کتاب مكيال المكارم في فوائد دعاء للقائم(عليه السلام)، ج‏1، ص: 15تا21 سخن ناشر بسمه تعالى السلام على القآئم المنتظر و العدل المشتهر در جهان

  1. سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/        
  2. نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad 
  3. وبلاگ صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir 
  4. «بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏»
  5. «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ»
  6. کتاب مكيال المكارم في فوائد دعاء للقائم(عليه السلام)، ج‏1، ص: 15تا21
  7. سخن ناشر
  8. بسمه تعالى السلام على القآئم المنتظر و العدل المشتهر در جهان امروز كه با تبليغ بى‏دينى و افكار انحرافى توسط مدّعيان جهان تك‏قطبى و حقوق بشر دروغين، جوانان مسلمان و ديگر اديان را به بيراهه مى‏كشانند، اميد به منجى موعود و مهدى منتظر، چراغ هدايت پويندگان راه حق و حقيقت خواهد بود.
  9. لذا بر آن شديم كتاب گران‏سنگ مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم- (عجل اللّه فرجه الشريف- تأليف عالم فاضل مرحوم حضرت آيت اللّه سيّد محمّد تقى موسوى اصفهانى- رضوان اللّه عليه- كه توسط حضرت حجة الاسلام و المسلمين حاج سيّد مهدى حائرى قزوينى- زيد عزّه- ترجمه گرديده است، را به زيور طبع بياراييم. اميد است در عصر كنونى كه انقلاب اسلامى نداى رساى مناديان دين حق و اسلام ناب محمدى- صلّى اللّه عليه و اله- را به گوش جهانيان رسانده و مى‏رساند، انجام وظيفه‏اى كرده باشيم.

مديريت انتشارات‏ --- مسجد مقدس جمكران‏

  1. تقديم   
  2. به ختم الأئمّه امام امم..... غياث همه حجّت منتقم

مبيد الأعادى مزيل الظّلام    .....‏ به مهدىّ قائم عليه السلام

كنم هديه اين خدمت كمترين...... مترجم كتابى عظيم و وزين

قبولش اگر افتد اين ترجمه ..... ندارم ز دشمن دگر واهمه

  1. مقدمه‏
  2. بسمه تعالى‏ دعا براى تعجيل فرج حضرت ولى عصر- ارواحنا فداه- وظيفه‏اى بزرگ بر عهده تمامى شيعيان و دوستان ائمه اطهار عليهم السّلام است كه مى‏بايست اين سنّت پسنديده بين ايشان به صورت گسترده‏اى رواج يابد، و همگان به اين برنامه مهم دينى توجّه كامل داشته باشند، و يكديگر را به آن وادار سازند و نجات دنيا و آخرت خود را در آن ببينند.
  3. بسيار اتفاق افتاده كه مردم با كمبود باران مواجه شده‏اند و بر اثر آن به خشكسالى و قحطى و گرانى دچار گرديده‏اند و خسارت‏هاى سنگينى به آنان رسيده است. اما پس از دعا و نيايش به درگاه خداوند، باران سودمندى برايشان باريده و رحمت الهى بر مردم فروريخته و طراوت و شادابى همه‏جا را فراگرفته است.
  4. در احاديث تأكيد شده كه علت كمبود باران، امور طبيعى و مادى نيست؛ بلكه علّت اصلى، بعضى از گناهان مردم است، به خصوص گناهانى كه در مقابله با احكام و سنت‏هاى الهى و روى‏گرداندن از اولياى حق و به بازى گرفتن امور معنوى و امدادهاى غيبى صورت مى‏گيرد.
  5. خداوند اين كمبودها و فشارها را پيش مى‏آورد تا مردم از خواب غفلت بيدار شوند و قدرت كامل دست غيب و قادر متعال را لمس كنند و با نهايت اشتياق و اخلاص و تواضع به سوى حجّت‏هاى الهى روى آورند و از گناهان خود توبه كنند و به عجز و درماندگى خويش اقرار نمايند.
  6. جز خداوند كيست كه آب گوارا و شيرين از آسمان فروريزد؟! و تشنگان را سيراب و مزارع را سرسبز و خرّم و زمين‏هاى خشك را باطراوت و شاداب گرداند و روح تازه‏اى در اجزاى گيتى بدمد؟!
  7. از نماز و تضرّع پيامبران و امامان و مردمان باايمان در طلب باران و استجابت دعاى ايشان در طول تاريخ، حكايت‏هاى خواندنى و شنيدنى فراوانى برجاى مانده و نكته‏هاى بسيار ضبط گرديده است كه اين مقدّمه مجال اشاره به آنها را هم ندارد.
  8. البته عدّه‏اى هم در چنين مواقعى به يأس و نااميدى دچار مى‏گردند و به شكل‏هاى مختلف، از قبيل خودباختگى، كفرورزى، انكار ضروريات دينى، تمسخر مردان دينى و ... واكنش‏هاى منفى از خود نشان مى‏دهند. نظير همين وضع در مورد فقدان هريك از نعمت‏هاى بزرگ، در هرجامعه‏اى پيش مى‏آيد و از جمله در جريان غيبت‏هاى انبيا و اوليا عليهم السّلام همواره پديد آمده است، كه بر اثر بعضى از گناهان بزرگ و ناسپاسى‏هاى مردمان نسبت به نعمت‏ها و آيت‏هاى خاصّ الهى، خداوند حجّت خويش را از ديدگانشان پنهان داشته و از سعادت و توفيق ديدار پيامبر و امام عليهم السّلام، عموم افراد جامعه را محروم ساخته است.
  9. و چون مردم به سختى‏ها و تلخى‏ها دچار گشتند و راه را بر خود بسته ديدند، افراد هوشمند به فكر

چاره افتادند و راه علاج و درمان درد را تنها به دست خداوند توانا ديدند، پس به درگاه خداوند چاره‏ساز بنده‏نواز، دست نياز بلند كردند و به آستانه او پناه بردند و با دعا و نيايش و اظهار عجز، راهنماى ربّانى را خواستار شدند. خداوند دعاى آنان را به اجابت رسانيد و حجّت اصلاح‏گر خويش را آشكار گردانيد.

  1. امّت مسلمان از اين سنّت حكيمانه الهى بركنار نيست، بنابراين تنها وسيله رهايى از تنگناهاى روزگار كنونى، و يگانه راه بيرون شدن و آزاد گشتن از اين حصار جهنّمى ظلم و بيداد و معصيت و فساد، دعاى خالصانه عمومى براى آشكار شدن آن حجّت بزرگ الهى و تنها مصلح و نجات‏بخش آسمانى و يكتا بازمانده كاروان مردان ربّانى، حضرت بقية اللّه الأعظم مولانا صاحب الزمان الحجّة بن الحسن العسكرى- ارواحنا فداه- مى‏باشد.
  2. و كتاب حاضر- كه با عنايت و دلالت و يارى خاصّ شخص آن بزرگوار عليه السّلام، تأليف گرديده- بيشتر به تشريح و توضيح اين موضوع مهمّ پرداخته است و با دلايل عقلى و نقلى فراوان، لزوم دعاى بسيار براى تعجيل فرج منجى عالم بيان شده است.
  3. پس از چند سال كه از چاپ اوّل ترجمه اين اثر مى‏گذرد، اين حقير چشم‏به‏راه عنايت‏هاى تازه‏اى از امام عزيز و سرور مهربانم به سر مى‏برم و همچنان اين «پيمانه ارزش‏ها» را در آرزوى درك فيوضات معنوى به دست گرفته‏ام و از بركات آن برخوردار هستم، و پيوسته انتظار مى‏كشم كه مطالعه‏كنندگان اين ارمغان پرارج روزبه‏روز بيشتر شوند، و با اين گنجينه بى‏مانند آشنا گردند، تا منتظران و شيفتگان آن امام غايب از نظر، از شمار بيرون رود.
  4. خداوند را بسى شكرگزارم كه توفيق ديگرى نصيبم ساخت تا به تصحيح و بازنگرى كتاب بپردازم، مزاياى اين چاپ، ويرايش و تصحيح عبارت‏ها، و تغيير بسيارى از سرفصل‏ها و مراجعه مجدّد به منابع كتاب، و كارهاى ديگرى است كه مجال ذكر همه آنها نيست. در اينجا بر خود لازم مى‏دانم از رادمردى وارسته و دلباخته حضرت ولى عصر- ارواحنا فداه-؛ مرحوم حاج مهدى جعفريان ياد كنم، كه مرا در انجام ترجمه اين كتاب تشويق كرد، و در چاپ نخستين آن، ناشر محترم را يارى نمود. همچنين قبولى اين كمترين خدمت را براى خودم و تمامى دست‏اندركاران چاپ و نشر آن، از درگاه خداوند خواهانم.
  5. بار ديگر به توفيق الهى، اين اثر ارزشمند را به كمك برخى از عزيزان، مطالعه، مراجعه، تصحيح و مقابله نمودم و سعى كردم تا آنجا كه ممكن بود كاستى‏هاى گذشته جبران شود.
  6. اميدوارم سبك و طرح نوين چاپ و نشر اخير- كه به اهتمام مركز انتشارات مسجد مقدّس جمكران، با دقّت بيشترى صورت مى‏گيرد- لطف و عنايت تازه‏اى از مولايمان حضرت بقية اللّه- ارواحنا فداه- را در پى داشته باشد و در پرورش افكار و تنظيم رفتار عموم بويژه نسل جوان و توجيه آنان به مسير سعادت و كمال نقش مؤثرى ايفا كند.

سيد مهدى حائرى قزوينى‏

مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج‏1، ص: 19

  1. سخن مترجم‏
  2. بسم اللّه الرّحمن الرّحيم‏

الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على سيّدنا و نبيّنا محمّد و آله الأئمّة المعصومين الغرّ الميامين، سيّما ناموس الدّهر و إمام العصر و منقذ البشر و صاحب الأمر الحجّة بن الحسن‏

روحي و أرواح العالمين له الفداء و عجّل اللّه فرجه‏

  1. جهان در تب ستمگرى‏ها و گرفتارى‏ها و جنگ‏ها و خونريزى‏ها مى‏سوزد. از هرسوى امواج سهمگين فتنه و بلا، غوغاها بپاكرده و تاريكى‏هاى جاهليت بر همه‏جا سايه شوم گسترده است. گرگ ظلم بر حلقوم مستضعفان چنگال افكنده است. از هركوى فرياد از بى‏عدالتى‏ها و محروميت‏ها و ... به گوش مى‏رسد و از هرسوى ناله مددخواهى و التماس كمك‏جويى شنيده مى‏شود.
  2. آيا اين شام تيره، روز روشنى در پى ندارد؟! آيا محرومان را دادرسى نيست؟! آيا مظلومان را منتقمى نيست؟! و بالاخره آيا براى جهان مصلحى نيست كه آن را از چنگ و دندان ظلم برهاند و سايه پرعطوفت هماى عدالت را بر پهنه آن بگستراند و درخت تيره‏روزى‏ها را ريشه‏كن سازد و همه مستضعفين را با مهر و مودّت بنوازد؟!
  3. اصولا براى برقرارى حكومت در يك جامعه- اگر برمبناى زور و استعمار نباشد- به سه شرط اساسى نياز هست:
    1. قانونى كه ضامن سعادت آن جامعه باشد.
    2. اجراكننده‏اى كه هم كفايت و شايستگى فهم و اجراى آن قانون را داشته باشد و هم معصوم باشد تا مردم تبلور عينى قانون را ببينند.
    3. قانون و مجرى آن هردو در جامعه پايگاه مردمى وسيعى داشته باشند.
  4. جامعه‏اى كه قانون كامل ندارد، به خانه‏اى مى‏ماند كه پايه‏اش ويران و ديوارش در آستانه ريزش و نابودى باشد. قانون، به منزله روح است كه هرگونه جنبش و پيشرفت، يا ركود و عقب‏گرد به آن بستگى دارد. امّا بايد دانست كه قانون كامل مورد نياز جامعه در هرزمان و مكان هرگز از مغز افراد بشر تراوش نمى‏كند.
  5. انسان هرروز فكرى تازه و انديشه‏اى جديد و ابتكارى نوين به دست مى‏آورد. هيچ بشرى نمى‏تواند تمام جوانب و شئون و ويژگى‏هاى همه انسان‏ها را در تمام زمان‏ها و مكان‏ها دريابد. و نيز هيچ‏كس نمى‏تواند خودش را از كلّيه تمايلات و اغراض و شهوات خالى كند و فقط حقيقت و مصلحت عمومى را در نظر بگيرد و قانون وضع نمايد. لذا مراكز و مجامع قانون‏گذارى در سراسر عالم هرروز قانونى را نسخ و يا كم و زياد مى‏كنند. چنان‏كه عملا مى‏بينيم هيچ‏يك از قوانين دست‏پرورده بشر براى سعادت انسان ارمغانى نياورده، بلكه برعكس بر مشكلات و گرفتارى‏هايش افزوده‏اند.
  6. بنابراين قانونى مى‏تواند عهده‏دار سعادت انسان بشود كه آفريننده انسان آن را بنا نهاده و برايش فرستاده باشد و آن قرآن كريم است كه باطل به هيچ‏وجه در آن راه ندارد. كتابى جامع است كه هيچ خشك و ترى نيست، مگر آن‏كه در آن آمده است. ولى اين قانون محكم و كامل الهى اجراكننده‏اى مى‏خواهد كه سه شرط اساسى در او بوده باشد:
    1. آگاهى و احاطه كامل به علوم و ژرفاى معانى و اسرار آن.
    2. عصمت.
    3. قدرت و تمكّن از اجراى قرآن.
  7. زيرا اگر از قرآن اطّلاع و آگاهى كامل و همه‏جانبه‏اى نداشته باشد، در تبليغ و تفسير و اجراى آن انحراف‏ها و خطاهاى بزرگى پديد مى‏آورد، و اصلا احكام قرآن را مسخ مى‏كند، به‏طورى‏كه مردم را به جاى نزديك كردن به قرآن، با آن بيگانه مى‏سازد. چنان‏كه اين امر در طول تاريخ اسلام از سوى نااهلان اتّفاق افتاده است، ناآشنايان به معارف و حقايق قرآن بر مسند اجراى آن تكيه زدند و آتشى افروختند كه نسل‏هاى بعد نيز در آن مى‏سوزند.
  8. اگر مجرى قرآن معصوم نباشد، باز از جهات ديگرى خرابى‏هاى بزرگى به بار مى‏آيد. مجرى قرآن كه حافظ و نگهبان آن بايد باشد، چگونه مى‏شود خطايى از او سرزند و بازهم نام حافظ قانون بر او گذاشت؟
  9. و نيز احتياج مردم به اجراكننده قرآن به خاطر آن است كه در علم و عمل قاصرند و در معرض خطا و اشتباه. حال اگر مجرى قرآن خود جايز الخطا باشد، چه بايد كرد؟ و چه كسى مانع از خطاى او خواهد شد؟ آيا بايد مردم با او مخالفت كنند و بگويند تو در اينجا اشتباه كردى يا نه؟
  10. بنابراين مجرى قانون الهى بايد معصوم باشد، يعنى به هيچ‏وجه خطا و اشتباهى از او سر نزند، چنان‏كه عملا هم ديده شده كه افراد غير معصوم در طول تاريخ اسلام نتوانسته‏اند احكام قرآن را در جامعه اجرا كنند.
  11. سومين شرطى كه گفتيم؛ يعنى قدرت و تمكّن از اجراى قرآن، بيشتر به خود مردم مربوط مى‏شود. در شرايط برقرارى يك حكومت اشاره شد كه بايد قانون و مجرى- هردو- در جامعه پايگاه مردمى وسيعى داشته باشند.

چنين مصلحى كه تمام اين شرايط در او جمع باشد، را خداوند قرار داده است. او يازدهمين فرزند امير المؤمنين عليه السّلام و دوازدهمين جانشين برحقّ رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله، حضرت حجّة بن الحسن العسكرى عليه السّلام مى‏باشد. اين مطلب در جاى خودش ثابت شده و در اين مقدّمه جاى بحث آن نيست.

  1. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج‏1، ص: 21
  2. «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ»

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید