جلسه 71- 1-بحث بصیرت عدم رشد بصیرت در قرآن ونهج البلاغه- وضرورت بصیرت سیاسی اجتماعی از نگاه حضرت

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/        

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad 

وبلاگ صفرزاده-  https://safarzade.blog.i

شنبه –26/8/ 1403مطابق 14 جمادی الاول 1446مدرسه صدر بازار ساعت هفت ونیم صبح --استاد سالک  

جلسه 71- بحث بصیرت عدم رشد بصیرت در قرآن ونهج البلاغه- وضرورت بصیرت سیاسی اجتماعی از نگاه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام

  1. بسم الله الرحمن الرحیم  الحمد لالله رب العالمین
  2. َللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
  3. الّلهُمّ انصر الاسلام و المسلمین، وانصر جیوش المسلمین، و اخذل الکفّار والمعاندین و المنافقین، والیهود والظالمین و استغفرالله‌ لى و لکم. اللهم احفظ وانصر قائدنا الخامنه ائ اللهم انصر من نصره واخذل من خذله –
  4. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 
  5. 1- ضرورت پيروى از امامان دوازده گانه
  6. 1) وَ نَاظِرُ قَلْبِ اللَّبِيبِ بِهِ يُبْصِرُ أَمَدَهُ وَ يَعْرِفُ غَوْرَهُ وَ نَجْدَهُ دَاعٍ دَعَا وَ رَاعٍ رَعَى فَاسْتَجِيبُوا لِلدَّاعِي‏ وَ اتَّبِعُوا الرَّاعِيَ
  7. عاقل با چشم دل سر انجام كار را مى‏نگرد، و پستى و بلندى آن را تشخيص مى‏دهد، دعوت كننده حق، (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) دعوت خويش را به پايان رسانيد، و رهبر امّت به سرپرستى قيام كرد، پس دعوت كننده حق را پاسخ دهيد و از رهبرتان اطاعت كنيد.
  8. 2)قَدْ خَاضُوا بِحَارَ الْفِتَنِ وَ أَخَذُوا بِالْبِدَعِ دُونَ السُّنَنِ وَ أَرَزَ الْمُؤْمِنُونَ وَ نَطَقَ الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ
  9. گروهى در درياى فتنه‏ها فرو رفته، بدعت را پذيرفته، و سنّت‏هاى پسنديده را ترك كردند، مؤمنان كنارگيرى كرده و گمراهان و دروغگويان به سخن آمدند.

 

  1. 3)وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً

 

  1. مردم ما اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چونان پيراهن تن او، و ياران راستين او، و خزانه‏داران علوم و معارف وحى، و درهاى ورود به آن معارف، مى‏باشيم، كه جز از در،«» هيچ كس به خانه‏ها وارد نخواهد شد، و هر كس از غير در وارد شود، دزد ناميده مى‏شود.
  2. 4)فِيهِمْ كَرَائِمُ الْقُرْآنِ وَ هُمْ كُنُوزُ الرَّحْمَنِ إِنْ نَطَقُوا صَدَقُوا وَ إِنْ صَمَتُوا لَمْ يُسْبَقُوا-
  3. مردم در باره اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آيات كريمه قرآن نازل شد، آنان گنجينه‏هاى علوم خداوند رحمانند، اگر سخن گويند، راست گويند، و اگر سكوت كنند بر آنان پيشى نجويند.

 

  1. 2-شروط الامامه 2 شرايط امامت و رهبرى
  2. 5)فَلْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ وَ لْيُحْضِرْ عَقْلَهُ وَ لْيَكُنْ مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ مِنْهَا
  3. پس بايد امام و راهنماى مردم به مردم راست بگويد، و راه خرد پيمايد و از فرزندان آخرت باشد كه از آنجا آمده و بدانجا خواهد رفت.
  4. قَدِمَ وَ إِلَيْهَا يَنْقَلِبُ‏ فَالنَّاظِرُ بِالْقَلْبِ الْعَامِلُ بِالْبَصَرِ يَكُونُ مُبْتَدَأُ عَمَلِهِ أَنْ يَعْلَمَ أَ عَمَلُهُ عَلَيْهِ أَمْ لَهُ فَإِنْ كَانَ لَهُ مَضَى فِيهِ وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ وَقَفَ عَنْهُ
  5. پس آن كه با چشم دل بنگرد، و با ديده درون كار كند، آغاز كارش آن است كه بينديشد: آيا عمل او به سود او است يا زيان او اگر به سود است ادامه دهد، و اگر زيانبار است توقف كند،
  6. 6)فَإِنَّ الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ فَلَا يَزِيدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ 176 إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ وَ الْعَامِلُ بِالْعِلْمِ كَالسَّائِرِ عَلَى
  7. زيرا عمل كننده بدون آگاهى چون رونده‏اى است كه بيراهه مى‏رود، پس هر چه شتاب كند از هدفش دورتر مى‏ماند، و عمل كننده از روى آگاهى، چون رونده‏اى بر راه راست است،
  8. 7)الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ فَلْيَنْظُرْ نَاظِرٌ أَ سَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ
  9. پس بيننده بايد به درستى بنگرد آيا رونده راه مستقيم است يا واپس گرا
  10.  3-روانشناسى انسانى (تأثير جسم و روح در يكديگر)

  

  1. 8) وَ اعْلَمْ أَنَّ لِكُلِّ ظَاهِرٍ بَاطِناً عَلَى مِثَالِهِ فَمَا طَابَ ظَاهِرُهُ طَابَ بَاطِنُهُ وَ مَا خَبُثَ ظَاهِرُهُ خَبُثَ بَاطِنُهُ وَ قَدْ قَالَ الرَّسُولُ الصَّادِقُ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
  2. و بدان كه هر ظاهرى باطنى متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاكيزه، باطن آن نيز پاك و پاكيزه است، و آنچه ظاهرش پليد، باطن آن نيز پليد است، و پيامبر راستگو صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:«»
  3. 9) إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْعَبْدَ وَ يُبْغِضُ عَمَلَهُ وَ يُحِبُّ الْعَمَلَ وَ يُبْغِضُ بَدَنَهُ
  4. همانا خداوند بنده‏اى را دوست دارد امّا كردار او را دشمن، و كردار بنده‏اى را دوست مى‏دارد امّا شخص او را ناخوش.
  5. 10) وَ اعْلَمْ أَنَّ لِكُلِّ عَمَلٍ نَبَاتاً وَ كُلُّ نَبَاتٍ لَا غِنَى بِهِ عَنِ الْمَاءِ وَ الْمِيَاهُ مُخْتَلِفَةٌ فَمَا طَابَ سَقْيُهُ طَابَ غَرْسُهُ وَ حَلَتْ ثَمَرَتُهُ وَ مَا خَبُثَ سَقْيُهُ خَبُثَ غَرْسُهُ وَ أَمَرَّتْ ثَمَرَتُه
  6. آگاه باش هر عملى رويشى دارد،و هر روينده‏اى از آب بى‏نياز نيست، و آب‏ها نيز گوناگون مى‏باشند. پس هر درختى كه آبيارى‏اش به اندازه و نيكو باشد شاخ و برگش نيكو و ميوه‏اش شيرين است. و آنچه آبيارى‏اش پاكيزه نباشد درختش عيب دار و ميوه‏اش تلخ است.
  7. 2 - شرايط امامت و رهبرى

پس بايد امام و راهنماى مردم به مردم راست بگويد، و راه خرد پيمايد و از فرزندان آخرت باشد كه از آنجا آمده و بدانجا خواهد رفت. پس آن كه با چشم دل بنگرد، و با ديده درون كار كند، آغاز كارش آن است كه بينديشد: آيا عمل او به سود او است يا زيان او اگر به سود است ادامه دهد، و اگر زيانبار است توقف كند، زيرا عمل كننده بدون آگاهى چون رونده‏اى است كه بيراهه مى‏رود، پس هر چه شتاب كند از هدفش دورتر مى‏ماند، و عمل كننده از روى آگاهى، چون رونده‏اى بر راه راست است، پس بيننده بايد به درستى بنگرد آيا رونده راه مستقيم است يا واپس گرا

  1. 3- روانشناسى انسانى (تأثير جسم و روح در يكديگر)

و بدان كه هر ظاهرى باطنى متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاكيزه، باطن آن نيز پاك و پاكيزه است، و آنچه ظاهرش پليد، باطن آن نيز پليد است، و پيامبر راستگو صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:«» همانا خداوند بنده‏اى را دوست دارد امّا كردار او را دشمن، و كردار بنده‏اى را دوست مى‏دارد امّا شخص او را ناخوش. آگاه باش هر عملى رويشى دارد،

  1. و هر روينده‏اى از آب بى‏نياز نيست، و آب‏ها نيز گوناگون مى‏باشند. پس هر درختى كه آبيارى‏اش به اندازه و نيكو باشد شاخ و برگش نيكو و ميوه‏اش شيرين است. و آنچه آبيارى‏اش پاكيزه نباشد درختش عيب دار و ميوه‏اش تلخ است.
  2. 4- و دل مرد خردمند را ديده‏اى است كه بدان پايان كار خويش نگرد، و به ژرفى و بلندى آن راه برد. دعوت كننده‏اى خواند، و اميرى حكومت راند.
  3. 5- پس دعوت كننده را پاسخ دهيد و فرمانروا را فرمان بريد! به درياهاى فتنه درشدند، و بدعتها را گرفتند، و سنّتها را وانهادند.
  4. 6- مؤمنان به گوشه‏اى رفتند، و گمراهان دروغزن به زبان آمدند و سخن گفتند.
  5. 7- ما خاصگان، و ياران، و گنجوران نبوّت، و درهاى رسالتيم. در خانه‏ها جز از درهاى آن نتوان در شد، و آن كه جز از در، به خانه در آمد به دزدى سمر شد.
  6. 8-از اين خطبه است‏
  7. 9- مصداق آيتهاى بلند معنى قرآن‏اند، و گنجينه‏هاى خداى رحمانند. اگر سخن گويند جز راست نگويند، و اگر خاموش مانند بر آنان پيشى نجويند.
  8. 10- پس پيشواى قوم بايد با مردم خود به راستى سخن گويد، و راه خرد پويد، و از فرزندان آخرت بود، كه از آنجا آمده است و هم بدانجا رود. آن كه به چشم دل نگرد، و با ديده درون كار كند آغاز كارش آن است كه بداند آنچه كند به سود اوست يا بر او زيان است، اگر به سود اوست پى آن رود، و اگر به زيان اوست باز ايستد. چه، آن كه نادانسته كارى كند، مانند كسى است كه به بيراهه رود. هر چه در آن راه پيش راند، از مقصود خود دورتر ماند، و آن كه‏ از روى دانش كننده كار است،
  9. همچون رونده در راه آشكار است. پس نگرنده بايد بپايد كه پيش مى‏رود يا پس مى‏آيد. و بدان كه هر ظاهرى را باطنى است كه بر مثال آن است، آنچه ظاهرش پاكيزه بود باطن آن نيز آن چنان است، و آنچه ظاهرش پليد است، باطن آن نيز پليد است،
  10. و رسول صادق (صل الله علیه وآله) فرموده است: «خداوند بنده را دوست دارد، و كرده او را ناخوش مى‏دارد، و كارى را خوش دارد و كننده آن را ناخوش مى‏دارد،» و بدان! هر كرده‏اى چون ميوه‏اى است كه از گياهى رسته است، و هيچ گياه را از آب بى‏نيازى نيست، و آبها گونه گون بود. آنچه آبيارى‏اش نيكو، درختش نيكو و ميوه‏اش شيرين است، و آنچه آبيارى‏اش پليد، درختش پليد و ميوه‏اش تلخ است.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید