف و لا فَقْد خوف کقِلّة الحُزْن على فَقْد الخوف »: «مصیبتى مثل بىعقلى نیست
- «عاقلترین شما،- «اتَمَکم عَقلا اشَدّکم للّه خوفاً»: «عاقلترین شما، خداترس ترین شماست».
- متقین همان خائف ین هستند، «مَنْ خاف اللّه خافه کلُ شىء و مَنْ خاف غیرَ اللّه خوفه اللّه مِنْ کل شىء»:
- از فقر مىترسد بترسد،- از عذاب الهى بترسیم رستگاریم، ولى این بشر غافل است، مىگوید آبرو دارم
- ترس از خدا - از یکى از صلحاء پرسیدند: ایمنترین خلق در فردا کیست؟ گفت: شدیدترین آنها از حیث خوف (ترس از خدا).
- یکى از زهاد اینگونه اصحاب خود را نصیحت کرد: «به خدا قسم اگر همنشین گروهى شوى که تو را امروز بترس انند،
- قلوبشان ترسناک است) خائف ین، ترسشان «وَ الَّذِینَ یُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ»: «لا، بل الرجل یصوم و یتصدق و یخاف الا یقبل منه»:
- اشک در خلوت - در روایت آمده که هفت دستهاند در خلوت ذکر خدا گفته و اشک خوف مىریزند.
- منشأ خوف سه چیز است - خوفى در خود احساس مىکنیم، ابهّت او ما را ؟ این درک عظمت نیست.
- 2-خوف درک بلنداى عظمت الهى - إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ: أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا.
- خوف ؛ ترس از دادگاه خدا، خائف بود که شاید نتوانسته آن طور که باید اداء وظیفه کند؛ افراد بزرگ هم خوفشان این چنین خوفى است.
- 3- خوف دیوان عدالت و دیوان نعم - ترس برابرى با دیوان نعم نمىکنند؛ علاوه بر این که دیوان معاصى.
- خوف معرفت ؛ عظمت ؛ عدالت ، سه نوع خوف (وَ أَمَّا مَنْ خاف مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى):.
- برادرم اشک خون بریز «ما مِنْ قَطرة احَبّ الى اللّه تعالى مِنْ قطرةِ دمع من خَشْیَةِ اللّه او قطرة دم اریقَتْ فى سبیل اللّه»
- ثمرات خوف - براى خوف ثمراتى إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِمَنْ خاف عَذابَ الْآخِرَةِ، ذلِکَ لِمَنْ خاف مَقامِی وَ خاف وَعِیدِ
- خوف الهى، خائف را -: وَ أَمَّا مَنْ خاف مَقامَ رَبِّهِ .... فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى دروَ لِمَنْ خاف مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ- ذَواتا أَفْنانٍ- فِیهِما عَیْنانِ تَجْرِیانِ- فِیهِما مِنْ کُلِّ فاکِهَةٍ زَوْجانِ.
- خوف مانع از معاصی است- «الخوف سجن النفس من الذنوب و رادعها عن المعاصى» «نعم الحاجز عن المعاصى المخوف ». «من کثرت مخافته قلت آفته».
- خوف موجب علم محض، و «لَوْ خِفْتُم اللّه حقّ خیفتِه لَعَلِمْتُم العِلْمَ الذّى لاجَهْل مَعَه و لو عَرَفْتم اللّه حقّ معرفته لَزالَتْ بِدُعائکم الجبال»:
- خائف لحظهاى نشست ندارد «مَنْ خافِ أدلَجَ و مَنْ أَدلَجَ بَلَغَ المنزل الا انَّ سَلْعَةَ اللّه غالیة، الا انّ سَلْعَةَ اللّه الجنة»:
- «کسى که خائف شد (و ترسید مسلماً به منزل خواهد رسید که بهشت ابدى است.
- علائم خائف هر یک از ثمرات فوق که «من خاف ربه کف ظلمه».خائف در قلبش حبّ مقام و جاه
- امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «انَّ حُبَّ الشّرف و الذّکر لا یَکونان فى قلبِ الخائف الراهِب».خائف «... و لا یَکونُ احد کذلک الّا مَنْ کانَ قولُهُ لِفِعْلِه مصدّقاً و سِرُّه لِعَلانیته موافقاً ...»: «
- علامات دیگرى برای خوف - «أَمَّا مَنْ خاف مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى ...».
- مسلک خائفان - اى برادر مسلک خائفان در پیش گیر و به این نگارنده حقیقر دعا کن تا خوف الهى، جاى جاى قلبش را فراگیرد
- انواع خوف - خوف به معنى اعم را پنج قسم دانستهاند: خوف، خشیة، وجل، رهبت، هیبت،.
- خوف که براى عصیان کنندگان «وَ لِمَنْ خاف مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ». خشیت «إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ». «وجل» (الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ».
- رهبه براى عبادت کنندگان است، خداوند عزّ شأنه فرمود: «وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً».
- هیبت براى عارفان است، زیرا شاهد دادگاه و عدل الهى، یعنى قاضى دادگاه شاهد است «یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ».
- به امید این که قلب ما در این دنیا خائف شود مرحوم الهى در (قد براهم الخوف برىء القداح) چنین گوید:
- صاحب مفردات خوف را همچنان که رجاء، انتظار محبوب و امر خوبى است که علامت ظنى یا قطعى بر وقوع آن قائم شده است؛
- و صاحب مفردات خوف را (الخشیة خوف یشوبه التعظیم و اکثر ما یکون ذلک عن علم بما یخشى منه).
زبیم هجر جانان خسته جانند | به درد عشق زار و ناتوانند | |
زاندوه فراقش لاغر اندام | هراسان تا چه پیش آید سرانجام | |
مبادا روى جانان را نبینند | به هجرش تا ابد دلخون نشینند | |
تن لاغر ز درد عشق، جان یافت | زلطف دوست، روح جاودان یافت | |
کسى کش بیم هجران نیست در دل | کند فربه تن خاکى چه حاصل |
اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خ اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج2، ص: 96
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم