جلسه 36- موانع رشد بصیرت در قرآن و نهج البلاغه

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

موانع رشد بصیرت : چیست؟ - غفلت – در قرآن ونهج البلاغه

حوزه علمیه اصفهان مدرسه صدر بازار استاد سالک جلسه 36

   @nahjolbalaghehfarzad  یا https://safarzade.blog.ir

  1. جلسه سی وشش موانع رشد بصیرت قسمت  دوم موانع رشد بصیرت در قرآن و نهج البلاغه امیر المومنین علی علیه السلام
  2. در باب شناخت وبصیرت نام های خداوند-  حضرت  ایمه اطهار وخصوص علی (علیه السلام)در رشد بصیرت آمده در بصیرت و نیکوترین نام‏ها براى خداوند است، پس خداوند را با آنها بخوانید. و کسانى را که در اسم‏هاى خدا به کژى و مجادله میل دارند خدا را به چیزى که لایق او نیست توصیف مى‏کنند (و به جنگ و ستیزه مى‏پردازند و صفات خدا را بر غیر او مى‏نهند) رها کنید. آنان به زودى به کیفر آنچه مى‏کردند، خواهند رسید....وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ سَیُجْزَوْنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ « اعراف/ 180»
  3. در موانع رشد بصیرت - در باب عدم شناخت وعدم بصیرت ازحضرت ایمه اطهار وخصوص علی (علیه السلام) می فرمایند :  در موانع رشد بصیرت ملاک انسانیّت، فهم پذیرش معارف و تکالیف دینى است، وگرنه انسان مانند حیوانات است. «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ»- کسى که با وجود توانایى از نعمت‏هاى الهى درست بهره نبرد، بدتر از موجودى است که اساساً آنها را ندارد. «بَلْ هُمْ أَضَلُّ» - انسان‏هاى غافل و بى ‏بصیرت، (در بى‏تفاوتى، شکم‏پرستى، شهوت‏رانى، استثمار شدن و محرومیّت از لذّت معرفت) مانند چهارپایان بلکه بدتر از آن مى‏باشند.  کلام قرآن-  لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ (اعراف179)
  4. کفر وانکاربرای جهنم - به یقین گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ و جهنم آفریدیم .. بسیارى از جن‏ و انس‏ را براى جهنم‏ آفریده‏ایم. آنان را دلهایى است که بآن درک نمى‏کنند و چشم‏هایى است که به آن نمى‏بینند و گوشهایى است که به آن نمى‏شنوند.وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ‏: بسیارى از جن‏ و انس‏ را براى جهنم‏ آفریده‏ایم و بر اثر کفر و انکار و سوء اختیار، سر انجام بجهنم خواهند رفت.
  5. ما در انقلاب هم غافل زیاد داشتیم ا
  6. غفلت وآیت الله بودند ولی فهم ودرک  و شناخت دشمن را نداشتند دشمن شناس نبودن و مصداق بارز این آیه شریفه 179سوره اعراف قرار گرفتند- ..أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ..
  7. نشانه دوزجیا ن را می فرمایند در مقدمه مردم دوگروه هستند جن وانس - در جاى دیگر مى‏فرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات 56) یعنى جن‏ و انس‏ را براى عبادت آفریده‏ایم. پس خلقت انسانها براى عبادت است نه براى جهنم‏.
  8. برای بیشتر روشن شدن مطلب  مقدمه‌ای داره می فرماید : مردم در مقابل حضرت حق در این آیه دو گروهند چون این آیات در سراسر ؛ سوره اعراف بهشتیان را تعریف می‌کند و جهنمی هارا--  تعریف میکند که مردم دوگروه هستند یک عده جهنمی ویک عده بهشتی وتعریف  جهنمی هارا می کند  که چشم دارند ولی بینایی باطنی ندارند گوش دارند ولی شنوایی حق را ندارند؛  قلب دارند ولی  درک قلبی ندارند کلهم اجمعین غافلند  أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ (اعراف179)
  9. درمقابل تعریف بهشتی ها را دارد :  که داروى غفلت، یاد خداست. در آیه‏ى قبل خواندیم: «هُمُ الْغافِلُونَ» در این آیه مى‏خوانیم: «فَادْعُوهُ‏ بِها» بخاطر عدم غفلت دعوت می شوند وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذینَ یُلْحِدُونَ فی‏ أَسْمائِهِ سَیُجْزَوْنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (180)
  10. صاحب بن عباد رحمه الله علیه یک ماه در صحبت هایشان تعریف بهشتی ها را می کردند سوال شد که یک مقدار هم از جهنم بگو ! فرموده باشد که جهنم را خودمان می رویم می بینیم  تعریف ندارد ! بهشت را که نمی بینیم باید تعریفش را کرد.
  11. درقرآن بهشت وجهنم را مورد بحث قرار می دهد در آیه 179 اعراف اول آیه دارد و لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ – َذرَأْنا ..به معنای خلقت ایجاد آفرینش است. در سوره کهف آیه 45. هم داریم مثل دنیا را دارد پس گیاه زمین به وسیله‏ى آن (چنان رشد کند وانبوه شود که) در هم فرو رود، پس ناگهان خشک شود، آن چنان که بادها پراکنده‏اش کنند و خداوند بر هر چیزى تواناست. تَذْرُوهُ به معنای پراکنده کردن ..که قابل دقت است  که مثل پراکندگی به علت عدم بصیر ت در دنیا . وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَ کانَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مُقْتَدِرا ...
  12. یکتایی پرستش رفع موانع بصیرت -  در سوره ذاریات، 56... وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ (56) ما انسان را خلق کردیم برای پرستش  در معنای این سه آیه ما در می یابیم  :  که خداوند ما انسان ها را خلق وایجاد کرده نه برای پراکندگی بلکه برای عبادت وپرستش وتکامل وسعادت که نکته است قابل دقت. همه جن و انس را تنها خدا برای پرستش و عبودیت ترقی تکامل سعادت آفریده که لازمه تکامل وسعادت رفع موانع بصیرت است.
  13. جبر فخر راضی - در این جا مسئله جبر را فخر راضی مطرح می کند.که ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ - تَذْرُوهُ الرِّیاحُ - این جاهر دو مسئله جبر است . پاسخ های متعددی مفسیر وفلاسفه دادند که خلاصه آنرا به صورت دو مثال برای شما بیان می کنم تا عدم جبر بودن خلقت روشن شود.
  14. مثال نکته اول نجاری یک مقدار چوب برای صنعت نجاری خود دارد بخشی از این چوب ها عالی اصلی به برای ساختن مبل ودرب ومیز وصندلی مفید باشد  وبخشی دیگر تبعی برای اصل ساختن وعالی نمی باشد؛ فقط به درد سوزاندن می خورد . این مثال برای تقریب ذهن است که در امر خلقت مردم  در انتخاب دو دسته می شوند دسته ای انتخاب عالی ومرغ باغ ملکوت و دسته وبخشی دیگر تبعی وغیر مفید منافقان خودشان تبعی را برگزیدند و اتش را بخاظر عدم بصیرت برای خودشان. انتخاب کردند
  15. اصلی وتبعی - پس آدمها به انتخاب خودشان می توانند فرد اصلی ومفید وعالی در دستگاه آفرینش باشند ؛ ومی توانند غیر اصلی وتبعی قرار بگیرند .   
  16. مثال نکته دوم در دستگاه آفرینش آدمها به انتخاب خودشان می توانند کاندیدای بهشت ویا کاندیدای جهنم باشند. جایگاه منافقان در دوزخ از کفّار بدتر است به جهت عدم بصیرت .إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصیرا.. النساء/ 145--ویا – و دربصیرت در دعا بگو: پروردگارا! مرا با ورودى نیکو و صادقانه وارد (کارها) کن و با خروجى نیکو بیرون آر و براى من از پیش خودت سلطه و برهانى نیرومند قرار ده.--وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنی‏ مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی‏ مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی‏ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیرا-- الإسراء : 80 –وهچنین اهل بصیرت باتقوی ونزد خدایشان روزی خورند إِنَّ لِلْمُتَّقینَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعیمِ.. القلم : 34
  17. کاندیدا توری بهشت وجهنم - خداوند باری تعالی همه آدمها را فطرتا پاک آفریده وحق انتخاب سعادت و شقاوت را به خود آنها داده  پس انسان درعقل وجهل ؛ آگاهی وبینش ؛ بصیرت وعدم مختار است. که نام نویس و نامزد  بهشت یا جهنم باشد ؛ که بهشت مداد علماء لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیرا.. ونامزد ونامنویسی جهنم چو ن غافلین.. ولَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصیرا به دلیل انتخاب کاندید توری بهشت و یا کاندید توری جهنم مختاربه اختیار کدامین باشد. واین مطلب قابل دقت است.الگو برای بهشت إِنَّ لِلْمُتَّقینَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعیمِ.. والگو برای جهنم ‏: لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ (اعراف179)
  18. سه علامت دوزخیان - امیرالمومنین علی (علیه السلام) دوزخیان را معرفی می کند.با سه علامت  می فرماید : دوزخیان که در آتش جهنم هستند 1قلب دارند ولی بینش ندارند. غفلت را برگذیده اند . َهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها 2 چشم دارند ولی بصیرت ندارند ظاهر را انتخاب کرده اند وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها 3 گوش دارند ولی حق را نمی شنوند  دنبال ولهو ولعب هستند. وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها
  19. سه علامت حیوانیت- اگر کسی این 3 علامت در وجودش باشد؛ حیوانت درش صدق می کند؛  دنبال این نیست که سالم زندگی کند  وچون سلامت زندگی نمی کند گرفتار. و گرفتار از چه چیزی استفاده می‌کند از جهل و فرهنگ جهالت مردم .می شود.. أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ
  20. جمع بندی مطلب دوزخیان از گروه غافلین هستند بهره ای از شعور ومعنویت درشان وجود ندارد؛
  21. غفلت وعدم توجه به زیر دستان - امیر المومنین – به عثمان بن حنیف فرماندار بصره که دعوت سرمایه داری بصره پذیرفته بود ؛حضرت درنامه می فرمایند : این بس که شب سیر بخوابى و گرداگردت جگرهایى بود در آرزوى پوست بزغاله آیا بدین بسنده کنم که- مرا- امیر مؤمنان گویند، و در ناخوشایندهاى روزگار شریک آنان نباشم؟ یا در سختى زندگى- نمونه‏اى- برایشان نشوم؟ مرا نیافریده‏اند، تا خوردنیهاى گوارا سرگرمم سازد، چون چارپاى بسته که به علف پردازد، یا آن که واگذارده است و خاکروبه‏ها را به هم زند و شکم را از علفهاى آن پر سازد، و از آنچه بر سرش آرند غفلت دارد، آینده خوبی ندارند دنیا فقط خورد وخوراک غذای چرب وپرکردن شکم وشهوت نیست. که حیوانی است درش چشم  کور وگوش خاموش است و عقل تعطیل و قلب غاقل وغفلت فراگیر باشد...وَ لَا أُشَارِکُهُمْ فِی مَکَارِهِ الدَّهْرِ أَوْ أَکُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِی جُشُوبَةِ الْعَیْشِ‏ فَمَا خُلِقْتُ لِیَشْغَلَنِی‏ أَکْلُ الطَّیِّبَاتِ کَالْبَهِیمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا.. نامه 45 بند 14- نهج البلاغه- درد تو
  22. سه مرتبه غفلت - گفته شد در غفلت سه گونه است ؛ غفلت لحظه ای و غفلت زمانی وغفلت ازاوامر قلبی که بدترین غفلت است که به حد شرک وکفر ونفاق میرسد = صَدَّها ما کانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّها کانَتْ مِنْ قَوْمٍ کافِرین‏ سوره النحل، آیه 25
  23. جهل علت اصلی غفلت - دشمن از جهل مردم استفاده می کند : ریشه‏ى بسیارى از انحراف‏ها، جهل است و دشمن‏ از جهل‏ مردم‏ براى انحراف آنها استفاده مى‏کند. «یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ» سوره النحل، آیه 25
  24. غلبه شیطان - قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) : هر که از آرزو فایده برد او را خواهش  غلبه کند و براو شیطان مسلط شود ، مراد به «فایده بردن خواهش او را» اینست که شیطان اورا در فرمان خود گرداند و بمنزله بنده و مال خود سازد. من استفاده هواه استحوذ علیه‏ الشیطان غررالحکم، ص 307.
  25. جهل وعلم خیالى، به قول ما طلبه‏ها مى‏گویند جهل مرکب از علم خیالی ، خیال مى‏کند باسواد است‏ «فَرَآهُ حَسَنا» (فاطر/ 8) «زَیَّنَ لَهُمْ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ» (انفال/ 48) «زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ» (فاطر/ 8) «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ» (کهف/ 104) «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَىْ‏ءٍ» (مجادله/ 18) خیال مى‏کند، علم خیالى. فکر مى‏کند یک کسى است. هِى راستِ آینه مى‏ایستد، چه جلالى! چه عظمتى! مى‏گفت از منبر پایین آمده بود، پاى منبرش شلوغ بود مى‏گفت چه جلالى، چه عزتى، چه شکوتى، چه قدرتى، هى داشت پهلوى خودش رجز مى‏خواند رسید یک جایى دید اینجا دو برابر سخنرانى‏اش جمعیت است، رفت گفت آقا اینجا کى منبر است؟ گفتند اینجا میمون  مى‏رقصد. علم خیالی گفت یک مرتبه وا رفتم، جهل وتماشای مردم  مستت نکند. گاهى علم خیالى است. مثل چهار پایان غافلند  
  26. علامت غافل چند است ۴ است - علامت‏ غافل‏ چهار چیز است: کوردلى، اشتباه، سرگرمى و فراموشکارى.  غفلت در انسان دید بصیرت رو کور می‌کنه نتیجه چی اولیش چیه سرگرمی : أَمَّا عَلَامَةُ الْغَافِلِ فَأَرْبَعَةٌ الْعَمَى وَ السَّهْوُ وَ اللَّهْوُ وَ النِّسْیَان
  27. من از این غفلت نگرانم- علی (علیه السلام) – دوام غفلت چشم بصیرت را کور می کند ؛ نتیجه غفلت  مانع رشد بصیرت غررالحکم نیتجه سرانجام غفلت چه خواهد شد.حضرت می فرمایند: چون کیفر نافرمانى‏شان را بر ایشان آشکار کرد، و از پرده‏هاى غفلتشان بیرون آورد، رو به چیزى نهادند که بدان پشت کرده بودند، و پشت به چیزى کردند که روى بدان نهاده بودند. پس نه از آنچه مى‏خواستند و بدان رسیدند، سودى بردند، و نه از آنچه حاجت خویش بدان روا کردند، برى خوردند. من از این غفلت نگرانم- و شما و خود را از آن مى‏ترسانم. حَتَّى‏ إِذَا کَشَفَ‏ لَهُمْ‏ عَنْ جَزَاءِ مَعْصِیَتِهِمْ وَ اسْتَخْرَجَهُمْ مِنْ جَلَابِیبِ غَفْلَتِهِمُ اسْتَقْبَلُوا مُدْبِراً وَ اسْتَدْبَرُوا مُقْبِلا
  28. مراتب غفلت - 1بى‏رغبتى به عبادت، و 2همراهى و همکارى با افراد نا اهل و 3سرگرمى به دنیا ؛ 4وسوسه‏هاى شیطان ؛ 5میل به گناه ؛ 6قساوت قلب و 7تسلّط شیطان ؛ 8بعد همچنان آنان را در طغیان و سرکشى خودشان، رها مى‏کند تا سر درگم و غرق شوند. و چه سزایى سخت‏تر از و غفلت‏ از حقّ که منافقان بدان گرفتار مى‏آیند.چون عاقبت مسعود رجبی چون عاقبت شارون و...  اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُون‏ «بقره/15»
  29. نتیجه غفلت1- سود معلوم نیست 2- چیزی دستت را نمی گیرد حضرت می فرمایند - نصیحت می کنم گرفتار زندگی با این حصوصیت نشوید من شمارا از این دنیا می ترسانم که تلاش انسان غافل پایان آرزو های وافی است       
  30. غفلت از سود وزیان خویش واقعی- همان کلام قرآن است که بیان کرده سود بری اینجوری نیست یعنی انسان در معرض غفلت‏ از سود و زیان خویش است. آنان که در زندگى دنیا تلاششان گم و نابود مى‏شود، در حالى که مى‏پندارند (همچنان) کار شایسته و نیک انجام مى‏دهند. هَلْ نُنَبِّئُکُمْ - الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً «سوره الکهف /104»
  31. آرزوهای بلند دنیایی - خیلی گرفتاری های  این زندگی که مردم دارند به آرزوها بلند و حاجت‌ها بی شماره ممکنه هم دست پیدا کرده باشند اما سودی نمی‌برد و بهره‌ای نمی‌برد چرا برای اینکه پایان این آرزوها وقتی به آرزو هایشان رسیدن باید بارسفر را ببندد پس باید چه کرد جوابش اینه که کلا به دنیا دل نبندد ...به دنیا دل نبندد هرکه مرده ..... که دنیا سراسر اندوه و درده
  32. آرى، غفلت‏ از خدا، انسان را تا مرز حیوانیّت، بلکه پائین‏تر از آن پیش مى‏برد. «اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون» «1» امروزه استعمارگران براى سرگرم کردن و تخدیر نسل جوان، از همه‏ى امکانات از جمله ترویج آهنگ‏هاى مبتذل، از طریق انواع وسائل و امواج، براى اهداف استعمارى خود سود مى‏جویند.
  33. غفلت‏ از چه چیز؟ از خدا را !!! کاری ندارد خدا راضى است یا نه !!! از فقرا، ازمعاد، از مکتب از امکانات دشمن!!! کاری نداد، مى‏گوید درآمد چقدر وسود مادی چه قدر دارد!!!
  34. غفلت از ذکر خدا و نعمت‏هاى او، زمینه‏ى شکر و سپاس است. چنانکه غفلت‏ از یاد خدا، مایه‏ى کفران است. «فَاذْکُرُونِی، اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ»
  35. غفلت از آخرت - مراقب باشیم که زینت‏ها وجلوه‏هاى دنیا، مقدّمه‏ى غفلت‏ از آخرت است.
  36. غفلت از گناه - خطرناک‏تر از انجام گناه، غفلت‏ از گناه و بى‏توجّهى به زشتى آن است. متّقین اگر هم گناه کنند، بلافاصله استغفار مى‏کنند. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ... ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا»
  37. خدایا هرچه به عمر ما اضافه مى‏کنى، بر ایمان ما، بر بصیرت‏ ما بیفزا. آنگونه که تو مى‏خواهى، ما را تربیت بفرما. این بشر خواب رفته‏ى غافل را از خواب غفلت‏ و ما را از خواب غفلت بیدار کن.
  38. رفع موانع بصیرت - عناصر سعادت باشد که چند چیز است: الف) لطف و هدایت الهى. «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى» ب) رهبرى معصوم. «مُوسَى» ج) قانون آسمانى. «الْکِتابَ» د) تذکّر و دورى از غفلت‏. «ذِکْرى‏» ه) عقل‏ و خرد ناب و خالص. «لِأُولِی الْأَلْبابِ»
  39. جمع بندی 5 قسمت غفلت که در 5 جلسه بیان موانع رشد بصیرت شد را با این کلام می بندیم
  40. غفلت خطر ناک است  حسرت دنیوی وآخرت دارد ؛  ما نع رشد بصیرت است ...آرزو می کند که بشود ولی نمی شود نمی شود  
  41. آیات متعددی از قرآن و از نهج البلاغه  و روایات زیاد و مختلف و داستان‌هایی که در این زمینه خدمت سروران خودمون عرض شد
  42. عاقبت غفلت‏: کنون باید اى خفته بیدار بود ..... چو مرگ اندر آید زخوابت چه سُود.

              تو غافل در اندیشه‏ى سود و مال ..... که سرمایه‏ى عمر شد پایمال .

             کنون کوش کاب از کمر در گذشت‏ ..... نه وقتى که سیلاب از سرگذشت.

             سکندر که بر عالمى حکم داشت ..... ‏ در آن دم که بگذشت عالم گذاشت.

             میسّر نبودش کز و عالمى .....        ستانند و مهلت دهندش دمى – سعدى

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم «والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید