--«سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/« 1-صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
-«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ«اللهم »
-مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم (عليه السّلام)، ج1، ص- 270- ص: 274
- شباهت به خاتم النبيين صلّى اللّه عليه و اله: 33- باب شباهته بجدّه خاتم الأنبياء صلى اللّه عليه و آله و سلم
- سخن جامع در اين باب فرمايش رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله مىباشد كه فرمود: مهدى از فرزندان من است، اسم او اسم من، و كنيهاش كنيه من، از نظر خلق و خلق شبيهترين مردم به من است ... 508- و الكلمة الجامعة في هذا الباب قول رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم: المهديّ من ولدي، إسمه إسمي، و كنيته كنيتي، أشبه الناس بي خلقا و خلقا، الخبر.
- مىگويم: از اين سخن مبارك درهاى بسيارى گشوده مىشود كه شايسته است در آن تدبّر نمايى تا ان شاء اللّه صبرت زياد و سينهات فراخ گردد. أقول: و هذا الكلام المبارك ينفتح منه أبواب كثيرة. فعليك بالتدبّر فيه إن شاء اللّه تعالى كي يتمّ صبرك و ينشرح صدرك.
- نظر به اينكه بيان كردن هريك از اين ويژگىها و صفات و احوال و معجزات پدران پاك آن حضرت و تطبيق آنها با صفات و حالات و معجزات آن جناب، شرحى طولانى و ميدان وسيعى مىخواهد، و ما را از منظور اصليمان بازمىدارد، به ناچار در ذكر هريك از امامان عليهم السّلام به آشكارترين و مشهورترين اوصاف اكتفا مىكنيم: فصل دوم: شباهت به ائمه معصومين عليهم صلوات اللّه - الفصل الثاني: في شباهته بالأئمّة المعصومين صلوات اللّه عليه و عليهم أجمعين و حيث أنّ ذكر كلّ واحد من خصائص آبائه الطاهرين، و خصالهم و أحوالهم، و معجزاتهم، و تطبيقها بخصاله و أحواله و معجزاته يحتاج إلى شرح طويل، و مجال عريض، و يخرجنا عمّا نحن بصدده، فلا جرم أن نكتفي في ذكر كلّ منهم بما هو أظهر صفاته و أشهرها. فنقول:
- شباهت به امام امير المؤمنين عليه السّلام: أمّا أمير المؤمنين عليه السّلام،
- اظهر صفاتش علم و زهد و شجاعت مىباشد، و تمام آنها در حضرت قائم عليه السّلام نمودار است، كه در حروف «ج» و «ح» و «ز» و «ع» گذشت. فأظهر صفاته علمه و زهده و شجاعته، و كلّها يظهر من القائم عليه السّلام
- و قد مرّ ما يدلّ على ذلك في حرف الجيم و الحاء و الزاء و العين.
- شباهت به امام حسن عليه السّلام: و أمّا الحسن عليه السّلام:
- بارزترين صفاتش حلم و بردبارى است، و از جمله آثار اين صفت: فأظهر صفاته حلمه، و من آثار الحلم السكون، سكون و آرامش داشتن و سبكسرى نكردن در مواقعى است كه شخص از ديگران نارواها ببيند، و چه خوش گفتهاند: و عدم طيش النفس في المؤاخذة، حين يرى الشخص ما يكره من غيره، و نعم ما قيل: تحلّم على الأدنين و استبق ودّهم ….. فلن تستطيع الحلم حتّى تحلّما …..بر آزارهاى افراد پست، خودت را به بردبارى بزن و محبتشان را باقى بدار؛ كه بردبار نتوانى بود تا اينكه خودت را به بردبارى بزنى. و أنت إذا تأمّلت في طول ما جرى على مولانا الحجّة صلوات اللّه عليه من رعيّته، و شدّة ابتلائه بهم، عرفت قوّة صفة الحلم فيه، و ظهورها منه، بحيث لم يظهر من أحد بهذه الكيفيّة. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السّلام)، ج1، ص: 271
- و اگر در ناراحتىها و ابتلاهاى شديد مولا حضرت حجّت- صلوات اللّه عليه- از دست رعيّتش تأمل كنى، حلم و بردبارى آن بزرگوار برايت روشن مىشود، بهطورىكه از احدى به اين كيفيت، اين صفت ظاهر نگرديده است.
- تشباهه امام حسين عليه السّلام: و أمّا الحسين عليه السّلام: فيأتي شباهته به شباهت به آن حضرت در فصل آينده خواهد آمد ان شاء اللّه تعالى. في الفصل الآتي إن شاء اللّه تعالى.
- بارزترين صفاتش عبادت مىباشد كه به «زين العابدين» و «سيّد العابدين» و «ذو الثفنات» ناميده شد، وجه ناميده شدنش به «ذو الثفنات» اين بود كه بينى آن حضرت ساييده، و پيشانى و زانوها و كف دستهايش از اثر عبادت مداوم برآمدگى پيدا كرده بود (پينه بسته بود)، چنانكه در خبرى از حضرت ابو جعفر باقر عليه السّلام از فاطمه بنت على بن ابى طالب عليهما السلام آمده كه از يكى از كنيزان امام سجاد عليه السّلام راجع به حالات آن حضرت پرسيد، در شباهت به حضرت على بن الحسين عليهما السّلام: و أمّا عليّ بن الحسين عليه السّلام: فأظهر صفاته عبادته،
- جواب گفت: مختصر كنم يا مفصل بگويم؟ گفت: مختصر كن، گفت: هيچگاه در روز برايش غذا نبرده و در شب رختخواب نگستردم.[1] و لذا سمّي بزين العابدين و سيّد العابدين، و ذي الثفنات، لأنّه قد انخرم أنفه، و ثفنت جبهته و ركبتاه و راحتاه، إدآبا منه لنفسه في العبادة.
- و اخبار بسيارى كه درباره كثرت و شدّت اهتمام آن حضرت در عبادت وارد شده است و مولاى ما حضرت حجّت- عجّل اللّه فرجه الشريف- از جدّ بزرگوارش سيّد العابدين عليه السّلام الگوى خوبى دارد، كه از حضرت ابو الحسن موسى بن جعفر عليهما السلام آمده، در وصف حضرت قائم- روحى فداه- فرمود: با آن چهره گندمگون، زردى بىخوابى شب نيز آميخته است، پدرم فداى آنكس كه شبش را در حال سجود و ركوع و ستارهشمارى (كنايه از بيدارى) خواهد گذراند ...509- كما في حديث أبي جعفر الباقر عليه السّلام عن فاطمة بنت عليّ بن أبي طالب: و لقد سألت عنه مولاة له، فقالت: أطنب أو أختصر؟ فقيل: بل اختصري، فقالت: ما آتيته بطعام نهارا قطّ، و ما فرشت له فراشا بليل قطّ إلى غير ذلك من الأخبار الكثيرة الّتي وردت في شدّة جهده في العبادة، و لمولانا الحجّة عجّل اللّه تعالى فرجه في جدّه سيّد العابدين اسوة حسنة: 510- فعن أبي الحسن موسى بن جعفر عليه السّلام أنّه قال في وصف المهديّ روحي فداه: يعتوره مع سمرته صفرة من سهر الليل، بأبي من ليله يرعى النجوم ساجدا و راكعا (إلخ).
- تمام اين حديث را در بخش هشتم خواهيم آورد ان شاء اللّه تعالى. و يأتي بطوله في الباب السادس إن شاء اللّه تعالى.ص 172
- شباهت به حضرت ابو جعفر محمد بن على باقر عليه السّلام: و أمّا أبو جعفر محمّد بن عليّ عليه السّلام:
- بارزترين صفاتش، شباهت به رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله بود. لذا جابر انصارى هنگامى كه نگاهش به آن حضرت افتاد گفت: به پروردگار كعبه قسم شمائل پيغمبر است.- چنانكه در چند روايت از او نقل شده-.با اينكه جابر پيش از امام باقر، حسن و حسين و على بن الحسين عليهم السّلام را ديده، ولى چنين سخنى درباره آنها نگفته بود، مولاى ما حضرت صاحب الزمان عليه السّلام نيز شبيه به پيغمبر است بلكه شباهتش به پيغمبر بيشتر و كاملتر مىباشد. به دليل روايات بسيارى از طرق خاصّه و عامّه از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله در وصف امام قائم- عجّل اللّه فرجه الشريف- نقل شده كه آن حضرت فرمود: شبيهترين مردم به من است در شمائل و اقوال و افعالش. كه مقدارى از اين روايات در حرف «ج» گذشت. فأظهر صفاته شباهته برسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم و لذا قال جابر الأنصاري- حين نظر إليه-: شمائل رسول اللّه و ربّ الكعبة، كما ورد به عدّة روايات مع أنّه قد رأى من قبله الحسنين، و عليّ بن الحسين عليهم السّلام و لم يقل مثل هذا الكلام، و كذا مولانا صاحب الأمر عليه السّلام، بل شباهته بالنبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم أتمّ و أكثر، لما روي عنه صلى اللّه عليه و آله و سلم في روايات مستفيضة، من طريق الخاصّة و العامّة، أنّه قال في وصفه: أشبه الناس بي في شمائله و أقواله و أفعاله و قد مرّ نبذة منها في حرف الجيم فراجع. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السّلام)، ج1، ص: 272
- شباهت به حضرت ابو عبد اللّه صادق عليه السّلام:
- بارزترين صفاتش، كشف علوم و بيان احكام براى مردم بود بهطورىكه براى امامان پيش از آن حضرت اين امر ميسّر نشد، يكى از اهل حديث گفته: چهار هزار نفر از افراد مورد اعتماد از آن حضرت روايت كردهاند.و أمّا أبو عبد اللّه جعفر بن محمّد الصادق عليه السّلام: فأظهر صفاته كشف العلوم و بيان الأحكام للأنام بنحو لم يتيسّر لمن قبله من الأئمّة عليه السّلام قال بعض أهل الحديث: إنّه روى عنه أربعة الآف رجل من الثقات.
- مىگويم: بااينحال تمام علومى كه نزد آن حضرت بود كشف نشده و براى ظهور قائم عليه السّلام به تأخير افتاده كه آن حضرت تمام احكام را بيان خواهد ساخت و آنچه گذشتگان از امامان و پيغمبران اهليّت و شايستگى آن را در مردم نديدند فاش خواهد كرد. امير المؤمنين عليه السّلام گاهى به سينه خود اشاره مىكرد و مىفرمود: «إن هيهنا لعلما علما جمّا لو أصبت له حملة ...»؛ در اينجا علم بسيارى هست اگر براى آن حاملانى بيابم ... و در كشف علوم شاهد اين معنى خواهد آمد إن شاء اللّه تعالى. أقول: و مع ذلك لم يكشف عن جميع ما عنده من أبواب العلوم، و أخّر ذلك إلى زمان ظهور القائم عليه السّلام فهو الّذي يبيّن للناس جميع الأحكام، و يكشف عمّا لم يجد السابقون عليه له أهلا، حتّى أنّ أمير المؤمنين عليه السّلام كان يقول- مشيرا إلى صدره-: إنّ هاهنا لعلما جمّا، لو أصبت له حملة ... إلى آخر كلامه الشريف، و يأتي ما يشهد لما قلناه في كشف العلوم إن شاء اللّه تعالى.
- شباهت به حضرت ابوابراهيم موسى بن جعفر عليه السّلام: و أمّا أبو إبراهيم موسى بن جعفر عليه السّلام،
- آن حضرت عليه السّلام دچار تقيّه و شدّت ترس از دشمنان بود- بيش از آنچه پدران گرامىاش بدان دچار بودند- و اين مطلب براى كسى كه در احوال زندگى آن حضرت دقّت كند واضح است. مولاى ما حضرت قائم عليه السّلام نيز همينطور است،- چنانكه در حرف «خ» به آن اشاره شد-. فقد ابتلى بالتقيّة و شدّة الخوف أكثر و أعظم ممّا ابتلى به آباؤه عليهم السّلام، و هذا واضح لمن لاحظ تاريخ أحواله عليه السّلام، و كذلك مولانا القائم عليه السّلام كما أشرنا إليه في حرف الخاء المعجمة.
- شباهت به حضرت ابو الحسن على بن موسى الرضا عليه السّلام: و أمّا أبو الحسن عليّ بن موسى الرضا عليه السّلام،
- خداوند رياست و مقام ظاهرى را براى آن حضرت قرار داد بهطورىكه براى پدران طاهرينش واقع نشده بود، و تقيّه و ترس در زمان آن حضرت تا حدودى برداشته شد، قائم عليه السّلام نيز خداوند متعال ترسش را به امنيّت بدل خواهد ساخت و او را در زمين اقتدار و تسلّطى خواهد داد كه براى احدى از پيشينيان ميسّر نشده است، و غلبه آن حضرت بر تمام جهان مانند غلبه سلطان روز است بر سلطان شب تار. فقد جعل اللّه له الرئاسة الظاهرة و الاستيلاء على ما لم يستول عليه آباؤه الطاهرون، و ارتفع التقيّة و الخوف في زمانه في الجملة، و كذلك القائم عليه السّلام، ليبدّلنّه اللّه تعالى من بعد خوفه أمنا، و ليمكّننّه في الأرض بنحو لم يقع لأحد ممّن تقدّم عليه، كما مرّ الإشارة إليه، و استيلاؤه على جميع العالم كاستيلاء سلطان النهار على الليل المظلم:
- على بن ابراهيم به سند صحيحى از حضرت ابو جعفر باقر عليه السّلام درباره آيه: وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى؛ سوگند به روز آنگاه كه تجلّى نمايد. آورده كه فرمود: «روز» همان قائم ما اهل البيت است كه هرگاه بپاخيزد، بر دولت باطل پيروز مىشود .... 511- و قد روى عليّ بن إبراهيم (ره): بسند صحيح عن أبي جعفر عليه السّلام في قوله تعالى: وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّىقال عليه السّلام: النهار هو القائم منّا أهل البيت، إذا قام غلب دولة الباطل ... الخبر.
- مىگويم: شايد نكته اينكه از آن حضرت به «روز» تعبير شده آن است كه وقتى سلطان روز آشكار مىشود، تاريكى شب را مقهور و مغلوب مىنمايد. قائم عليه السّلام نيز همينطور است كه چون ظاهر شود، دولت باطل را مقهور ساخته و بر آن پيروز گردد. و نيز هنگامى كه روز فرامىرسد جهانى به نور خورشيد روشن مىشود. همچنين قائم عليه السّلام وقتى ظهور كند تمام جهان به نور آن حضرت روشن گردد بهطورىكه مردم از نور خورشيد و ماه بىنياز شوند- چنانكه در حديث آمده- و نيز خورشيد استفاده مىكنند. قائم عليه السّلام هم هنگامى كه ظهور مىنمايد، تمام مخلوقات از نور آن حضرت بهره مىبرند و هريك به قدر ظرفيت و استعداد خود از وجود اقدسش استفاده مىكنند. (مؤلف)مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السّلام)، ج1، ص: 273
- شباهت به حضرت ابو جعفر محمد بن على تقى عليه السّلام:
- و أمّا أبو جعفر محمّد بن عليّ التقيّ عليه السّلام، وقتى امامت به آن حضرت رسيد كه به سنّ مردان نرسيده و عمرش از هشت بهار نگذشته بود، حضرت حجّت عليه السّلام نيز همينطور بود، كه در سنين طفوليّت لواى امامت را به دست گرفت- چنانكه گذشت-. فقد آتاه الإمامة حين لم يبلغ مبلغ الرجال، و لم يرتق عمره إلى ثمانية أحوال، و كذلك الحجّة عليه السّلام، كما مرّ في حرف الغين المعجمة.
- شباهت به حضرت ابو الحسن على بن محمد هادى عليه السّلام:
- هيبتى داشته كه نظير آن را احدى نداشته بهطورىكه دشمنان آن حضرت احترامها و تعظيمهايى براى آن جناب انجام مىدادند كه براى هيچ كس آن احترامها را انجام نمىدادند، كه اين امر بر اثر هيبت آن حضرت بود نه از روى محبت و علاقه به آن بزرگوار، قائم عليه السّلام نيز همينطور است كه- به ويژه در دل دشمنان- هيبت و رعب خاصى دارد، و در بحث شباهت آن حضرت به ذو القرنين مطالب مناسبى گذشت. و أمّا أبو الحسن عليّ بن محمّد الهادي عليه السّلام، فكان له هيبة لم يكن لأحد مثلها، بحيث كان أعداؤه يخصّونه باحترامات و إكرامات لا يخصّون بها أحدا و هذا كان يقع منهم إجلالا له، و هيبة منه، لا ودّا و محبّة،
- و كذا القائم عليه السّلام، فإنّ له هيبة خاصّة في قلوب الأعداء و رعبا. و قد مرّ ما يدلّ عليه في شباهته بذي القرنين،
- شباهت به حضرت ابو محمد امام حسن عسكرى عليه السّلام:
- آن حضرت عليه السّلام نيز، همين صفت را داشته است كه بجا است اين بحث را با بيان روايت شريفى كه در مجلّد دوازدهم بحار آمده به پايان بريم. و كذلك كان سيّدنا أبو محمّد الحسن بن عليّ العسكريّ عليه السّلام. 512- و لنختم الكلام بذكر رواية شريفة مرويّة في ثاني عشر البحار بإسناده:
- مرحوم مجلسى رحمه اللّه به سند خود آورده كه: عباسيان و صالح بن على و گروهى از منحرفين از مسير اهل بيت عليهم السّلام بر صالح بن وصيف، هنگامى كه امام حسن عسكرى عليه السّلام نزد او زندانى بود بر او وارد شدند و به او گفتند: بر آن حضرت سخت بگير و در وضع او رفاه و آسايشى فراهم مكن. دخل العبّاسيّون على صالح بن وصيف، و دخل صالح بن عليّ و غيرهم من المنحرفين عن هذه الناحية على صالح بن وصيف عند ما حبس أبو محمّد عليه السّلام فقال له: ضيّق عليه و لا توسّع.
- در جواب گفت: با او چكار كنم درحالىكه از بدترين افرادى كه توانستهام بر او گماشتهام ولى آنان در نماز و عبادت به جايگاه بلندى رسيدهاند. سپس آن دو نفر گماشته را احضار كرد و به آنها گفت: واى بر شما! درباره اين شخص چه فكر مىكنيد؟ گفتند: چه بگوييم درباره مردى كه روزش را روزهدار و شبش به عبادت مىگذرد، نه سخن مىگويد و نه غير عبادت به كارى مشغول مىشود، هرگاه به ما نظرى بيفكند لرزه بر اندام ما افتد، و بهطورى هيبت او در دلمان واقع شود كه خوددارى نتوانيم كرد. هنگامى كه عباسيان اين گفتار را شنيدند با خوارى و سرافكندگى رفتند. فقال لهم صالح: ما أصنع به و قد وكّلت به رجلين شرّ من قدرت عليه، فقد صارا من العبادة و الصلاة إلى أمر عظيم، ثمّ أمر بإحضار الموكّلين، فقال لهما: و يحكما ما شأنكما في أمر هذا الرجل؟ فقالا له: ما نقول في رجل يصوم نهاره و يقوم ليله كلّه، لا يتكلّم و لا يتشاغل بغير العبادة، فإذا نظر إلينا ارتعدت فرائصنا، و داخلنا ما لا نملكه من أنفسنا فلمّا سمع ذلك العبّاسيّون انصرفوا خاسئين.
- و در بحث شباهت به امام حسين عليه السّلام مطالب مناسبى خواهد آمد. البته در گوشهها مطالب نهفته بسيار بود كه از آوردن آنها خوددارى گرديد تا مبادا كتاب طولانى شود، توفيق از خداوند مىخواهيم. و يأتي في شباهته عليه السّلام بالحسين عليه السّلام ما يناسب المقام، هذا و في الزوايا خبايا قد طوينا عنها كشحا لئلّا يطول الكتاب، و اللّه تعالى هو الموفّق للصواب.
- الفصل الثالث: في جملة من شباهاته بجدّه إمام الخافقين مولانا الشهيد أبي عبد اللّه الحسين عليه السّلام مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السّلام)، ج1، ص: 274
- فصل سوم: شباهت به حضرت سيد الشهداء امام حسين عليه السّلام -
- در امور بسيارى اين شباهت وجود دارد، از جمله: و هي امور، منها: شدّة الإهتمام بذكر أمرهما في الكتاب الكريم
- شدّت اهتمام در ياد كردن آنها در قرآن كريم و سنّت پيغمبران و كتابهاى آسمانى؛ چنانكه بر پژوهشگران پوشيده نيست، و اگر بخواهيد بر قسمتى از آنها اطلاع يابيد به كتابهاى «المحجّة فيما نزل من القرآن في الحجّة عليه السّلام»و مجلّد دهم بحار و تفاسير و غير اينها مراجعه كنيد. و في ألسنة الأنبياء و كتبهم، كما لا يخفى على المتتبّع، و إن شئت الإطّلاع على جملة من ذلك فارجع إلى كتاب المحجّة فيما نزل من القرآن في الحجّة عليه السّلام، و كتاب عاشر البحار و كتب التفسير و غيرها
- اهتمام پيغمبران گذشته به گريستن براى حضرت امام حسين عليه السّلام و برپا نمودن مجالس سوگوارى و مرثيه پيش از شهادت آن جناب؛ كه نظير اهتمام امامان گذشته است در دعا كردن براى فرج مولى حجّة بن الحسن- عجّل اللّه فرجه الشريف- و طلب ظهور آن بزرگوار پيش از وقوع غيبت. و منها: اهتمام الأنبياء السابقين في البكاء لمولانا الحسين عليه السّلام و إقامة مجلس رثائه قبل شهادته، و مثله اهتمام الأئمّة السابقين في الدعاء لفرج مولانا الحجّة، و طلب ظهوره قبل وقوع غيبته. صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ«اللهم »
. سيماى حضرت مهدى در قرآن به قلم همين مترجم بارها منتشر شده است.