شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص149 جلسۀ دوم لیله شنبه 24 رجب 1345 اشاره «بعد از مغرب آقایان ورود نمودند همان اشخاص دیشب بعلاوه چند نفری از» «محترمین

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص149     جلسۀ دوم لیله شنبه 24 رجب 1345 اشاره «بعد از مغرب آقایان ورود نمودند همان اشخاص دیشب بعلاوه چند نفری از» «محترمین 

 

  1. که بعدا معلوم شد از تجار و ملاّکین بودند پس از تعارفات و صرف چای» «آقای حافظ افتتاح کلام نمودند».
  2. حافظ- قبله صاحب راستی بدون تملّق از مجلس دیشب خاطرات شیرینی با خود بردیم از خدمت شما که مرخص شدیم در تمام راه با همراهان صحبت شما در بین بود واقعا جاذبۀ شما بقدری قوی است که همۀ ما را مجذوب صورت و سیرت خود قرار دادید کمتر اتفاق می افتد در اشخاص که واجد حسن صورت و سیرت توأما باشند اشهد انک ابن رسول الله حقا مخصوصا امروز صبح که بکتابخانه رفتم چند جلدی از کتب انساب و تاریخ مخصوصا هزار مزار و آثار عجم را در انساب سادات جلیل القدر مطالعه و در اطراف فرمایشات دیشب شما دقت نمودم ص :149
  3. واقعا حظّ کردم و لذّت بردم و حقیقة غبطه خوردم باین نسب شریف و مدتی در فکر بودم در پایان افکار خود خیلی متأثر و متألم گردیدم که شخص شریف صحیح النّسبی مانند جنابعالی با این حسن صورت و سیرت چرا بایستی تحت تأثیر عادات سخیفۀ گذشتگان قرار گرفته و از طریقه ثابتۀ اجداد بزرگوارتان منحرف و رویّۀ سیاسی ایرانیان مجوس را بپذیرید.
  4. داعی- اوّلا از حسن ظنّ و نظر لطف جنابعالی ممنون و متشکرم و بدون شکسته نفسی واقعا-آن ذرّه که در حساب ناید-من هستم ثانیا چند جمله مخلوط بهم و مبهم فرمودید که دعاگو نفهمیدم هدف و مقصدتان چیست متمنی است جملات را تفکیکا بیان فرمائید تا اصل حقیقت آشکار شود.
  5. عادات سخیفه گذشتگان کدام است طریقۀ ثابتۀ اجداد بزرگوارم که داعی از آن روی گردان شده ام چه چیز است و رویه سیاسی ایرانیان را که پیروی نموده ام چیست؟
  6. حافظ- مرادم از عادات سخیفۀ گذشتگان تأسیسات و عقاید و بدعتهائی است که بدست بیگانگان یهود داخل در دین حنیف اسلام شده.
  7. داعی- ممکن است لطفا توضیح بیشتری بدهید که معلوم شود آن بدعتها کدام است که دعاگو پیروی نموده ام.
  8. اشکال نمودن بر مذهب شیعه
  9. حافظ- البته خاطر عالی بخوبی مسبوق است بشهادت تاریخ که بعد از گذشتن هر یک از انبیاء بزرگ اعادی در اصل آن دین که کتاب مقدّس آنها بود مانند توریة و إنجیل دست پیدا نمودند و بواسطۀ تحریفات بسیار آن دین را ضایع و از درجۀ اعتبار ساقط نمودند.
  10. ولی در اسلام بواسطه محکم بودن قرآن حکیم چون آن قدرت را پیدا نکردند لذا عدّه ای از یهودیها که همیشه حیّال و مکّار بوده اند و تاریخ زندگانی آنها پیوسته لکّه دار بحیله و تزویر بوده است مانند عبد اللّه بن سباء صنعائی و کعب الاحبار و وهب ابن منبه و دیگران که اسلام آوردند و بنای سم پاشی را گذاردند عقاید باطلی را با رأی و عقیدۀ خود توأم بنام گفتار پیغمبر صلّی اللّه علیه و سلّم در میان مسلمانان انتشار دادند.
  11. خلیفه سوم عثمان بن عفّان رضی اللّه عنه آنها را تعقیب نمود از ترس خلیفه فرار نموده و مصر را مرکزگاه خود قرار دادند کم کم جمعی از عوام را فریب داده اتباعی پیدا نمودند و حزبی تشکیل دادند بنام(شیعه) و علی رغم خلیفه عثمان علی را بامامت و خلافت معرّفی نمودند و احادیثی بر له مرام ساختگی خود جعل کردند باین معنی که پیغمبر علی را خلیفه و امام قرار داده.؟
  12. در اثر قیام این حزب خونهای بسیار ریخته شد تا عاقبت منجر بقتل خلیفه عثمان مظلوم و نصب علی بر مسند خلافت گردید جماعتی هم که از عثمان دلتنگیهائی داشتند اطراف علی را گرفتند از آن زمان حزب شیعه سر و صورتی بخود گرفت ولی در دورۀ خلافت بنی امیّه و کشتار آل علی و دوستان آن جناب این حزب ظاهرا در محاق افتاد.
  13. ولی افرادی مانند سلمان فارسی و ابی ذرّ غفاری و عمّار یاسر جدّا بر له علی کرّم اللّه وجهه تبلیغات می نمودند(که روح علی قطعا از آن نوع تبلیغات بیزار بود؟!) تا در زمان خلافت هارون الرّشید و مخصوصا فرزندش مأمون الرّشید عبّاسی که بدست ایرانیان بر برادرش محمّد امین غالب آمد و مسند خلافتش محکم گردید.
  14. شروع کردند بتقویت نمودن از علیّ بن أبی طالب و علی را بناحق بر خلفاء راشدین تفضیل دادن. ایرانیان هم چون با عربها بد بودند بواسطۀ آنکه مملکتشان بدست قدرت أعراب اشغال گردیده و استقلالشان از میان رفته بود در پی بهانه ای بودند که طریقه ای پیدا کنند بنام دین تا در مقابل أعراب قیام نمایند لذا این رویۀ ناحق را پسندیده و پیروی نمودند بلکه در اطراف این حزب(شیعه)هیاهوئی برپا نمودند
  15. تا در دورۀ دیالمه تقویت شدند و در سلطنت با اقتدار صفویّه رسمیّت پیدا نمودند یعنی حزب(شیعه)بنام مذهب رسمی معرفی شدند و ایرانیان مجوس هم إلی الحال از روی سیاست مذهب خود را شیعه می نامند.
  16. پس مذهب شیعه مذهبی است سیاسی و حادث و ابداع او بدست عبد اللّه بن سباء یهودی بوده و الاّ سابقا در اسلام نامی از شیعه نبوده و جدّ بزرگوار شما نبیّ اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم قطعا از این نام بیزار است زیرا بر خلاف میل او قدم باین راه برداشته شده است و فی الحقیقة می توان گفت شیعه شعبه ای از مذهب یهود و عقاید آنها می باشد؟!!
  17. بهمین جهت من تعجب می کنم که مانند شما شخص شریف با این نسب پاک چرا باید روی عادت و تقلید اسلاف بدون دلیل و برهان طریقۀ جدّ بزرگوارتان دین پاک اسلام را بگذارید و رویۀ یهودی بدعت گذاری را پیروی نمائید در صورتی که شما اولی و أحقّید که جدّا پیرو قرآن و سنّت جدّتان رسول خدا صلّی اللّه علیه و سلّم باشید.
  18. دعی «دیدم اهل مجلس و مؤمنین با شرف هندی مخصوصا قزلباشهای با غیرت پر» «حرارت که از متنفّذین شیعیان هندوستان می باشند از بیانات جناب حافظ بسیار» «عصبانی و رنگهای آنها پریده گردید
  19. داعی قدری آنها را نصیحت نموده و با امر بصبر» «و حوصله و تحمّل گفتم در ایران ضرب المثلست که می گویند شاهنامه آخرش خوش است» «صبر کن الصبر مفتاح الفرج-آنگاه در جواب جناب حافظ گفتم».
  20. جواب باشکال تراشیهای مخالفین
  21. داعی- از شخص عالمی مانند شما بعید بود که استشهاد نمائید بکلمات ساختگی خرافی موهوم بی اصل که ابدا پایه و اساس متینی ندارد مگر اشاعه منافقین خوارج و اعادی متعصّب نواصب و امویها و تبعیّت عوام بدون تحقیق و دلیل و برهان.
  22. اینک اگر اجازه بفرمائید برای روشن شدن مطلب جواب بیانات بی اساس شما را اختصارا باقتضای وقت مجلس بدهم تا حلّ معما گردیده و کشف حقیقت گردد.
  23. حافظ- بفرمائید برای استماع فرمایشات شما حاضر و سرا پا گوشیم.
  24. داعی- اوّلا جنابعالی دو امر کاملا متباین را با هم مخلوط نمودید اگر عبد اللّه بن سبا یهودی منافق ملعون که در اخبار شیعه مذمت بسیاری از او شده و در شمار منافقین و ملاعین معرفی گردیده چند روزی بنام دوستی علی علیه السلام که محبوبیت عمومی داشته متظاهر گردیده چه مربوط است بنام شیعۀ امامیّه اگر گرگی بلباس میش و یا دزدی بلباس روحانیت و اهل علم در منبر و محراب جلوه کند و زیانهائی از طرف او باسلام و مسلمین برسد شما باید باصل علم و روحانیت بدبین شوید و تمام اهل علم را دزد و بازیگر بخوانید. !! ؟؟ ص :152
  25. واقعا از انصاف دور شدید که مذهب پاک شیعه را بحساب عبد اللّه بن سبا ملعون در آوردید.
  26. خیلی تعجب آور است که مذهب حق شیعه را تخفیف داده بنام حزب سیاسی نامیدید و از آثار عبد اللّه بن سبا ملعون و بدع او در زمان عثمان دانستید.
  27. حقّا خیلی خطا رفتید زیرا که شیعه حزب نبوده بلکه مذهب و طریقۀ حق بوده زمان خلافت عثمان حارث نگردیده بلکه در زمان خود خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم و بدستور و گفتار خود آن حضرت شایع گردیده.
  28. اگر شما بکلمات مجعوله خوارج عامّه و نواصب استشهاد می کنید ولی داعی به آیات قرآن مجید و اخبار معتبرۀ خودتان استشهاد می نمایم تا حق از باطل تمیز داده شود.
  29. و من باب تذکّر عرض می کنم همیشه در گفتار و کردارتان دقیق شوید که بعد از کشف حقیقت اسباب خجلت نشود.
  30. چنانچه اجازه فرمائید و بیانات دعاگو مکره طبع شما نیست جواب فرمایشاتتان را بدهم تا معلوم شود مطلب غیر از اینست که شما فرمودید.
  31. حافظ- البته بفرمائید اصل تأسیس این مجلس و حضور ما برای همین است که کشف حقایق و رفع شبهات گردد قطعا رنجش و کراهتی از بیانات برهانی نداریم.
  32. در معنی شیعه و حقیقت تشیع
  33. داعی- البته آقایان می دانید که شیعه لغة بمعنی پیرو است شیعة الرّجل پیروان و یاری دهندگان مردند و فیروزآبادی که از اکابر علماء شما است در قاموس اللّغة گوید و قد غلب هذا الاسم علی من یتولی علیا و أهل بیته حتی صار اسما لهم خاصا  غالب شده است اسم شیعه بر هر کس که دوست بدارد علی(علیه السّلام)و اهل بیت او را تا آنکه گشته است شیعه مخصوصا اسم از برای ایشان.).
  34. عین همین معنی را ابن اثیر در نهایة اللّغة نموده است. ص :153
  35. ولی اشتباهی که شما نمودید عمدا یا سهوا یا بواسطه عدم احاطه بر تفاسیر و اخبار و واقع شدن تحت تأثیر گفتار اسلاف بدون دلیل و برهان فرمودید لفظ  شیعه و اطلاق آن بر پیروان علی و اهل بیت رسالت علیهم السلام  از زمان عثمان پیدا شده و واضع آن عبد اللّه بن سباء یهودی بوده.
  36. و حال آنکه این طور نیست بلکه طبق اخبار معتبره مندرجه در کتب و تفاسیر خودتان شیعۀ اصطلاحی بمعنی پیرو علی بن أبی طالب علیه السّلام از زمان خود خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم بوده.
  37. و واضع لفظ شیعه بر پیرو علی علیه السلام بر خلاف فرموده شما شخص خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم بوده و این کلمه بر زبان خود صاحب وحی جاری شده همان پیغمبری که خدا در آیه 3 از سوره 53(النجم)درباره او فرموده وَ مٰا یَنْطِقُ عَنِ الْهَویٰ إِنْ هُوَ إِلاّٰ وَحْیٌ یُوحیٰ  هرگز بهوای نفس سخن نمی گوید سخن او هیچ غیر وحی خدا نیست. اتباع و پیروان علی علیه السلام را شیعه و رستگار و ناجی نامیده است.
  38. حافظ- در کجا همچو چیزی هست که ما تا بحال ندیده ایم.
  39. داعی- شما ندیده اید یا نخواسته اید ببینید یا دیده اید و صلاح مقام خود را در اعتراف بحقیقت نمی دانید و یا ملاحظه اتباع و مریدان خود را می نمائید.
  40. ولی ما دیده ایم و حق پوشی را هم صلاح دین و دنیای خود نمی دانیم برای آنکه خداوند متعال در دو آیه از قرآن مجید صریحا کتمان کنندگان حق را ملعون و اهل آتش خوانده.
  41. اول در آیۀ 154 از سورۀ 2(بقره)فرموده إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مٰا أَنْزَلْنٰا مِنَ الْبَیِّنٰاتِ وَ الْهُدیٰ مِنْ بَعْدِ مٰا بَیَّنّٰاهُ لِلنّٰاسِ فِی الْکِتٰابِ أُولٰئِکَ یَلعنهُمُ اللّٰهُ وَ یَلعنهُمُ اللاّٰعِنُونَ -دوم در آیه 169 همان سوره فرموده إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مٰا أَنْزَلَ اللّٰهُ مِنَ الْکِتٰابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولٰئِکَ مٰا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النّٰارَ وَ لاٰ یُکَلِّمُهُمُ اللّٰهُ یَوْمَ الْقِیٰامَةِ وَ لاٰ یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ 3) آن کسانی که پنهان داشتند و کتمان نمودند آیاتی را که نازل نمودیم از کتاب آسمانی و آنها را ببهای اندک فروختند جز آتش جهنم نصیب آنها باشد و در قیامت خدا از خشم با آنها سخن نگوید و از پلیدی عصیان پاک نگردند و آنان را عذاب دردناک خواهد بود.))
  42. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید