نهج البلاغه متقین21 حزن در سایه قرآن‏...یحزنون به انفسهم‏: پرهیزکاران با خواندن قرآن جان خویش را محزون مى‏سازند.

  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 690
  3. نهج البلاغه متقین21 حزن در سایه قرآن‏...یحزنون به انفسهم‏: پرهیزکاران با خواندن قرآن جان خویش را محزون مى‏سازند. شرح: پروادارندگان و متّقیان با خواندن قرآن خود را محزون مى‏گردانند، «حزن» را علماى اخلاق مثل مرحوم نراقى در جامع السعادات چنین تعریف نموده است: الحزن هو التحسّر و التَّألّم لفقد محبوب او فوت مطلوب»: «حزن عبارت است از حسرت و ناراحتى براى از دست دادن شخصى که محبوب انسان است، یا از دست رفتن چیزى که مطلوب او است» حزن متقیان را مى‏شود، به دو گونه تفسیر کرد:
  4. حزن از وعده‏هاى عذاب الهى، اعمالى انجام داده‏اند، گرچه فى نفسه زیاد ، ولى از عاقبت خود بیم دارند،
  5. اینها حقیقتاً خدا ترسان روزگارند،:(وَأُوحِىَ إِلَىَّ هَذَا الْقرآن لِانذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ..
  6. این خداترسان نمونه‏هاى بارزى براى (مَنْ بَلَغ) هستند|«فالقرآن آمرٌ زاجر و صامِتٌ ناطِق» «
  7. آرى، چرا نترسند با دل و جان کلام الهى و سخنان ائمه و هادیان راه را شنیدند، واقعاً جاى‏ لرزیدن.
  8. براى آگاهى از فراز و نشیب «بترسید از خداوندى که شما در برابر نظر او هستید و زمام شما به دست اوست
  9. آیا دیده‏اید یکى از خودتان که چگونه ناله و اظهار درد مى‏کند:
  10. آیا مى‏دانید آنگاه که مالک (دوزخ) برآتش غضب کند آتشها بر روى هم مى‏غلطند و یکدیگر را مى‏گویند؟ .
  11.  پس در راه آزادى خویش پیش «انى لَاعجب کیف لا اشیب اذا قَرأتُ القرآن»:
  12. تا به اینجا تفسیر اول حزن بیان شد،
  13. تفسیر دوم حزن متّقین – محزون به یاد محبوب - به خاطر فراق و هجران از محبوب و معشوق
  14. در اینجا جا دارد نظرى به عشق حقیقى (الله تبارک و تعالى) کوشش عاشق بیچاره به جائى نرسد..... تا که از جانب معشوق نباشد کششى‏
  15. البته شآیان ذکر است که عشق  به مولى امام زمان (عج‏الله) و اللّه مفارقةُ الاحباب اصْعَبُ‏..... یقولون انّ الموتَ صعبٌ على الفتى‏..«
  16. ولى به خدا قسم مفارقت و دورى (فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا عشق  به‏ یکى وصل و یکى هجران پسندد ..... یکى درد و یکى درمان پسندد..... من از درمان و درد و وصل و هجران‏...... پسندم آنچه را جانان پسندد.
  17. اما در عشق هاى مجازى قوام عشق   که غم عشق  پرهیزکاران غمى سازنده است
  18. و در مقابل، عاشق الهى در حد معتدل و صراط مستقیم و حرارت مطلوب مشغول تحرّک و خودسازى است،
  19. کسانى که به عشق امام حسین (علیه السلام ) «یَنْصُرُونَنَا». «وَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا» «یَحْزَنُونَ‏ لِحُزْنِنَا».
  20. . تخلّف از فرامین الهى، ظلم بر خویشتن است. به خودشان ستم کردند.«أَنْفُسَهُمْ‏ یَظلمونَ»
  21. چه بد است آنچه که خویشتن را به آن بفروختند.بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ‏ أَنْ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ
  22. کسى که به سراغ تفرقه اندازى و سحر مى‏رود، «لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ‏»
  23. بسیارى از اهل کتاب (نه تنها خودشان ایمان نمى‏آورند، کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ
  24. و مَثل کسانى که اموال خود را ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ
  25. و‏ گروهى از اهل کتاب دوست دارند که شما را گمراه کنند، ودَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ ..
  26. کسانى که در صدد انحراف دیگران هستند، «وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ‏»
  27. میل به انحراف دیگران، «وَدَّتْ ... وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
  28.  گناه، ظلم به خویشتن است. «ظلموا أَنْفُسَهُمْ‏»
  29. در بند خود بودن، مایه‏ى بد گمانى«أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ‏ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِیَّةِ»
  30. خودمحورى و رفاه‏طلبى، انسان را «قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ‏ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ»
  31. مسلمانان رفاه طلب و خود محور، «یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ‏ ما لا یُبْدُونَ لَکَ»
  32. حق نفس؛ حق خودت چیست؟ «قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‏»
  33. این هم یکى از عقوبت‏هاى معنوى است. «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ‏»
  34. راهای شیطان - بسم الله الرحمن الرحیم. «أَبْلِغْ عَنِّى أَوْلِیَائِىَ [السَّلَام‏]» «لَا یَجْعَلُوا لِلشَّیْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ‏ سَبِیلا»
  35. آدم‏هاى بد که مى‏خواهند جان بدهند. «الَّذینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَهُ ظالِمى أَنْفُسِهِم‏» «بَلى إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
  36. پیغمبر اگر بدانى ظالمین وقتى بخواهند جان بدهند، «باسِطُوا أَیْدیهِم أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُم»
  37. در قرآن از افرادى ستایش مى‏کند. مى‏گوید: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ‏ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَه»
  38. ابالفضل آب را آورد، دم دهانش‏ «فذکر العطش الحسین» کل عمر حر یک دقیقه‏
  39. یک سرى گناهان را مى‏گوید: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظلموا أَنْفُسَهُمْ‏ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُول» این مسلمان‏ها را دست مى‏انداخت.
  40. طنز درست مى‏کردند. لهجه او را درمى‏آوردند. «وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَکِهین»
  41. خودمان هم مى‏دانیم که چه کرده‏ایم. «شَهِدْنا عَلى أَنْفُسِنا»
  42. گویند که پرونده‏ات را بخوان.«شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِم‏» «وَ وُضِعَ الْکِتاب»
  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید