- بسم الله الرحمن الرحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- نهج البلاغه – امیر المومنین – متقین 65- 2- كوتاهىآمال و آرزوها-«تراه قريبا امله»
- ترجمه:آمال و آرزوهايشان را نزديك و غير طولانى مىبينى. ***
قصر امل (كوتاهى آرزو)
- كوتاه كردنآمال و آرزوها و اميدها شعار مؤمنان و لباس اهل يقين است. پيامبرگرامى (صلى الله عليه وآله) فرمودند: آيا همه شما دوست داريد وارد بهشت شويد؟ گفتند: بله يا رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) فرمود «قَصِّروا مِنَ الأمَل وَ اجعَلُوا آجالَكم بين ابصاركم و استَحْيُوا مِنَ اللّه حقِّ الحياء»:
- «از آرزو كوتاه كنيد و مرگهاى خود را جلو چشمهاى خود قرار دهيد، و از خداوند آن طور كه سزاوار است حيا كنيد».
- در روايتى ديگر آمده كه بعد از ظهرى يا شبى بوده پيامبر (صلى الله عليه و آله) به مردم نظر كردند و فرمودند: اى مردم! آيا از خداوند متعال حيا نمىكنيد؟ گفتند: چگونه حيا نمى كنيم؟! فرمود:«تَجمَعُون مالا تَاكلون و تَأمَلون مالا تُدركون و تَنْبُونَ مالا تَسْكنون»:«آنچه نمىخوريد جمع مىكنيد و آنچه به آن نمىرسيد، آرزو مىكنيد و آنچه در آن سكنى نمىگزينيد، بنا مىكنيد».
- حضرت عيسى (عليه السلام) فرمود: اهتمام به روزى فردا نكنيد كه اگر فردا در عمرهاى شما باشد روزى و رزق شما با عمر شما مىآيد، و اگر نباشد، پس براى رزق و روزى غير خود تلاش نكنيد.
- رسول گرامى (صلى الله عليه و آله) وقتى شنيدند كه «اسامه» غلامى به صد دينار يكماهه خريده است فرمودند: اسامه طويل الأمل (بلند آرزو) است و قسم به آنكه نفس من به دست او است
- هرگز چشم نبستم كه اميد باز شدن داشته باشم و
- هرگز چشم نگشودم كه اميد بر هم نهادن آن را داشته باشم و هرگز لقمه به دهان نبردم كه اميد فرو بردن آن را پيش از مرگ داشته باشم،
- سپس فرمود: اگر عاقليد نفس خود را از مردگان به حساب آوريد و قسم به آنكه جانم در دست او است، آنچه وعده داده شدهايد، به سراغتان مىآيد و شما قدرت دفع و به عجز كشاندن آنها را نداريد.
- مردم در كوتاهى و بلندى آرزو مختلفند: بعضى آرزوى عمر دائمى و زندگى ابدى مىكنند، چنانكه خداوند مىفرمايد: يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ «دوست دارد هر يك از آنها (يهود بنىاسرائيل) كه عمر هزار ساله كند».
- هزار سال كنايه از عمر دائمى است، نه اين كه دقيقاً منظور هزار سال است، يعنى عدد تكثير است نه تعداد.
- بعضى بيشترين عمر متداول عصر خود را مىخواهند، بعضى عمر يك سال ديگر را مىخواهند،
- بعضى آرزو دارند، چند ماه ديگر زنده باشند. بعضى يك شبانهروز و هر يك از اينها برحسب همين مدتى كه آرزو مىكنند تلاش در معاش مىكنند،
- و بعضى ديگر آرزو نمىكنند، لحظه ديگر زنده باشند، گويا مرگ در مقابل چشمان آنها است و اينها منتظر آن هستند
- در روايتى است كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) از يكى از صحابه از حقيقت ايمان سؤال كردند گفت:«ما خَطوتُ خطوةً الّا ظَنَنْتُ انّى لا أَتْبَعُها اخرى» «قدم از قدم برنمىدارد، مگر اين كه اعتقاد دارم نتوانم قدمى بعد از آن قدم بردارم».
- يكى از بزرگان، هنگام نماز، به راست و چپ نظر مىكرد و وقتى از او سؤال مىشود، اين التفات به چپ و راست براى چيست؟ مىگويد:«أنْتَظَرُ مَلَك الموت مِن أىّ جَهَة يَأتينى» «من منتظر ملك الموت (مالك مرگ) هستم كه از چه جهتى مىآيد».
- در اين زمان اكثر مردم را درازىآمال و آرزوها به دام انداخته، به طورى كه افراد كم آرزو و كوتاه امل بسيار كم است تعجب است كه طول امل با طول عمر رابطه مستقيم پيدا كرده و هر چه پيرتر مىشودآمال و آرزوهايش طولانىتر مىشود، و بىجهت نبود
- كه رسول گرامى (صلى الله عليه و آله) مىفرمود:«يَشيبُ ابن آدم و تَشُبّ فيه خَصْلَتان، الحرص و طول الأمل»:«فرزند آدم پير مىشود و دو خصلت در او جوان مىشود، حرص و بلندى آرزو».
- و نيز فرمود: «حُبّ الشّيخ شابّ فى طلب الدنيا و ان إلتَقَتْ تَرقُوَتاه مِنَ الكَبَر إلّا الّذين اتّقوا و قليلٌ ما هُم»:
- «حبّ و دوستى پير در طلب دنيا جوان است گرچه دو استخوان دو طرف گردن او از فرط پيرى به هم رسد، مگر تقوا پيشهكنندگان و آنها نيز اندكند».
- به هوش آى كه در اين مدت كوتاه عمر، جائى براى پرداختن بهآمال و آرزوهاى دور و دراز نيست، غافل مباش كه به قول مولى دنيا سريع مىگذرد، نه اين كه مىگذرد كه زمان را مىگذرانيم، زمان چيزى جز مقدار حركت نيست، و حركتهاى ما گذراننده زمان است.
- يكى از بزرگان نوشته، روزى در بالين بيمارى كه حدود نود سال از عمرش گذشته بود و دو روز بعد، از دنيا رفت، نشسته بودم، هنوز هوش و دركش را از دست نداده بود از وى پرسيدم، ساليان گذشته عمر خود را چگونه درك مىكنيد؟
- او پلكهاى چشمش را روى هم گذاشت و فوراً باز كرد و گفت: «چنين چيزى» و با «چنين سرعتى».
- پرداختن بهآمال و آرزوهاى دور و دراز قدرت تفكر صحيح را از انسان مىگيرد، و انسان نمىفهمد كه دنيا زودگذر است، نمىخواهد درگذشت زمان تعمّق كند، زيرا گذشت زمان عبارت است از بريدن تدريجى درخت عمر. در قطع نخل سركش باغ حيات ما..... چون اره دو سر نفس اندركشاكش است
- با توجه به كوتاهى دنيا و كوتاه كردنآمال و آرزوها و اعتقاد به اين كه با هر نفس ى از زندان دنيا و محبوس بودن در آن آزاد شده و به طرف پروردگار مىرويم مىتوان از تأسف و وحشت درونى نسبت به سرعت دنيا و تمام شدن عمر كاست.
| اندك اندك دزدد از حبس جهان | |
| صاعداً منّا الى حيثُعلم | |
| مُتْحَفا مِنّا الى دار البقاء | |
| زانطرف آيد كه دارد او چشش |
- اگر انسان چشم بصريت باز كند و سرعت گذشتن عمر و نزديك شدن مرگ را درك كند از آرزو بيراز مىشود. مولى فرمودند: «لَو رَأىَ العَبدُ أَجَلَه و سُرعَتَه الَيه ابْغَضَ الاملَ ...»:
- «اگر بنده مرگ و سرعت آن را به سوى خود ببيند، از آرزو ناراحت و بيزار مىشود».
- اگر مرگها ظاهر شوند،آمال و آرزوها همچون يخ در مقابل خورشيد ذوب مىشوند. مولى مىفرمايند:
- «لو ظَهَرَت الآجال إفْتَضَحَت الامال»:
- «اگر اجلها ظاهر مىشدند، زشتى و عيب و بىثمر بودنآمال و آرزوها آشكار مىگرديد».
- پس گولآمال و آرزوهاى بلند را مخور كه چشمهاى قلب تو را كور مىكند «ألا مانى تَعْمَى عيونَ البَصائ»).
- و مثل سرابى حقائق را به دروغ جلوه مىدهد و از واقعيت دور مىاندازد. (الأَمَلُ كالسّراب ...).
- (ألأمَلُ خادعٌ غارٌّ ضارٌّ) «آرزو نيرنگ باز و ضرر زننده است».
- هر كه در ميدان آرزو دويد، با آمدن مرگ لغزند و به زمين خورد. (مَنْ جَرى فى ميدان أمَلِه عُثِرَ بِأجَلِه) خداوند ما را از شرور نفس امّاره و آرزوى دور و دراز دور گرداند. انشاء اللّه تعالى.
- اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج2، ص: 345
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم