- «سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/«
- صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
- نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
- -«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- -مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم عليه السّلام ، ج1، ص: 417
- در اين مورد تنها به ذكر خبر شريفى كه در غاية المرام از طريق عامّه نقل شده اكتفا مىكنيم: و نكتفي في هذا المقام بذكر خبر شريف مرويّ في غاية المرام من طريق العامّة:
- پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله به على عليه السّلام فرمود: [به سوى مردم] بيرون رو، ندا كن: توجه كنيد! هركه به مزد اجيرى ظلم كند لعنت خدا بر او باد. توجه كنيد! هركه غير از مواليان خود ولىّ برگيرد لعنت خدا بر او باد. توجه كنيد! هركه ابوين خود را دشنام دهد لعنت خدا بر او باد. پس امير مؤمنان عليه السّلام اين جملات را ندا كرد و اعلام نمود. 864- أنّ النبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم قال لعليّ عليه السلام: اخرج فناد: ألا من ظلم أجيرا اجرته فعليه لعنة اللّه، ألا من تولّى غير مواليه فعليه لعنة اللّه، ألا من سبّ أبويه فعليه لعنة اللّه، فنادى بذلك.فدخل عمر و جماعة على النبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم و قالوا: هل من تفسير لما نادى؟
- عمر و جماعتى بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله وارد شدند و پرسيدند: آيا براى آنچه ندا كرد تفسيرى هست؟ قال: نعم، إنّ اللّه يقول: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى فمن ظلمنا فعليه لعنة اللّه،
- فرمود: آرى، خداوند مىفرمايد: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى،[1] پس هركه به ما ظلم كند لعنت خدا بر او باد. و مىفرمايد: النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؛[2] پيغمبر نسبت به مؤمنين از خودشان شايستهتر و ولايتش محكمتر است، و هركه من مولاى او هستم على مولاى اوست، پس هركه غير او و ذريّهاش را براى خود ولىّ برگيرد لعنت خدا بر او باد. و شما را گواه مىگيرم كه من و على ابوين (دو پدر) مؤمنين هستيم، پس هركه يكى از ما را دشنام دهد لعنت خدا بر او باد! و يقول: النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ و من كنت مولاه فعليّ مولاه، فمن والى غيره و غير ذرّيّته، فعليه لعنة اللّه، و أنا اشهد اللّه اشهدكم أنا و عليّ أبو المؤمنين فمن سبّ أحدنا فعليه لعنة اللّه.
- چون بيرون رفتند، عمر گفت: اى اصحاب محمد صلّى اللّه عليه و اله ! پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نه در غديرخم و نه در غير آن از امروز شديدتر براى على تأكيد نكرد، حسان [خبّاب] بن الارت گويد: اين قضيه نوزده روز پيش از وفات رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله صورت گرفت.[3] فلمّا خرجوا، قال عمر: يا أصحاب محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلم ما أكدّ النبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم لعليّ بغدير خم و لا غيره أشدّ من تأكيده في يومنا هذا، قال خباب بن الأرت:كان ذلك قبل وفاة رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم بتسعة عشر يوما. «1» مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج1، ص: 414
- مقدّمه چهارم: خداوند متعال مزد نبوّت را- كه در حقيقت به خود بندگان برمىگردد- مودّت قربى قرار داده به مقتضاى آيه يادشده و رواياتى از جمله: در مجلس 79 از امالى صدوق به سند صحيحى از حضرت رضا عليه السّلام حديثى طولانى ذكر گرديده كه در آن آيات اصطفاء (برگزيدن) كه دوازده آيه است بيان شده، در اين حديث آمده: ... ششم، فرموده خداى جلّ جلاله: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى، و اين خصوصيتى براى پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله روز قيامت و خصوصيتى براى آل او است نه غير آنها، زيرا كه خداوند در جريان نوح عليه السّلام در كتاب خود فرموده: اى قوم! من بر اين رسالت مالى از شما نمىطلبم كه مزد من بر خدا است، آنان را كه ايمان آوردهاند، من از خود نمىرانم، اينان به لقاى پروردگارشان خواهند رسيد، ولى من شما را افرادى مىبينم كه جهل مىورزيد.[4] المقدّمة الرابعة: أنّ اللّه تعالى جعل أجر نبوّته الراجع إلى العباد المودّة في القربى، بمقتضى الآية و الروايات، 765- فمنها: ما في أمالي الصدوق- و سنده صحيح-:بإسناده عن الرضا عليه السلام في حديث طويل، ذكر فيه آيات الاصطفاء، و أنّها اثنتا عشرة، إلى أن قال: السادسة:قول اللّه جلّ جلاله: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى «2» و هذه خصوصيّة للنبيّ يوم القيامة، و خصوصية للآل دون غيرهم، و ذلك أنّ اللّه حكى في ذكر نوح عليه السلام في كتابه: يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا إِنْ أَجرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ «1»
- و از هود حكايت كرده كه گفت: بر اين رسالت اجرتى از شما نمىطلبم، اجرت من جز بر خداوندى كه مرا آفريده نيست، آيا تعقل نمىكنيد.[5] و حكى عزّ و جلّ عن هود عليه السلام أنّه قال: يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَ فَلا تَعْقِلُونَ «2»
- و خداى- عزّ و جلّ- به پيغمبرش صلّى اللّه عليه و اله فرمود: بگو [اى محمد] از شما چيزى درخواست نمىكنم بر رسالت، مگر مودّت خاندانم. و خداوند مودّت آنها را فرض ننمود مگر آنكه مىدانست كه آنها هرگز از دين جدا نمىشوند و هيچگاه به گمراهى رجوع نمىكنند. و قال عزّ و جلّ لنبيّة صلى اللّه عليه و آله و سلم: قُلْ- يا محمّد- لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى و لم يفرض اللّه مودّتهم إلّا و قد علم أنّهم لا يرتدّون عن الدين أبدا، و لا يرجعون إلى ضلال أبدا.
- و ديگر اينكه: هرگاه مردى با ديگرى دوست باشد، امّا يكى از خاندانش با وى دشمن باشد، دل او نسبت به آن شخص باصفا و سالم نمىماند، خداوند- عزّ و جلّ- دوست داشته كه در دل رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله نسبت به مؤمنين چيزى نباشد، پس مودّت خاندانش را بر آنها فرض فرمود. و اخرى: أن يكون الرجل وادّا للرجل، فيكون بعض أهل بيته عدوّا له، فلا يسلم قلب الرجل له، فأحبّ اللّه عزّ و جلّ أن لا يكون في قلب رسول اللّه على المؤمنين شيء، ففرض عليهم مودّة ذوي القربى،
- بنابراين هركس اين فريضه را بجاى آورد و رسول خدا را دوست بدارد و خاندانش را نيز دوست بدارد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله نمىتواند او را مبغوض بدارد، و هركه آن را ترك كند و اين فريضه را بجاى نياورد، و خاندان پيغمبر را دشمن بدارد، پس بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله است كه او را دشمن بدارد، زيرا كه او يكى از واجبات الهى را ترك كرده، و كدام شرافت و فضيلت مقدّم و يا نزديك به اين فضيلت است. فمن أخذ بها و أحبّ رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم و أحبّ أهل بيته لم يستطع رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم أن يبغضه، و من تركها و لم يأخذ بها و أبغض أهل بيته فعلى رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم أن يبغضه، لأنّه قد ترك فريضة من فرائض اللّه، فأيّ فضيلة و أيّ شرف يتقدّم هذا أو يدانيه؟
- پس خداوند اين آيه را بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله نازل فرمود: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى، آنگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله در جمع اصحابش بپاخاست و حمد و ثناى الهى را بجاى آورد و فرمود: فأنزل اللّه هذه الآية على نبيّه صلى اللّه عليه و آله و سلم: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى فقام رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم في أصحابه، فحمد اللّه و أثنى عليه، و قال:
- اى مردم! خداوند براى من بر شما چيزى فرض و واجب كرده است، آيا آن را ادا مىكنيد؟ هيچ كس جوابش را نداد، بار ديگر فرمود: اى مردم! اين طلا و نقره نيست، خوردنى و آشاميدنى نيست. فقال: أيّها الناس، إنّه ليس بذهب و لا فضّة، و لا مأكول و لا مشروب،مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج1، ص: 415
- گفتند: پس آن را بيان كن. آنگاه اين آيه را بر آنها تلاوت كرد. گفتند: اين را آرى، ادا مىكنيم. ولى بيشترشان ادا نكردند و به قول خود وفادار نماندند. قالوا: يا رسول اللّه، من قرابتك الّذين وجبت علينا مودّتهم؟ فقالوا: هات إذا، فتلا عليهم هذه الآية، فقالوا: أمّا هذا فنعم، فما وفى بها أكثرهم،
- و خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث ننمود مگر اينكه به او وحى كرد كه از قومش اجرتى نخواهد، زيرا كه خداوند- عزّ و جلّ- اجر پيامبران را ادا مىكند، ولى نسبت به حضرت محمد صلّى اللّه عليه و اله خداى- عزّ و جلّ- مودّت نزديكانش را واجب گردانيد، و به او دستور داد كه امر خويش را در آنها قرار دهد تا با شناختن فضيلت و مقامى كه خداوند به ايشان عنايت فرموده مودّتشان را در دل گيرند، كه مودّت به مقدار معرفت و شناخت فضيلت است. و ما بعث اللّه عزّ و جلّ نبيّا إلّا أوحى إليه: أن لا يسأل قومه أجرا، لأنّ اللّه عزّ و جلّ يوفّي أجر الأنبياء، و محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلم فرض اللّه عزّ و جلّ مودّة قرابته على امّته، و أمره أن يجعل أمره فيهم ليوادّوه في قرابته بمعرفة فضلهم الّذي أوجب اللّه عزّ و جلّ لهم، فإنّ المودّة إنّما تكون على قدر معرفة الفضل.
- و چون پروردگار، اين را واجب ساخت بر بسيارى گران آمد زيرا كه وجوب اطاعت سنگين است. و عدّهاى كه پيمان وفادارى با خداوند بسته بودند به آن تمسك جستند و اهل شقاق و نفاق عناد ورزيدند و به آن ملحد شدند، و از حدودى كه خداوند براى قربى تعيين كرده بود آن را تغيير دادند، پس گفتند: قرابت، همه عرب مىباشند. به هردوحال يقين مىدانيم كه مودّت نسبت به قرابت و نزديكان پيغمبر است، پس هركدام به پيغمبر نزديكتر باشند به مودّت شايستهترند. به هرنسبت كه قرب بيشترى باشد، مودّت به همان مقدار بايد بيشتر گردد. فلمّا أوجب اللّه ذلك، ثقل لثقل وجوب الطاعة، فتمسّك بها قوم أخذ اللّه ميثاقهم على الوفاء، و عاند أهل الشقاق و النفاق، و ألحدوا في ذلك، صرفوفه فلمّا أوجب اللّه ذلك، ثقل لثقل وجوب الطاعة، فتمسّك بها قوم أخذ اللّه ميثاقهم على الوفاء، و عاند أهل الشقاق و النفاق، و ألحدوا في ذلك، فصرفوه عن حدّه الّذي حدّه اللّه، فقالوا: القرابة هم العرب كلّها و أهل دعوته، فعلى أيّ الحالتين كان، فقد علمنا أنّ المودّة هي للقرابة، فأقربهم من النبيّ أولاهم بالمودّة كلّما قربت القرابة كانت المودّة على قدرها.
- ولى در حقّ پيغمبر خدا صلّى اللّه عليه و اله با آن همه مهربانى و عطوفتى كه نسبت به آنها داشت، و آن همه نعمت و احسانى كه خداوند به امّت او نموده، كه زبانها از شكرگزارى آن عاجز است- انصاف را رعايت نكردند و در مورد خويشاوندان و ذريّه و خاندانش مودّت ننمودند، و آنان را همچون چشمى كه در سر است قرار ندادند، كه دوستى و حفظ حريم رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله را نسبت به فرزندانش منظور دارند، و ما أنصفوا نبيّ اللّه في حيطته «1» و رأفته، و ما منّ اللّه به على امّته ممّا يعجز الألسن عن وصف الشكر عليه، أن لا يودّوه في قرابته و ذرّيّته و أهل بيته، و أن لا يجعلوهم منهم كمنزلة العين من الرأس، حفظا لرسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم و حبّا لبنيه، مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج1، ص: 416
- چگونه اين حق را رعايت نكردند و حال آنكه قرآن بدان سخن گفته و به آن دعوت نموده! و اخبار ثابت كرده كه آنها اهل مودّت هستند كه خداوند دوستى آنان را فرض نموده و بر آن وعده پاداش داده است و به درستى كه هيچكس با ايمان و اخلاص اين مودّت را وفا نكند مگر اينكه بهشت برايش واجب مىشود به جهت فرموده خداى- عزّ و جلّ- در اين آيه: وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ* ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى؛[6] فكيف! و القرآن ينطق به، و يدعو إليه، و الأخبار ثابتة بأنّهم أهل المودّة، و الّذين فرض اللّه مودّتهم، و وعد الجزاء عليها، أنّه ما وفّى أحد بهذه المودّة مؤمنا مخلصا إلّا استوجب الجنّة لقول اللّه عزّ و جلّ في هذه الآية:وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ* ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى
- و آنان كه ايمان آورده و كارهاى نيك انجام دادند در باغهاى بهشت منزل يافته و نزد.مفسّرا و مبيّنا، الخبر. «2»خداوند هرچه بخواهند برايشان مهيّا است و اين فضل و رحمت بزرگ الهى است. همان است كه خداوند بندگانش را بشارت مىدهد آنان را كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند. بگو اى پيامبر! بر رسالت، اجرى نخواهم مگر مودّت خاندانم را. با تفسير و بيانى كه شده ....[7] َ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ* ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى
- و با اين خبر درهايى از علم باز مىشود، پس تأمّل كنيد تا به راه درستى ارشاد گرديد و با اين مقدمه روشن شد كه مودّت خاندان رسول اجر رسالت است پس اداى آن بر همه امّت واجب است. و بهذا الخبر الشريف ينفتح من العلم أبواب، فتأمّل فيه كي تهتدي إلى الصواب، و بهذه المقدّمة تبيّن أنّ المودّة في القربى أجر النبوّة، فيجب أداء ذلك الأجر على جميع الامّة.
- مقدّمه پنجم: در اينجا بيانى مىكنيم كه منظور از قربى كيانند كه اين ويژگى بزرگ به آنان اختصاص يافته؟ و تنها به ذكر چند روايت كه در غاية المرام از طريق عامّه نقل شده اكتفا مىكنيم تا در استدلال، قوىتر و براى بستن راه عذر، رساتر و محكمتر باشد. المقدّمة الخامسة: في بيان المراد من القربى، المخصوصين بتلك الخصيصة العظمى، و نكتفي في هذا المقام بذكر جملة ممّا روي في غاية المرام، من طرق العامّة ليكون آكد في الحجّة، و أبلغ في الإعذار:
- در مسند احمد بن حنبل به سند خود از ابن عباس آورده كه گفت: وقتى آيه قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى نازل شد، گفتند: اى رسول خدا! نزديكان تو كيانند كه مودّتشان بر ما واجب گرديده؟ فرمود: على و فاطمه و دو فرزندايشان.[8] 766- فعن فضائل أحمد بن حنبل: بإسناده عن ابن عبّاس، قال:لمّا نزل: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى
- در تفسير ثعلبى مثل همين را روايت كرده. و در صحيح بخارى از سعيد بن جبير آمده كه:قربى، آل محمد مىباشند.مثل همين را در صحيح مسلم و الجمع بين الصحاح الستّة آوردهاند. قال صلى اللّه عليه و آله و سلم: عليّ و فاطمة و ابناهما. «1» و عن تفسير الثعلبي، مثله.
- و از حموينى به سند خود از ابن عباس آمده كه گفت: وقتى آيه قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى نازل گشت، گفتند: اى رسول خدا! ايشان كيستند كه خداوند مودّتشان را به ما امر مىكند؟ فرمود: على و فاطمه و فرزند ايشان [فرزندانشان].767- و عن صحيح البخاري، عن سعيد بن جبير: قربى آل محمّد. و مثله عن صحيح مسلم، و كذا الجمع بين الصحاح الستّة. «2» -768- و عن الحمويني: بإسناده عن ابن عبّاس قال: لمّا نزلت: -قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي القربى قال: يا رسول اللّه من هؤلاء الّذين يأمرنا اللّه بمودّتهم؟ قال: عليّ و فاطمة و ولدهما. «3»
- و مثل همين از ابو نعيم روايت شده، الّا اينكه به جاى «ولدهما- يا ولدهما-»، «أولادهما- فرزند ايشان، فرزندانشان» ذكر گرديده است.[9] و مثله عن أبي نعيم إلّا أنّ فيه قال: عليّ و فاطمة و أولادهما. «4»
- و از اين مقدّمه به دست آمد كه قربى ذريّه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله مىباشند. و در روايات ما نيز همين مضمون آمده و در بعضى از روايات ما چنين است مراد از قربى امامان عليهم السّلام مىباشند. و قد تحصّل من هذه المقدّمة أنّ القربى هم ذرّيّة النبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم و قد ورد في بعض رواياتنا ذلك أيضا. «5» و في بعضها أنّ المراد بالقربى: الأئمّة عليهم السّلام. «6»
- و مىتوان بين اين روايات را به دو وجه جمع كرد: و يمكن الجمع بينهما بوجهين:
- يكى: اينكه ذكر امامان از باب ذكر مصداق كامل است، چنانكه در بسيارى از تفاسير نظير اين معنى هست. أحدهما: أنّ ذكر الأئمّة من باب ذكر المصداق الكامل كما ورد نظيره في كثير من التفاسير.مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج1، ص: 417
- دوم: اينكه منظور از مودّت واجب نسبت به امامان عليهم السّلام، معرفت و ولايت آنان مىباشد، يعنى فقط ايشان را اولياى حق بدانند، چنانكه از حديثى كه از حضرت رضا عليه السّلام در مقدمه چهارم گذشت اين معنى به دست مىآيد. و الثاني: أن يكون المراد من المودّة الواجبة للأئمّة عليهم السّلام هو المعرفة بهم و تولّاهم، بمعنى جعلهم أولياء له دون غيرهم، كما يظهر ذلك من الحديث المرويّ عن مولانا الرضا عليه السلام في المقدّمة الرابعة.
- بههرصورت ترديدى نيست كه نزديكترين ذى القربى در زمان ما جز حضرت صاحب الزمان عليه السّلام كسى نيست. پس مودّت آن جناب بر همگان واجب است و بايد كه مودّت آن جناب شديدتر و بيشتر باشد از مودّت نسبت به ديگر نزديكان پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله - چنانكه در بيان حضرت رضا عليه السّلام گذشت-. و كيفما كان، فلا ريب في أنّ أقرب ذوي القربى و أكملهم في زماننا ليس سوى مولانا صاحب الزمان عجّل اللّه تعالى فرجه، فيجب على كلّ أحد موذّته صلوات اللّه عليه، و يجب أن تكون مودّته أشدّ و أكثر من غيره من ذوي القربى لما تقدّم
- مقدمه ششم- در بيان معنى و اقسام مودّت: مىگويم: المقدّمة السادسة: في بيان معنى المودّة و أقسامها
- منظور از مودّت همان محبّت قلبى است، با همه آثار ظاهرى كه دارد و نشانه محبّت قلبى مىباشد. لذا در تفسير قمى مودّت به همان آثارى كه لازمه محبّتند تفسير شده است، وى گفته: اجر نبوّت آن است كه آنان را اذيت مكنيد و با ايشان قطع رابطه ننماييد و حقّ ايشان را به ناحق مگيريد، و با آنان پيوند و ارتباط داشته باشيد و پيمان الهى را در حقّ آنها مشكنيد ....[10] ذكره في كلام مولانا الرضا عليه الآف التحيّة و الثناء. فنقول: المراد من المودّة هو المحبّة القلبيّة، بما لها من الآثار الظاهريّة الّتي هي الكواشف عن المحبّة الكامنة في القلب. و لهذا فسّر المودّة في تفسير القمّي بتلك الآثار الّتي هي لوازمها حقيقة قال: أجر النبوّة أن لا تؤذوهم، و لا تقطعوهم و لا تغصبوهم، و تصلوهم، و لا تنقضوا العهد فيهم إلى آخر ما قال. «1»
- البته واضح است كه از آثار مودّت قلبى، دوستى به زبان است و اقسامى دارد از جمله: و لا ريب أنّ من آثار المودّة القلبيّة المودّة اللسانيّة، و لها أقسام، فمنها:
- دعا كردن براى محبوب كه خوبىها را برايش بخواهد، و اين از مهمترين آثار و نتايج محبّت ظاهرى است. همچنانكه در روش پدران نسبت به فرزندانشان مىبينيم كه محبّت قلبى، آنان را وامىدارد كه براى فرزندانشان دعاى خير كنند. الدعاء للمحبوب بكلّ أمر مطلوب، فإنّه من معظم الآثار الظاهرة كما نرى بالعيان في سلوك الآباء بالنسبة إلى أولادهم، فإنّ محبّتهم القلبية تجبلهم على الدعاء بالخير،
- نتيجهاى كه از اين مقدمات به دست مىآيد، اينكه: مودّت خاندان رسول، اجر رسالت است و مهمترين خاندان و نزديكترين ايشان در اين زمان مولاى ما حضرت حجّة بن الحسن- عجّل اللّه فرجه الشريف- مىباشد، و دعا كردن براى آن حضرت و هذا مشاهد بالعيان، فلا يحتاج إلى إقامة دليل و برهان. و الحاصل من هذه المقدّمات: أنّ المودّة في القربى أجر الرسالة، و أعظم ذوي القربى و أقربهم هو مولانا الحجّة، و الدعاء له
- از اقسام مودّت است و به وسيله آن اندكى از اجر رسالت ادا مىگردد. و چون اداى اجر رسالت بر همه امّت واجب است، پس بر همه واجب است كه نسبت به حضرت حجّت- عجّل اللّه فرجه الشريف- مودّت داشته باشند و به هرمقدار كه مىتوانند آثار آن را رعايت نمايند. من جمله أقسام المودّة،فبه يؤدّى أجر النبوّة في الجملة، و حيث أنّ أداء أجر النبوّة واجب على جميع الامّة كما قدّمنا فيجب عليهم المودّة لمولانا الحجّة بما تيسّر عليهم من الآثار. و ما ذكرناه كاف لاولي الأبصار.اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
[1] . سوره شورى، آيه 23.
[2] . سوره احزاب، آيه 6.
[3] . غاية المرام: 306: در نسخه غاية المرام بههمين نحو كه آورديم:« حسان بن الارت» مىباشد، ولى شايد صحيح آن به جاى حسان، خبّاب باشد، و اللّه العالم.( مؤلف)
[4] . سوره هود، آيه 29.
[5] . سوره هود، آيه 51.
[6] . سوره شورى، آيات 22 و 23.
[7] . امالى صدوق: 424، مجلس 79،( چاپ بيروت).
[8] . غاية المرام: 306، المقصد الثاني، باب 5، ح 1.
[9] . غاية المرام: 307، المقصد الثاني، باب 5، ح 10.
[10] . تفسير القمى: 602.