جلسه 25  مبادی رشد  بصیرت در قرآن و نهج البلاغه .. بیدار شدن فطرت انسانی است.- -استاد سالک 

جلسه 25  مبادی رشد  بصیرت در قرآن و نهج البلاغه ..

بیدار شدن فطرت انسانی است.- -استاد سالک     

مبادی رشد بصیرت در قرآن ونهج البلاغه -  

جلسه 25 رشد بصیرت نهج البلاغه  – اولین خواستگاه بصیرت 6/12/ 13401

میلاد میلاد حضرت امام سوم حسین علیه السلام و حضرت ابوالفصل العباس علیه السلام و حضرت امام چهارم زین العابدین (علیه السلام)                                                   

سوم شغبان—1445 حوزه علمیه اصفهان مدرسه صدر بازار

@nahjolbalaghehfarzad  یا https://safarzade.blog.i

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. ابتداء میلاد حضرت امام سوم حسین علیه السلام و حضرت ابوالفصل العباس علیه السلام و حضرت امام چهارم زین العابدین (علیه السلام) پیشاپیش نیمه شعبان میلاد حضرت حجت بن الحسن المهدی عجل الله وتعالی فرجهم الشریف بر شما عاشقان ولایت  وخانواده های شما مبارک باشد امید واریم در سایه طاعات اهل بیت همه مان عاقبت به خیرگردیم انشا الله .
  2. موضوع بحث از مبادی رشد بصیرت – از خواستگاه بصیرت انشا الله خدا توفیق بده چهارمنبع را دراین راستا روشن کنیم شاید هم بیشتر  اما امروز اولین خواستگاه بصیرت است بیدار شدن فطرت انسانی است.
  3. سیره ماست که از قرآن شروع می کنیم سوره والشمس 7،8قسم دارد که مر بوط به بصیرت است و بیشترین قسم را خداوند داده در این سوره که قابل توجه است.. وَالشَّمْسِ وَ ضُحاها (1) وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها (2) وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها (3) وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشاها (4) وَ السَّماءِ وَ ما بَناها (5) وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها (6) وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها (7) فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (8) قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها (9)
  4.   1- سوره ای است  الشمس که بیشترین قسم را دارد به موجودات عالم به یک عبارت 11قسم وبه عبارت دیگر 7 قسم آن مورد بحث است.  خداوند می فرماید به جان آن کسی که این جهان را منطم کرده است و استحکام  وجودی او در این عالم بسیار منظم است  ) فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (8) سقوط وتقوی را به او الهام کرد
  5. اولین خواستگاه بصیرت - اهم این آیات که برای این موضوع اولین خواستگاه بصیرت استفاده می کنیم – 6یا 7 مطلب است که مختصرعرض می کنم بحث مفسرین در این موضوع بسیار مسایل بسیار قابل توجه است. که در این سوره والشمس بسیارمهم است . وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها (7) . ونفس ، مفسرین گویند بیشترین سوره ای که قسم درش هست سوره وَالشَّمْسِ است. سوره الفجر داریم یک قسم والضحی داریم چند قسم ولی در این سوره یک تجمیعی از توحید خدا جل ذکر ه آمده
  6. 2- سوگند های قرآن دلیل- بر این مطلب است که دلیل مهمی ونکته مهمی خداوند متعال می خواهد مطرح کند به قسم دلیل بزرگی واهمیت موضوع است. هرکدام این قسم ها یک  بخشی از زندگی  انسانی این قسم ها نوشتگاه بخشی از زندگی وتامین جامعه و زندگی انسان رادر برمی گیرد.
  7. 3- این خلقت بدیع که از انسان هست مملوع از شگفتی های بزرگ ، وجود تجمیع از اسرار در وجود آدم  است که  خوب این هیکل انسان زیر میکرسکب دانشمندان قراربگیرد رشته علمی و پزشکی حاصل شده و مورد پژوهش قرار می گیرد ومسایل علمی و روانی و روحی درونشناختی در کالبد جسمی انسان شناختی درش است ،  انسان یک موجود نا شناخته عجیب است که موضوع دلیل برحکمت مملواز اسرار وشگفتگی ها است .
  8. 4- مسئله  دیگر این است که خداوند به نفس خودش قسم به خودش یادکرده . وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها (7) ..منضور از نفس روح است که به کالبد انسان دمیده شده است. برخی مفسرین می فرمایند منظور از نفس هم روح و است وهم جسم چو کلمه دانستن  نکره است که دال براهمیت موضوع را می رساند. البقرة : 31 وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها
  9. - نکته بعد  خداوند باید ها ونباید هارا به انسان تعلیم داده است. ( ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُون‏).و. .اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ (1) خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ (2) اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ (3) الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (4) عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ (5) باید ها ونباید ها را به خداوند به انسان تعلیم داده فجور وتقوی را به انسان تعلیم داده برخی از مفسرین گفته اند که فجور باظل است. و تقوی حقیقت است.وضعیتی است که انسان برش حاصل می شود بنابر این در این جا بحث اضداد مطرح می شود.
  10. فجور و تقوی - جواب داده اند فجور وتقوی بحث اضداد نیست اینجا بحث اراده است قدرت انسان است. که ارداده می کند تصمیم گیری انسان ایجاب می کند که یکی از این دو راه را انتخاب کند و برود دنبالش. انتخاب فسق وفجور و یا تقوی و حق جزء اراده انسان است. اضداد این جا نقشی ندارد. به معنای خودمانی خدا راه نشان داده چاه راهم نشان داده برو انتخاب کن . نباید ها کفر وباطل  و باید ها تقوی وخیر وحق است.
  11. قدرت انتخاب حق وباطل را به انسان داده که برای زندگی وحیات دنیوی وخروی برگزیند. اختیار وانتخاب و مسئله فسق وفجور یک چیز را در ما ایجاد می کند در سیر نزولی یا سیر صعودی به انسان را که انسا ن از فرشته گان هم بلاتر می رود یعنی مسیر کمالی انسان ، و انسان را منوقف نمی کند مدام در حرکت است به سوی مقامات بلا وبالاتر میرسد این یک نکته قابل توجه است .
  12. نکته دیگر می گویند قوس نزولی انسان ؛ انسان می تواند آنقدر پست بشود حتی پست تر از حیوان ؛ از هر حیوانی و از هر موجودی بدتر بشود . «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ‏ هُمْ‏ أَضَلُّ» این جا باید انسان انتخاب کند
  13. نکته بعد در این جا فرق است بین الهام  و وحی در این است که جامعه ما گرفتار حدود پپنجاه هزار/ 50000 جریان عرفان کاذب هستیم و داریم و مهم شان هم سایت دارند و آموزش می دهند  که نمی دانیم از کجا به ما رسیده و از کجا الهام گرفته اند .همه شان هم نفی خدای متعال ونفی عبودیت ونفی وجودیت است .
  14. فرق وحی و الهام در این است که شخصی که به او الهام می شود نمی فهمد که از کجا به اش رسیده ونمی شناسد. نه اندیشه ونه تعقل ونه تفکر ؛ از یک جایی که نمی داند جه است. منشا و منبع ؛ وسیله اش را نمی داند ؛ این می شود الهام ..
  15. 11- ولیکن وحی درست نقطه مقابل این مطلب است وحی به روح  واضح و مشخص است.وسیله راهم می داند ؛ در وحی که نبی اکرم و یا فاطمه الزهراء (علیها سلام ) رسیده از این باب است بنابر این در انسان وحی را می شناسد مبدأء و مقصود و وسیله رسیدن را هم می شناسد ومی داند از کجا آمده است .
  16. 13- نکته بعد که باید به آن اشاره کنیم حقیقت انسان براساس نامه وحی به معلم  وحی تعلیم داده می شود شرح وظایف عمل کرد داده وتعلیم داده می شود.
  17. 14- در نامه 31 مولیمان علی بن ابیطالب (علیه السلام) به فرزندش می فرماید یا بنیه.. وَ أَنْ أَبْتَدِئَکَ بِتَعْلِیمِ کِتَابِ اللَّهِ -  وَ تَأْوِیلِهِ وَ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ أَحْکَامِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ-  لَا أُجَاوِزُ لَکَ إِلَى غَیْرِهِ- در اسلوب تربیت اطفال می فرمایند : اولین وظیفه من بشما این است که کتاب خدا را به تو تعلیم بدهم  این مطلب گاهی مشاهدات عینی را به ماتعلیم می دهد مظانش کجاست  امام مظان آن را  بیان می کند منابع کسب علم  را برای مان بیان میکند آدم میبند ومشاهده میکند وآدرس میگیرد ودنبالش میرود گاهی هم الهامی است مثل آن آدم هایی که بی سوادند  قرآن را حافط الهام به اش دادند وگاهی هم الهامی است. نمی داند از کجاست وچه صورت است در اینجا تاکید می کنند که کسب ظرف مظروف الهی به دست خود انسان است
  18. امام خطبه86-7. مولیمان علی بن ابیطالب (علیه السلام)   میفرماید - قَدْ أَخْلَصَ للَّهِ -  سُبْحَانَهُ-  فَاسْتَخْلَصَهُ، فَهُوَ مِنْ مَعَادِنِ دینِهِ، وَ أَوْتَادِ أَرْضِهِ.[المتقى‏] قد أخلص للّه فاستخلصه. 2-  [از صفات پرهیزکاران‏] عمل را براى رضاى خدا بجا آورند پس خداوند هم خلوصشان را بپذیرد. لیاقت هر فرد براساس پذیرش است که انسان را آماده می کند که مظروف بیشتری بگیرد. یعنی کتاب خدارا توضیح داده وتاکید می شود. این نعمت فراموش شده فطرت را می آیند احیا می کنند.  
  19. دو راه به ما نشان داده اند - سوره بلد آیه 10 همه انسانها از طریق عقل یا فطرت یا راهنمایى انبیا و اوصیا و علما، خیر و شر را مى‏شناسند. «هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ» دو راه را به ما نشانداده اند.  روایت بسیار داریم نجدین داریم  را معنا میکنند شراست خیر است.حق و باطل است. که کسی خطا نکند در این مسیر و راهی که در این سفر قرار داده اند .
  20. نکته دیگر بین فجور و تقوای حسن و قبح عقلی مطرح است. در نعمت های خدا سختار عقلی مطرح است انسان نعمت الهی را با عقل قضاوت می کند این کا را بکن ؛ این کار را نکن ؛ حسن و قبح عقلی که بعد ش سرنوش ساز است حیات انسان به آن بستگی دارد.
  21. نکته دیگری فطرت است  که باید به آن اشاره کنیم اینه که یکی از خاستگاه های  بصیرت  عبارت است از فطرت حدیثی را از امیر المونین علی علیه السلام از بین مطالب ایشان  در نهج البلاغه یکیش را انتخاب کردم شما میتوانید در خطبه 57 خطبه 72 نامه 15  خطبه 110 نهج البلاغه مطالعه بفرمایید.
  22. پیامبرانی را میفرستد - از بین این مطالب من این رو عرض میکنم  این موضوع در خطبه اول نهج البلاغه  از کتاب  نهج البلاغه اقای دشتی بند 36 آمده است که امیر المونین علی علیه السلام میفرمایند: معرفته و اقتطعتهم عن عبادته، فبعث فیهم رسله، و واتر إلیهم أنبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته ، و یذکر وهم منسىّ نعمته، هر چند گاهی به تناسب  نیاز جامعه خداوند پیامبرانی را میفرستد خب فاصله بین حضرت عیسی تا پیامبر اکرم یک زمان طولانی بوده و در این زمان طولانی هرج و مرج  و جهل  و قتل و غارت بر بشریت حاکم است  خب حالا رسالت انبیا چی است وقتی وارد میشوند ؟
  23. در اینجا میفرمایند و واتر إلیهم أنبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته که خدا در بین این جامعه ای که نیازمند به رهبری است پیامبرانی را میفرستد پشت سر هم میفرستد
  24. دو نکته اینجا مطرح است : یک اینکه جامعه نیاز به یک منجی دارد که جامعه را از این وضعیت نجات دهد دوم اینکه خداوند مخلوق خودش که انسان است در هیچ مقطعی از زمان رها نکرده بلکه پیامبران را  پشت سر هم برای هدایت بشر میفرستد و این پیامبران می ایند که میثاقی را که دارند عمل کنند
  25. رسالت انبیاء بیداری فطرت  است : که این میثاق هم اینجا مفسرین بحث میکنند که  وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى‏ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ‏ بِرَبّکُمْ قَالُواْ بَلَى‏ شَهِدْنَآ أَن تَقُولُوا ..(اعراف 172.)  یا اینکه نه انسان وقتی که به حد رشدی رسید دین اسلام را قبول میکند پس با خدای دین میثاق می بندد یعنی اگر با خدا شرط کردی اول وقت نماز بخونی این شرطت رو نشکن خب انبیا رسالتشون این است که فطرتی که خدا حق جو است  را زنده کنند به یاد بیاورند این یکی از رسالت ها است.
  26. فطرت آزاد بشود عقل آزاد - پس پیغمبر با کجا کار دارد ؟ با فطرت کار دارد فطرت اگر بیدار شود بر اساس حق خواهی اگر تسلط پیدا کنند انبیا به این فطرت  این انسان را رشد میدهد انبیا میخواهند سرپوشی را که کفر و ظلالت و انحراف روی عقل و فطرت گذاشته را بردارند که فطرت آزاد بشود عقل آزاد بشود این را ما بهش میگیم مبارزه با جهل و فرهنگ جهالت سخت ترین  مبارزه این است.
  27. اگر امروز جوانان ما بعد این اشوب به ما ها گوش نمی دهند اون لایه ی سنگین بیگانه انچنان فشار آورده بر فطرت و عقل اینها که به این راحتی نمیتوانی این سرپوش را بر داری! خیلی ضخیمه خیلی باید گفتمانت با ادبیات متناسب با این جوان باشه تا وقتی سرپوش را برداشتی آزاد بشه.
  28. معرفت الله معرفت الله فرموش شده - نکته دوم این است  که چه نعمتی انسان را فراموش کرده که این انبیاء می آیند آن را یادآور میشوند؟ مفسرین میفرمایند توحید فطرت نعمت فراموش شده است که میایند یاد آور می شوند  که خدارا بشناس معرفت الله پیدا کن.
  29. تبلیغ اسلام همین است -پس در آیه میفرمایند فبعث فیهم رسله، و واتر إلیهم أنبیاءه اول رسالت بعد تبلیغ است و اینجا اتمام حجت میکنند به وسیله  تبلیغ  به جامعه عنی فردای قیامت کسی نیست در عالم که اعلام کند به من تبلیغ به دین پیغمبر  نرسیده است کسی  در عالم نیست که بگه من نفمیدم نشنیدم به گوشم نرسید تبلیغ اسلام همین است
  30. توانمندی عقل -  مسئله بعد این که ابلاغ احکام الهی توسط انبیاء است و بعد هم توانمند سازی  اون نیروی پنهان شده که عقل است صورت میگیرد انبیاء رسالتشون اینه که عقل را توانمند کنند رشدش بدهند احیا کنند این رسالت مهمیه.بعد میفرمایند عقل ها دفن شده است زیر اون لایه های مختلف بعد انبیاء می ایند سرپوش ها را بر میدارند عقل را آزاد میکنند وقتی عقل آزاد شد تحول عظیمی در اون به وجود می اید و بعد وقتی عقل آزاد شد قدرت های  الهی را به من و شما نشان میدهد که این آسمان است سقفی که بالای سر شما است یک ستون نداره این اسمان .
  31. این عقل بیدار است که دنبال نشانه های حضرت حق می رود ولی عقل اگر خفته باشد بدنبالش نمیرود مادیات اگر بر عقل حاکم شد دیگر خدایی نیست این وسط . می گویند فطرت عبارت است از: افرینش ،ابداع، اختراع ، طبیعت سرشت ؛ صفتی است که  در هر موجودی از آغازش وجود دارد بعد میگویند فطرت یعنی چیزی را بوجود آورد ، ساخت ؛ به اصطلاح اگر بخواهیم تعریف دیگری برای فطرت داشته باشیم میتوانیم بگویم که ار نظر روان انسان با فطرت به خدا گرایش پیدا میکند؛ بعد تعریف می کنند و می گویند فطرت حق جو است و در راه حق جانش را میپردازد مثل شهدا و انبیاء این نعمت منسی را انبیاء آزاد می کنند و برای او مسائلی مطرح میکنند .
  32. میفرمایند که انبیاء با دلیل و منطق و برهان صحبت میکنند و در این صورت نمیتوانند به غیر از صراط مستقیم در مسیری قدم بردارند مفسرین میگوند این نعمت عقل و فطرت زیر غبار کفر و در سایه گمراهی است ، و این نعمت مسطور است که انبیاء می آیند این نعمت را نجات میدهند و میاورند به صراط توحید و ولایت.
  33. حضرت امام خمینی (ره) 15 سال روی این کار کردند وقت گذاشتند و دو چیز را بیان کردند: 1.  اسلام ناب بدون خرافه 2.  افشاگری نسبت به جنایت ظالمین جهان اگر جمع بندی کنیم میتوانیم به این نتیجه برسیم که یکی از خاستگاه بصیرت در وجود انسان فطرت است. پیامبر صلی الله علیه وآله با فطرت مخلوقات کار دارد. فطرت خدادی  انسانی را پیامبر می خواهد بیدار کند. سر پوشی که دشمن فطرت را زیر پا گذاشته کنار می زند .
  34. جمع بندی انسان موجودی نا شناخته- «أَوْ یَذکر  فَتَنْفَعَهُ الذکر ى» (عبس/ 4) توحید فطرت شناسی.  جمع بندی انسان موجودی نا شناخته- نکته قابل توجه روحی که خداوند در کالبد بشر قرار داده بارها برش تاکید دارد. - بشر می تواند با اختیاری که دارد این روح را به علا علین ویا به اسفل السافلین برساند -27- مسیر تکامل انسان با قدرت الهی است که یک خط را دنبال کند و مسیر را برای خودش هموار نماید ونتیجه مثبت دریافت کرده و رستگار گردد.- تا با زیر پاگذاشتن فسق وفجور وحرکت درمسیر خیر وحق وحقیقت از فرشتگان بلاتر رود .-  انتخاب از آن انسان است که نابودی وسقوطی و یا یک‏شان نزولى‏ یا حرکت وسیر ربوبیت وهدایت –
  35. مردم سه نوع حرکت‏ دارند. عده‏اى به فرموده قرآن حرکتى رو به جلو دارند «رَبِّ زِدْنى علم اً» (طه/ 114) و علم شان زیاد مى‏شود و «وَ زِدْناهُمْ هُدىً» (کهف/ 13) یعنى هدایتشان زیاد مى‏شود پس عده‏اى روز به روز به علم  و هدایت و رشدشان افزوده مى‏شود. بعضى از افراد به عقب حرکت مى‏کنند «آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» (نساء/ 137) یعنى ابتدا ایمان مى‏آورند ولى بعد از آن کافر مى‏شوند. «ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ» (بقره/ 51) «ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ» (بقره/ 64)
  36. عده‏اى از مردم روز به روز به خدا نزدیک‏تر مى‏شوند و عده‏اى نیز روز به روز از خدا دور مى‏شوند وعده‏اى نیز به قول امیر المومنین على (علیه السلام) که مى‏فرماید: «الْمُتَعَبِّدُ عَلَى غَیْرِ فِقْهٍ کَحِمَارِ الطَّاحُونَه» (إختصاص مفید، ص 245) یعنى مثل الاغ ولگرد مى‏چرند و اگر هشتاد سال هم عمر کنند، فرقى نمى‏کنند.
  37. گاهی وقتها به انسان یک الهام می شود نمی فهمد این مطلب از کجاست وسیله آنرا نمی فهمد. - گاهی وقتها به انسان یک الهام می شود  میفهمد این مطلب از کجاست وسیله آنرا هم می فهمد. کان ویکون مشهود است برایش.ومی داند از کجا آمده - به او با الهام تعلیم داده می شود .یابنیه .. ماکتاب خدا را به شما تعلیم دادیم .- تعلم وسیله کسب محبوبیت الهی است .- نشان دادن راه حق بر اساس اخلاص وپاکی است. - 
  38. نکته حضرت مولی امیرالمومنین  آقا جانم خطبه های زیادی در این موضوع بیداری فطرت آورده است.- نیاز جامعه ..نیارمند رهبری  جامعه نیاز به یک منجی دارد - خداوند انسان را رها نکرده  مراقبت از طرف انبیاء الهی   که رسالت شان  است . سرپوش   متحیرین - انبیاء امر الهی را از طریق وحی دریافت می کند.- محور حکومت حرکت انبیاء وپیامبر حکومت اسلامی  العقول عقل ها صحیح شده است.- وقتی عقل بیدار شد بعد آیات مقدر می آید- بیداری فطرت از بیداری عقل است. - اولین خواستگاه بصیرت است بیدار شدن فطرت انسانی است. وبلند شدن فطرت انسانی -برای رشد بصیرت باید فطرت خواب رابیدارکرد.-
  39. روایت حضرت امام صادق علیه السلام در رابطه حضرت ابوالفضل فرمودند «کان عمّنا العبّاس نافذ البصیرة، صلب الایمان، جاهد مع أبى عبد اللَّه، و ابلى بلاء حسنا، و مضى شهیدا.» که اگر چندین با کشته شوم وبدن مرا بسوزانند وخاکستر گردد وخاکسترم را گل مایه کنند وجسم گردم وبعد از آن دوباره موجود گردم  در این راه بیداری فطرت و رشد بصیرت آماده شهادت در راه هدف انسانیت قدم برخواهم داشت.- بابیداری فطرت قدم در راه رشد بصیرت خواهیم گذاشت ان شا الله       
  40. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید