جلسه100- 2- بحث بصیرت‏ وآگاهی بصیرت‏  در قرآن ونهج البلاغه-بحث ما محوریت موضوع بصیرت درعلم   و دانش

. بصیرت- -  سایت: پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad 

وبلاگ صفرزاده-  https://safarzade.blog.i

شنبه12/7/ 1404 برابر 11 / ربیع الثانی 1446-مدرسه صدر بازار ساعت هفت ونیم صبح --استاد سالک  

جلسه100- 2- بحث بصیرت‏ وآگاهی بصیرت‏  در قرآن ونهج البلاغه- وضرورت بصیرت‏  سیاسی اجتماعی از نگاه حضرت امیرالمومنین علی (علیهم السلام )   بصرو نظر و استبصر-بصیرت‏ صدق رمزاصلی وحقیقی پیروزی- غلبه ملتها تکیه برایمان وبصیرت

بسم الله الرحمن الرحیم  الحمد لالله رب العالمین

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طویلا
  2. الّلهُمّ انصر الاسلام و المسلمین، وانصر جیوش المسلمین، و اخذل الکفّار والمعاندین و المنافقین، والیهود والظالمین و استغفرالله‌ لى و لکم. اللهم احفظ وانصر قائدنا الخامنه ائ اللهم انصر من نصره واخذل من خَذَلَهُ
  3. بحث ما محوریت موضوع بصیرت درعلم   و دانش

 

  1. در این تعابیر، هم به عصمت  الهی در برابر لغزش ها، هم ایمنی از فتنه ها و گمراهی ها و پاکی از آلودگی ها اشاره شده و «آیه تطهیر» که استوارترین مستند و برهان عصمت  ائمه است، مورد توجه قرار گرفته است.
  2. وقتی انسانی به نقطه اوج آگاهی دینی رسید و از سود و زیان ها و عواقب نیک و بد کارها کاملا آگاه بود و تاثیر مثبت و منفی هر عملی، مثل آیینه در برابر دیدگانش روشن بود، نوعی مصونیت از در افتادن به کام گناه پیدا می کند، نه آن که نتواند گناه کند، بلکه به خاطر «معرفت برتر» حتی تصور و فکر گناه هم در دل و اندیشه او راه نمی یابد.
  3. البته عصمت  از خطا و اشتباه، خود از تفضلات الهی است که زمینه ساز وثوق امت به امام و پشتوانه «حجت » شدن او برای دیگران است.
  4. عصمت ، ضرورت رهبری یک امام است، زیرا وقتی مسؤولیت امام درجامعه، تبیین مکتب و بیان دین و پاسداری از شریعت است، باید از نظر فکری و عملی، خودش کوچک ترین انحرافی از «اصول » و پایه های اسلام و احکام خدا نداشته باشد، تا مردم با اعتماد و اطمینان از او «اطاعت » کنند.
  5. رابطه اطاعت و امامت از همین جا شکل می گیرد. «اخلاص در پیروی » از سوی مردم، بسته به «عصمت  در رهبری » از سوی امام است; در غیر این صورت، چه تضمینی برای «امت » است که «امام » آنان را به بیراهه نکشد؟ تا امام به مرتبه حجیت نرسد، تبعیت مردم از او بی پشتوانه است.
  6. هنگامی که سخنان و اعمال و موضعگیری های امام، برای مردم حجت و سند است و او را جانشین و وصی پیامبر می شناسند و به او اقتدا می کنند و او را الگو و اسوه خویش قرار می دهند و از کلام و عملش، اسلام را استنتاج می کنند، طبیعی است که اگر امام بلغزد، امت را می لغزاند و اگر اشتباه کند، مردم را به گمراهی می کشد
  7. و اگر هوای نفس داشته باشد، «مصالح امت » را فدای «منافع خود» می سازد و اگر معصوم نباشد، مردم در پیروی و اطاعت، دلگرم نخواهند شد.
  8. امام، چون پیشوای همگان است و پیشوا در «کلیت دین » و همه امور است، پس باید با برخورداری از «عصمت  » و تضمین درست و برحق بودن تمام گفته ها و نظرات و مواضعش، تمام مردم را در همه زمینه ها هدایت و رهبری کند. در رهبری امام معصوم علیهم السلام  حق بودن، حق گفتن، طبق حق عمل کردن، با ضریب صد درصد ضروری است، تا فلسفه عصمت  که اطمینان و وثوق کامل است، تضمین شود.
  9. درحدیثی، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «امامان پس از من به تعداد نقبای بنی اسرائیل، دوازده نفرند و همه آنان امین و پرهیزکار و معصوم اندکلهم امناء اتقیاء معصومون » (3)
  10. در سخن دیگری ضمن آن که حضرت رسول، همه را به ولایت پذیری و اطاعت از علی علیهم السلام  و ائمه از فرزندان او سفارش می کند، دلیل این تبعیت را نیز، برگزیدگی و عصمت  آنان از هرگناه و خطا می داند:
  11. فانهم خیرة الله عزوجل و صفوته و هم المعصومون من کل ذنب و خطیئة » (4)
  12. عصمت  ائمه، علاوه بر آن که از برهان های قرآنی وحدیثی برمی آید، در متن عمل و سخن خود آنان نیز مشهود است و چه تابناک، در سیره علوی این ویژگی رخ می نماید، آن جا که می فرماید: به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با همه آنچه در زیر آن هاست، به من بدهند، در برابر این که در گرفتن دانه گندمی ازدهان موری، خدا را معصیت کنم، هرگز این کار را نخواهم کرد (5)
  13. برخورد علی علیهم السلام  با برادرش عقیل در رابطه با مسائل مالی و برداشت نابجا از بیت المال، مشهور است و در نهج البلاغه هم آمده است. چه چیزی جز «عصمت  » می تواند این گونه عاطفه زمامداری را که برپهنه گسترده امپراتوری اسلامی حکم می راند، کنترل کند و او را در خط دقیق معیارهای مکتبی، پا برجای نگاه دارد؟ !
  14. می بینیم که عقیده به عصمت  در امام، از امتیازات شیعه و از افتخارات پیروان اهل بیت علیهم السلام  است و آنان را به جوهره ناب دین از طریق خاندان عصمت  و طهارت، نزدیک تر می سازد.
  15. 4- کفایت علم ی
  16. گسترش دادن به پیام دین و معارف مکتب، دفع شبهات و پاسخ به اشکالات و تلاش در جهت تطبیق عینی و اجرای احکام در جامعه، از مهمترین رسالت های ائمه علیهم السلام  است.
  17. امام در صورتی می تواند این نقش را به بهترین وجه ایفا کند که تفوق و برتری علم ی و آگاهی مکتبی متعالی و شناخت همه جانبه دینی داشته باشد و نسبت به حقایق هستی و طبیعت و شرع، داناترین فرد امت باشد. امامی که برخی از احکام را نداند، نمی تواند راهگشای معضلات دینی باشد. در آن صورت، احکامی را که حتی امام نمی داند، امت از کجا دریابند؟ اگر در امت، کسی داناتر از امام باشد، او به رهبری شایسته تر است و مردم باید از او پیروی کنند. این، همان «شایسته سالاری مکتبی » است که در اسلام بر آن تاکید شده و این ملاک فضیلت پیشوایی امت لحاظ گشته است.
  18. در کنار این دلیل عقلی، متون دینی فراوانی ضرورت اعلم یت امام و «کفایت علم ی » رهبر مکتبی را مطرح کرده است. اهل بیت عصمت  علیهم السلام ، در دانش  دین و هر عملی سرآمد روزگار خود و همه اعصار بوده اند.
  19. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «من برای شما آن را که پیشوا، پناه و راهنمای شماست پس از خودم، روشن و آشکار ساختم. او، برادرم علی بن ابی طالب علیهم السلام  است. جایگاه او در میان شما همان جایگاه من در میان شماست. در دین خود حرف او را گردن نهید و در همه کارهایتان از او پیروی کنید;
  20. چرا که هرآنچه خداوند به من آموخته است، نزد اوست. از او بپرسید و از او و جانشینانش یاد بگیرید و به آنان چیزی یاد ندهید و از آنان جلونیفتید و عقب نمانید; آنان با حق اند و حق با آنان و هرگز از حق، جدا و منحرف نمی شوند (6)
  21. و در سخن دیگری فرموده است: لا تعلم وهم فانهم اعلم  منکم » (7) به آنان چیزی یاد ندهید که آنان داناتر از شمایند.
  22. تاریخ زندگی و سیره ائمه نیز نشانگر مواضع و صحنه های متعددی است که امامان، برتری علم ی خود را برهمه دانش مندان زمان خود نشان داده اند و قدرت پاسخگویی به هرسؤالی در هر زمینه ای، از جمله در مسائل دین، داشته اند و علم ای معاصر ائمه، به اعلم یت آنان اعتراف و تصریح کرده اند و بسیاری شان در مکتب علم ی امامان، دانش  آموخته اند.
  23. وقتی ابن عباس که دانای امت و مفسر قرآن بود، درباره علی علیهم السلام  می گوید: «دانش  من و اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به علم  علی علیهم السلام  همچون قطره ای از هفت دریاست.»
  24. و ابوحنیفه درباره امام صادق علیهم السلام  می گوید: «جعفربن محمد علیهم السلام  داناترین کسی است که دیده ام.» و
  25. مالک بن انس می گوید: «برتر و داناتر و عابدتر و پرهیزکارتر از جعفربن محمد صلی الله علیه و آله را نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده ونه بر قلب بشری خطور کرده است (8)
  26. این ها نشانه گویای برتری علم ی آنان از همه افراد است.
  27. موارد متعددی که حضرت علی علیهم السلام  پاسخگوی سؤالات پیچیده سائلان بود، مکتب علم ی و فقهی گسترده امام باقر و امام صادق علیهما السلام، مناظرات مفصل امام رضا علیهم السلام  با پیروان و بزرگان ادیان و فرق و مذاهب، غلبه علم ی حضرت جواد علیهم السلام  برعلم ای عصر خویش درآن مجلس مناظره مهم و ده ها نمونه دیگر که در سیره ائمه علیهم السلام  است، همه کفایت علم ی ائمه علیهم السلام  را نشان می دهد.
  28. از سوی دیگر، شاگردان برجسته ای که در مکتب علم ی ائمه علیهم السلام ، در زمینه های گوناگون دانش  طب و فیزیک و شیمی و ریاضیات و نجوم و... پرورش یافته و از خرمن گسترده علوم بی کران امامان بهره ور گشته اند، می تواند شاهد دیگری بر صدق این ادعا باشد.
  29. امامان علیهم السلام  علاوه بر درایت و هوش برتر و حافظه نیرومندشان و علاوه برآموزش و تربیت خانوادگی، بیشتر با الهام خدایی و از راه غیب، دانای علوم بودند و پروردگار، علوم لدنی را در روح و اندیشه امامان به اندازه نیاز و ظرفیت می افکند، تا امام را از جهت علم ی به غنای کامل و سیرابی سرشار برساند و بتوانند پاسخگوی نیازهای امت باشند.
  30. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: انا مدینة العلم  و علی بابها» (9)
  31. منم شهر علم  و علی در آن است. بلکه سرچشمه همه علوم، عترت پیامبر و امامان معصوم اند. حضرت باقر علیهم السلام  فرمود: «به شرق و غرب عالم بروید، هیچ دانش  صحیحی نخواهید یافت، مگر آن که از نزد ما اهل بیت علیهم السلام  خارج شده است (10)
  32. داشتن این امتیاز، از آن جا که ضرورت امامت و رهبری است، مخصوص شرایط سنی خاصی نیست. در نوجوانی هم امام دارای آن علم  و آگاهی است، همان گونه که امام جواد علیهم السلام  در سنین نوجوانی به امامت رسید و نسبت به همه دانش مندان عصر خویش، تفوق و برتری علم ی داشت.
  33. در احادیث، از ائمه و علم شان به «خزانه داران علم  الهی » ، آگاهی به کتاب، آشنایی به تاویل قرآن، اسم اعظم خدا، راسخین در علم ، دانای به همه لغات، دانا به زبان پرندگان و همه حیوانات، آگاهی از اسرار غیبی و حوادث آینده، علم  به آن چه در آسمان ها و زمین هاست، خبرداشتن از آن چه روز و شب در جهان می گذرد و مردم انجام می دهند و... یاد شده است. این همه دانش  جز از طریق امداد الهی و «لدنی » بودن علم  فراهم نمی آید.
  34. خداوند کسانی را که بخواهد حجت برهمه اهل زمین و آسمان گرداند، از نظر علم ی هم تامین می کند.
  35. جز آن چه یاد شد، در امامان، سلامت جسمی، شجاعت عملی، قاطعیت در امر دین، دانایی به مصالح امت، قدرت بر رهبری و مدیریت جامعه و کمالات اخلاقی نیز شرط است.
  36. اما برگشت همه این ها به همان دو شاخصه «عصمت  » و «علم  » است که آنان را از همه برتر می سازد و اطاعتشان را برهمگان لازم می کند.
  37. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید