- سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
- نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
- وبلاگ صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
- «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
- «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»
- کتاب شفاءالصدور ص : 295
- تتمّه مهمّه---- از مهمات مسايل فقهيه
- چون در اخبار تربت و اخبار دعا گاهى ذكر حائر و گاهى ذكر قبر و گاه بالفاظ ديگر تعبير شده و حدى معين معلوم نيست براى تربت و دعا و اين معنى مايه حيرت جمعى از محققين شده از جهت اختلاف اخبار و نزاع علما در تحديد حائر خصوصا در مسئله تخيير بين قصر و اتمام در اماكن اربعه كه از مهمات مسايل فقهيه است و از اسرار ائمه و خواص امام يه شايسته چنان ديدم به قدر استعداد حوصله اين مختصر اشاره به تحقيق اين مطلب بشود بدان كه حائر در لغت به معنى زمين پست است كه آب در او مىايستد
- چنانچه ابن ادريس در سرائر فرموده و اصل او شايد از حور به معنى عمق و قعر باشد چه زمين پست لا بد نسبت بارض مرتفعه عميق واقع مىشود و موضع قبر سيد الشهداء عليه السّلام چون در اصل انخفاضى دارد چنانچه از حال حاليه صحن مقدس معلوم مىشود كه از جانب باب زينبيه و باب قبله چه قدر انخفاض مشهود است او را حائر خواندند و اينكه مشهور است آن مكان را حائر گفتند به جهت اينكه متوكل چون امر كرد به حرث قبر مقدس آب از آن موضع پيش نرفت و از عبارت ذكرى هم مىتوان استظهار اين وجه كرد وجهى ندارد چه در اخبار كثيره صادره قبل از وجود متوكل لعنه الله اطلاق لفظ حائر شده و اين معنى نيز واضح است كه آن استعمالات نمىتوان مبتنى بر اين واقعه متأخره شود بهر وجه شبهه نيست كه مراد از حائر موضع قبر سيد الشهداء است و اخبار در تحديد او مختلف وارد شده.
- از آن جمله در كامل الزياره بدو سند از عبد الله بن سنان نقل كرده:
- قال سمعت ابا عبد اللّه عليه السّلام يقول قبر الحسين بن على عشرون ذراعا في عشرين ذراعا مكسر روضة من رياض الجنة.
- همين خبر را شيخ در تهذيب روايت فرموده و در كافى و ثواب الاعمال و كامل الزياره و مصباح متهجد جميعا از اسحق بن عمار روايت كردهاند كه از حضرت صادق شنيدم كه موضع قبر حسين بن على را حرمتى است معلوم كه هر كه بشناسد او را او مستجير به او شود پناهش دهند. گفتم وصف كن براى من موضع او را فداى تو كردم.
- فرمود: مساحت كن از موضع قبر او امروز بيست و پنج ذراع از جانب رجل و بيست و پنج ذراع از طرف پشت سر و بيست و پنج ذراع از جانب پيش و بيست و پنج ذراع از ناحيه سر مقدس.
- در كامل الزياره و مصباح از حضرت صادق حديث كرده:حرمة قبر الحسين فرسخ فى فرسخ من اربعة جوانب القبر.
- و هم در كامل و مصباح از صادق آل محمد عليهم السلام حديث كرده كه:حريم قبر الحسين خمس فراسخ من اربع جوانب القبر.
- و صدوق رحمه الله بهمين روايت كرده و فرموده:حريم الحسين خمسه فراسخ من اربع جوانبه.
- و شيخ سند به صادق آل محمد عليهم السلام مىرساند كهالتربة من قبر الحسين على عشرة اميال.
- و در كامل الزيارة سند باميرالمؤمنين عليه السّلام مىرساند:حريم قبر الحسين فرسخ في فرسخ في فرسخ في فرسخ.
- و در كامل سند به حضرت صادق عليه السّلام مىرساند قاللو ان مريضا من المؤمنين يعرف حق ابى عبد اللّه و حرمته و ولايته اخذ له من طينه على راس ميل كان له دواء و شفاء.
- و در روايت ديگر كه سابقا اشاره به او شد فرموده: يستشفى بما بينه و بين القبر على رأس اربعة اميال.
- و در كافى و كامل الزياره و مصباح متهجد و مصباح الزائر و بحار از جميع كتب مذكور سند به صادق آل محمد عليهم السلام مىرسد:يؤخذ طين قبر الحسين من عند القبر على سبعين ذراعا.
- و در كامل الزياره همين خبر را به طريق ديگر روايت كرده: با تغيير يسيرو على سبعين باعا فى سبعين باعا [1].
__________________________________________________
- [1] باع فاصله بين دو انگشت بلند دست (وسطى) است هنگامى كه هر دو دست كاملا باز باشد.
- و در بحار از مصباح الزائر نقل كرده كه فرموده بعد از اين حديث وروى في حديث اخرمقدار اربعة اميال [1] و روى فرسخ في فرسخ [2].
- و ظاهر خبر أبو سعيد عصفرى منقول در اصل او و در كافى و تهذيب نقلا عنه در افتخار كربلا كه: الشفاء في تربت ى. اين است كه مطلق كربلا استشفاء به تربت او مىتوان كرد، اگر چه خصوص اين فقره در نسخه كه از نفس اصل شريف نزد اين بىبضاعت است موجود نيست و بايد سقط باشد و توجيه اين اختلاف اخبار بعد از اينكه غالب آنها معتمد و معتبرند يا بجهت تكرر اسناد يا وثاقت رواة يا كثرت وجود در كتب معتمده يا اشتمال كتب اربعه يا توافق مضمون آنها يا مؤدى
- اخبار ديگر اين است كه تا پنج فرسخ از موضع قبر تربت محترم باشد. و تنجيس او حرام و مودى بكفر اگر خداى نخواسته براى توهين شود و هر چه نزديكتر باشد افضل است تا برسد به حدى كه بيست ذراع در بيست ذراع شود بلكه بالضروره تراب واقع بر نفس قبر شريف افضل از او خواهد بود ولى به جهت توسعه مقدار افضل را تا آن حد قرار دادند و بعد از او بيست و پنج و بعد از او هفتاد دو بعد از او هفتاد باع و بعد ازو ميل و بعد از او فرسخ و بعد از او چهار ميل
- هكذا و شيخ طايفه قدس اللّه ضريحه. در تهذيب و مصباح اشاره به اين وجه فرموده و لفظ حائر كه در بعض اخبار وارد شده مىتوان مراد از او را بگوئيم مطلق كربلاست اگر چه به حسب اصل همان موضع قبر مقدس باشد يا خصوص حرم اعم از خزانه و قتلگاه و مسجد چنانچه ظاهر عبارت سرائر است كه ما دار سور المشهد و المسجد عليه گفته است يا مطلق صحن باشد چنانچه جماعتى قائل شدهاند يا خصوص انقدر كه از جانب قبله و يمين و يسار است كه سمت باب سدر مستثنى شود،
- چنانچه در بحار از سيد فاضل امير شرف الدين على مجاور نجف اشرف كه از مشايخ اوست نقل كرده و سيد مذكور از كبار شائبين [3] از اهل كربلا نقل كرده و شاهد صدق دعواى ما استعمال عامه عرب است فعلا كه حائر را به معنى كربلا استعمال مىكنند و اين اگر چه به مجاز باشد بعد از شيوع حمل [4] بر او در
______________________________________
- [1] ميل چهار هزار ذراع است كه هر ذراع بيست و چهار عرض انگشت است و عرض هر انگشت مطابق عرض 7 انگشت مىباشد (عروة الوثقى)
[2] فرسخ عبارت از 3 ميل است و فرسخ شرعى 5625 متر است بنابر اين ميل از نظر مترى 1785 متر ميباشد
[3] موى سپيدان، پيران
[4] گسترده و منتشر.
- مقام جمع اخبار ضررى ندارد و در السنه قدما و معاصرين ائمه عليهم السلام يا قريبى العصر بايشان در كتب اخبار و سير اين استعمال مبثوث است بلكه در اخبار اهلبيت عليهم السلام شاهد بر اين مىتوان يافت.
- بالجمله اگر اين تقريب تمام شود رفع اختلاف اخبار تخييرهم مىشود چه در بعض اخبار او تعبير به حرم الحسين شده مثل صحيحه على بن مهزيار و در بعض اخبار عند قبر الحسين و در ديگرى حائر الحسين چه شبهه نيست كه مراد از حرم حسين خصوص آن بقعه مقدسه نيست چه سعه حرم دليل جلالت صاحب حرم است
- و نمىشود كه حرم سيد الشهداء با آن سعه دايره جلال به اين ضيق باشد كه عبارت از خصوص قبه و مشهد شود و تحديد حرم تا پنج فرسخ شنيدى و تا يك فرسخ هم ادله او را ديدى و تعبير از مكه و مدينه
- چنانچه در صحيحه على بن مهزيار است به حرم الله و حرم رسوله شده چنانچه از كوفه و كربلا به حرم امير المؤمنين و حرم الحسين تعبير كردهاند چه تفكيك بين اين چهار حرم باراده نفس بلدين از اولين و مسجد و قبه از اخيرين بغايت ركيك است
- پس ظاهر اين خبر شريف جواز اتمام است در مطلق بلد و لفظ عند قبر الحسين مجمل است و صدق بر قليل و كثير مىكند و به حسب اختلاف عبائر مراد از او مختلف مىشود، مثلا اگر بگويند اقام عند قبر الحسين ليلا ممكن است كه مراد كربلا باشد بلكه ظاهر اخبار اين باب اين است چنانچه به مراجعه كتب اخبار از جوامع سبع عظام [1] و غيرها معلوم مىشود و لفظ حائر را كه دانستى در اين عصر عرب به معنى كربلا استعمال مىكنند و از عبارت سرائر هم استفاده مىشود
- چه گفته و المراد بالحائر ما دار سور المشهد عليه و المسجد دون ما دار سور البلد عليه لان ذلك هو الحاير حقيقة چه تقييد به حقيقت مشعر به اين است كه استعمال بر غير وجه حقيقت مىشود و از عبارت قاموس كه گفته الحائر موضع فيه قبر الحسين مىتوان استشمام رائحه اين مطلب كرد.
- و اين خبر شريف كه شيخ قدس سره از حضرت صادق نقل كرده:من خرج من مكة او مدينه او مسجد الكوفة او حاير الحسين عليه السّلام قبل ان ينتظر الجمعه ناديه الملائكه اين تذهب لا ردّك اللّه.
- اشعارى بايند عوى دارد چه خروج از نفس قبه معنى ندارد، بلكه بايد مراد بلده مقدسه باشد
_______________
- [1] عبارت است از كافى، من لا يحضره الفقيه، تهذيب، استبصار، علل الشرايع، عيون اخبار الرضا، خصال صدوق
- و بالجمله اين احتمال قوتى دارد و بر فرض منع مىگوئيم حكم دائر مدار عنوان حاير نيست بلكه ذكر حائر از قبيل عنوان خاص موافق است با عام و اصلا تنافى ندارد و ظهور خبر على بن مهزيار مقدم است و اصالت عدم جواز اتمام در سفر به اين عموم منقطع است پس اقتصار بر قدر متيقن وجهى ندارد و اقوى جواز تمام است در جميع بلد كربلا چنانچه صريح نراقى ثانى و محكى ابن حمزه و محقق در كتاب سفر و يحيى بن سعيد است.
- و در عبارت كامل الزيارة و منقول از سيد و اسكافى محتمل است كه تعبير به مشاهد كردهاند و تحقيق اين مسئله بيرون حوصله اين مقام است و همين قدر بعنوان استطراد مرقوم افتاد و تعيين مراتب احتياط تا برسد به بيست ذراع حول قبر مقدس بعد از مراجعه آنچه گذشت محل حاجت نيست و الله العالم به حقايق احكامه. ص : 298
- «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»