--«سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/« 1-صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
-«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ«اللهم »
-مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم (عليه السّلام)، ج1، ص- 280-288
- و باز در همان كتاب از نبى اكرم صلّى اللّه عليه و اله در حديثى طولانى آمده: براى او علمى هست كه هرگاه وقت خروجش برسد، آن علم خودبهخود برافراشته گردد، و 534- و فيه أيضا: عن النبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم- في حديث طويل- قال: له علم إذا حان وقت خروجه، انتشر ذلك العلم من نفسه، مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السّلام)، ج1، ص: 285
- خداوند تبارك و تعالى آن را به نطق آورد، و او را ندا كند: اى ولىّ خدا! خروج كن و دشمنان خدا را به قتل رسان. و براى او دو پرچم هست و دو نشانه، و او را شمشيرى است در نيام كه هروقت موقع خروجش شود آن شمشير بيرون آيد و خداوند- عزّ و جلّ- و أنطقه اللّه تبارك و تعالى، فناداه العلم: اخرج يا وليّ اللّه، فاقتل أعداء اللّه، و له رايتان و علامتان، و له سيف مغمد، فإذا حان وقت خروجه اقتلع ذلك السيف من غمده، و
- او را به نطق آورد پس آن حضرت را ندا مىكند و مىگويد:اى ولىّ خدا! خروج كن كه براى تو روا نيست كه از دشمنان خدا آرام بنشينى ... أنطقه اللّه عزّ و جلّ فناداه السيف: اخرج يا وليّ اللّه، فلا يحلّ لك أن تقعد عن أعداء اللّه، الخبر.
- و در بحار از ابو بصير آمده كه گفت: حضرت ابو عبد اللّه صادق عليه السّلام فرمود: هنگامى كه امير المؤمنين عليه السّلام با اهل بصره برخورد كرد و پرچم برافراشت. پرچم پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله را گشود، لذا متزلزل شدند و هنوز شعاع خورشيد زرد نگرديده بود كه فرياد زدند: اى پسر ابى طالب! ما را هلاك كردى. در اين هنگام آن حضرت دستور داد كه: اسيران را نكشيد و بر زخمىها حمله نكنيد و فراريان از جبهه را دنبال ننماييد، و هركه اسلحه خود بر زمين گذارد ايمن است، و هرآنكه درب خانهاش را ببندد در امان است. 535- و في البحار: عن أبي بصير، قال: قال أبو عبد اللّه عليه السّلام: لمّا التقى أمير المؤمنين عليه السّلام و أهل البصرة، نشر الراية راية رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم فتزلزلت أقدامهم، فما اصفرّت الشمس حتّى قالوا: أمتّنا يابن أبي طالب، فعند ذلك قال عليه السّلام: لا تقتلوا الاسراء، و لا تجهّزوا على جريح، و لا تتّبعوا مولّيا، و من ألقى سلاحه فهو آمن، و من أغلق بابه فهو آمن،
- در جنگ صفين [ياران آن حضرت] خواهش كردند كه آن پرچم را دوباره بگشايد، ولى آن جناب نپذيرفت، حسن و حسين عليهما السلام و عمّار ياسر رحمه اللّه را واسطه قرار دادند، آن حضرت به حسين عليه السّلام فرمود: فرزندم براى اين مردم مدتى تعيين شده كه به آن خواهند رسيد، و اين پرچمى است كه پس از من كسى جز قائم عليه السّلام آن را نخواهد گشود. - و لمّا كان يوم صفّين سألوه نشر الراية، فأبى عليهم، فتحمّلوا عليه بالحسن و الحسين و عمّار بن ياسر،
- فقال عليه السّلام للحسن: يا بنيّ إنّ للقوم مدّة يبلغونها، و إنّ هذه الراية لا ينشرها بعدي إلّا القائم عليه السّلام. 536- و في حديث آخر، عن أبي بصير، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام- في وصف رايته- قال: يا أبا محمّد ما هي و اللّه من قطن، و لا كتّان و لا قزّ و لا حرير،
- و در حديث ديگرى از حضرت ابو جعفر باقر عليه السّلام در وصف پرچم آن حضرت آمده كه فرمود: فقلت: من أيّ شيء هي؟
- به خدا سوگند آن پرچم از پنبه و كتان و ابريشم و ديبا نيست. راوى گويد: عرض كردم: پس از چيست؟ فرمود: از برگ درخت بهشت است. پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله روز بدر آن را برافراشت. سپس به هم پيچيد و آن را به على عليه السّلام داد، پيوسته نزد آن جناب بود تا جنگ بصره (جمل) فرارسيد، قال: من ورق الجنّة نشرها رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم يوم بدر، ثمّ لفّها و دفعها إلى عليّ عليه السّلام فلم تزل عند عليّ عليه السّلام حتّى كان يوم البصرة،
- پس امير المؤمنين عليه السّلام آن را برافراشت و خداوند پيروزى را برايش قرار داد، سپس آن را پيچيد، و آن پرچم نزد ما است. كسى آن را نمىگشايد تا قائم عليه السّلام بپاخيزد، فنشرها أمير المؤمنين عليه السّلام ففتح اللّه عليه، ثمّ لفّها، و هي عندنا هناك، لا ينشرها أحد حتّى يقوم القائم عليه السّلام
- وقتى او قيام كند احدى در مشرق و مغرب باقى نماند مگر اينكه آن را ببيند، و به مسافت يك ماه راه، رعب پيشاپيش آن و از سمت راست و از سمت چپ پيش مىرود. فإذا قام نشرها، فلم يبق في المشرق و المغرب أحد إلّا لعنها،
- سپس فرمود: او به خونخواهى پدرانش قيام مىكند، خشمگين و اسفناك براى غضب خداوند بر خلايق، پيراهن پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله را- كه روز احد پوشيده بود- و يسير الرعب قدّامها شهرا، و عن يمينها شهرا و عن يسارها شهرا. ثمّ قال عليه السّلام: يا أبا محمّد إنّه يخرج موتورا غضبان أسفا لغضب اللّه على هذا الخلق، عليه قميص رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم الّذي كان عليه يوم احد مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السّلام)، ج1، ص: 286
- دربر دارد و عمامه سحاب و زره آنجناب را پوشيده و شمشير ذو الفقار رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله را نيز با خود دارد، آنگاه شمشير مىكشد و تا هشت ماه از كشته پشته مىسازد. - و عمامته السحاب، و درع رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم السابغة، و سيف رسول اللّه ذو الفقار، يجّرد السيف على عاتقه ثمانية أشهر، يقتل هرجا ... إلخ.
- مىگويم: اين احاديث دلالت دارد كه آن حضرت پرچمهاى متعددى دارد، اخبار ديگرى نيز بر اين معنى دلالت مىكند كه در اين مختصر از ذكر آنها خوددارى شد. أقول: هذه الأحاديث تدلّ على تعدّد راياته، و يدلّ عليه أخبار أخر تركنا ذكرها في هذا المختصر.
- حرف «م»«حرف الميم»
- مرابطه آن حضرت عليه السّلام در راه خدا1- مرابطته في سبيل اللّه تعالى
- [مترجم گويد: مرابطه عبارت است از مراقبت مرزها، زيرا كه سربازان و مركبها و وسايل جنگى را در آن محل نگهدارى مىكنند].
- معنى و فضل مرابطه را در بخش هشتم ان شاء اللّه تعالى خواهيم آورد، اما خوبى و فضيلت دعا كردن براى مرابطين به دلالت عقل و نقل ثابت است. أمّا معنى المرابطة و فضلها فسنذكرهما في الباب الثامن إن شاء اللّه تعالى و أمّا فضل الدعاء للمرابطين و حسن ذلك فيدلّ عليه العقل و النقل.
- دليل عقلى اينكه: مرابطين حاميان اسلام و ديدهبانان مسلمين هستند، عقل به خوبى دعا كردن براى چنين افرادى حكم مىكند. دليل نقلى، دعاى امام و مولاى ما حضرت سيد العابدين عليه السّلام در صحيفه سجاديه- دعاى بيست و هفتم- در اين باره بس است. أمّا الأوّل: فلأنّهم حماة الدين، و عيون المسلمين، و العقل يقضي بحسن الدعاء لمن هو كذلك. و أمّا الثاني: فيكفينا دعاء مولانا سيّد العابدين عليه السّلام لهم في الصحيفة المباركة السجّاديّة، و هو الدعاء السابع و العشرون ،
- و اما اينكه حضرت حجت عليه السّلام مرابط در راه خداوند- عزّ و جلّ- است چند روايت بر آن دلالت دارد، از جمله: و أمّا ما يدلّ على كون مولانا الحجّة عليه السّلام مرابطا في سبيل اللّه عزّ و جلّ فعدّة روايات:
- در توقيعى كه براى شيخ ابو عبد اللّه محمد بن محمد بن النعمان معروف به شيخ مفيد آمده چنين فرموده است: «من عبد اللّه المرابط في سبيله إلى ملهم الحقّ و دليله ...» از طرف بنده خداى مرابط در راه او، به الهامشده و راهنماى حقّ. 537- منها: التوقيع الخارج إلى الشيخ المفيد أبي عبد اللّه محمّد بن محمّد ابن النعمان (ره) نسخته: من عبد اللّه المرابط في سبيله، إلى ملهم الحقّ و دليله.
- در كتاب غيبت شيخ نعمانى به سند خود از حضرت ابو جعفر محمد بن على باقر عليه السّلام از پدرش حضرت على بن الحسين عليهما السلام مروى است كه: ابن عباس شخصى را فرستاد تا از آن حضرت درباره آيه: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد شكيبايى كنيد و يكديگر را به صبر و استقامت سفارش نماييد 538- و منها: ما روي في كتاب الغيبة للشيخ النعماني (ره): بإسناده عن أبي جعفر محمّد بن عليّ، عن أبيه عليّ بن الحسين عليهم السّلام، أنّ ابن عبّاس بعث إليه من يسأله عن هذه الآية: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا
- ومرابطه كنيد. سؤال كند، حضرت على بن الحسين عليهما السلام غضبناك شد و فرمود: دوست داشتم آنكه تو را امر كرده، شخصا اين پرسش را مىنمود، سپس فرمود: اين آيه درباره پدرم و ما نازل شد و آن رباطى كه به ما دستور داده شده هنوز نرسيده و آن در نسل مرابط ما خواهد بود .... - فغضب عليّ بن الحسين عليه السّلام و قال للسائل: وددت أنّ الّذي أمرك بهذا و اجهني به، ثمّ قال: نزلت في أبي، و فينا، و لم يكن الرباط الّذي امرنا به بعد و سيكون ذلك ذرّيّة من نسلنا المرابط، (الخبر).مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السّلام)، ج1، ص: 287
- در البرهان از عياشى در خبر مرسلى از حضرت ابو جعفر باقر عليه السّلام درباره اين آيه شريفه آمده كه فرمود: درباره ما نازل شده و هنوز وقت رباطى كه مأمور شدهايم نرسيده است، و آن در نسل مرابط ما خواهد بود. 539- و في البرهان عن العيّاشي: مرسلا عن أبي جعفر عليه السّلام في هذه الآية- قال عليه السّلام: نزلت فينا، و لم يكن الرباط الّذي امرنا به بعد، و سيكون ذلك من نسلنا المرابط و من نسل ابن ناثلالمرابط.
- مىگويم: پوشيده نيست كه منظور از مرابط يادشده همان مولاى ما حضرت ولى عصر امام زمان عليه السّلام است. با دلالت توقيع مذكور، و در حرف «ل» نيز شاهد بر اين معنى گذشت و از اينجا معلوم مىشود كه اين امر از عبادتهاى مخصوص آن بزرگوار است، همچنانكه حجّ خانه خدا هم از ويژگىهاى آن حضرت است- كه در حرف «ح» گفتيم- أقول: لا يخفى أنّ المقصود بالمرابط المذكور هو مولانا صاحب الزمان عليه السّلام بدلالة التوقيع المذكور، و مرّ في حرف اللام ما يشهد لذلك، و من هنا يظهر أنّ ذلك من عباداته المختصّة به عليه السّلام من بين الأئمّة الكرام، كما أنّ منها أيضا حجّ بيت اللّه الحرام في جميع المواسم و الأعوام، كما بيّنّاه في حرف الحاء المهملة
- و نيز طول عمر آن حضرت و مواظبت بر ندبه بر جدّ بزرگوارش حضرت سيد الشهداء عليه السّلام از مختصات او است كه براى پدرانش نبوده است. در زيارت معروف به ناحيه منسوب به آن حضرت آمده، پس اگر دهرها مرا به تأخير انداخته و از يارى تو ناتوانىام جلو گرفته، و با كسانى كه با تو جنگ كردند نجنگيدم، و با آنكه به تو دشمنى نمود ستيز ننمودم پس هرصبح و شام بر تو ندبه مىكنم .... -
- و منها أيضا طول صبره بحيث لم يتّفق لأحد من آبائه صلوات اللّه عليهم و منها أيضا المواظبة في الندبة لمولانا الشهيد أبي عبد اللّه عليه السّلام كلّ صباح و مساء، بناء على صدور الزيارة المعروفة بالناحية عنه صلوات اللّه عليه،
- اين زيارت را فاضل مجلسى در بحار به نقل از المزار الكبير آورده است. كما نقله الفاضل المجلسي (ره) عن كتاب المزار الكبير فإنّ فيها ما لفظه:
- شدّت اهتمام و كوشش آن حضرت در ترويج دين خدا و هدايت بندگان الهى، باعث ابراز معجزات مىشود. دعا كردن براى چنين كسى كه در ترويج دين و ارشاد بندگان كوشش و سعى بليغ دارد، عقلا و نقلا ممدوح و مطلوب است. از همينجا است كه فرشتگان براى طالبان علم دعا مىكنند. به اضافه اينكه هدايت بندگان از سودمندترين امور براى آنها و احسان به ايشان است. پس لازم است درباره كسى كه مردم را به سوى حق هدايت و راهنمايى مىكند، دعا نمود. فلئن أخّرتني الدهور، و عاقني عن نصرك المقدور، و لم أكن لمن حاربك محاربا و لمن نصب لك العداوة مناصبا، فلأندبنّك صباحا و مساء (إلخ).(3) في نسخة: ناتل، قال المجلسي (ره): ابن ناتل كناية عن ابن عبّاس،و الناتل: المتقدّم و الزاجر، أو بالثاء المثلثّة كناية عن امّ العبّاس: نثيلة، فقد وقع في الأشعار المنشدة في ذمّهم نسبتهم اليها، و الحاصل أنّ من نسلنا من ينتظر الخلافة و من نسلهم أيضا، و لكن دولتنا باقية، و دولتهم زائلة
- و امّا معجزات آن حضرت عليه السّلام: محدّث بزرگوار شيخ حرّ عاملى در كتاب «اثبات الهداة» به نقل از كتاب فضل بن شاذان به سند خود از عبد اللّه بن ابى يعفور آورده است 2- معجزات آن حضرت عليه السّلام- فلئن أخّرتني الدهور، و عاقني عن نصرك المقدور، و لم أكن لمن حاربك محاربا و لمن نصب لك العداوة مناصبا، فلأندبنّك صباحا و مساء (إلخ).
- كه گفت: امام ابو عبد اللّه جعفر بن محمد- صلوات اللّه و سلامه عليهما و على آبائهما و أبنائهما- فرمود: هيچ معجزهاى از معجزات پيغمبران و اوصيا نيست مگر اينكه خداوند تبارك و تعالى مثل آن را بر دست قائم ما آشكار خواهد كرد، براى اتمام حجّت بر دشمنان. تفصيل معجزاتى كه از آن حضرت [تاكنون] بروز كرده از كتابهاى مفصل مانند بحار مطالعه شود. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السّلام)، ج1، ص: 288
- معجزاته عليه السّلام
- و هي تدلّ على شدّة اهتمامه في ترويج دين اللّه و هداية عباد اللّه، و الدعاء لمن كان كذلك راجح ممدوح عقلا و نقلا،و لذلك تدعو الملائكة لطالبي العلم مضافا إلى أنّ هداية العباد من أعظم أقسام النفع لهم، و الإحسان إليهم، فيجب الدعاء في حقّ من يهديهم إلى الحقّ، و غير ذلك من الوجوه الّتي تظهر بالتدبّر.540- و أمّا معجزاته عليه السّلام فقد روى المحدّث الحرّ العاملي (ره) في كتاب إثبات الهداة عن كتاب فضل بن شاذان: بإسناده عن عبد اللّه بن أبي يعفور، قال: قال أبو عبد اللّه جعفر بن محمّد صلوات اللّه و سلامه عليهما و على آبائهما و أبنائهما: ما من معجزة من معجزات الأنبياء و الأوصياء إلّا و يظهر اللّه تبارك و تعالى مثلها في يد قائمنا لإتمام الحجّة على الأعداء، إنتهى.
- أمّا تفصيل ما ظهر منه من المعجزات فليطلب من الكتب المطوّلة، كالبحار و غيره.
- محنت آن حضرت عليه السّلام 3- محنته عليه السّلام
- در كتاب غيبت نعمانى به سند خود از حضرت ابو عبد اللّه صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: 541- روي في كتاب غيبة النعماني: بإسناده عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال:
- هرگاه قائم- عجّل اللّه فرجه الشريف- بپاخيزد از جاهلان مردم، بيشتر از آنچه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله از جاهلان جاهليت صدمه كشيد، محنت مىبيند. فضيل گويد: عرض كردم: اين چگونه است؟ إنّ قائمنا إذا قام استقبل من جهلة الناس أشدّ ممّا استقبله رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم من جهّال الجاهليّة، قال فضيل: فقلت: و كيف ذلك؟
- فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله درحالى به سوى مردم آمد كه سنگ و كلوخها و چوبهاى تراشيده را مىپرستيدند، ولى هنگامى كه قائم ما بپاخيزد، درحالى با مردم مواجه مىشود كه همه آنان كتاب خدا را عليه او تأويل مىكنند و با آن بر او احتجاج مىنمايند. - قال: إنّ رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم أتى الناس و هم يعبدون الحجارة و الصخور و العيدان، و الخشب المنحوتة، و إنّ قائمنا إذا قام أتى الناس و كلّهم يتأوّل عليه كتاب اللّه، يحتجّ عليه به ... الخبر.
- روايات ديگرى هم در اين باره هست كه در اين مختصر از آوردن آنها خوددارى مىگردد. و في هذا المعنى روايات اخر تركنا ذكرها في هذا المختصر،
- اين از محنت زمان ظهور آن حضرت، و امّا محنتهايى كه در عصر غيبت دارد بر كسى پوشيده نيست. و هذا بيان
- محنته في زمان ظهوره. أمّا محنته في زمان غيبته، فلا يكاد يخفى على أحد من شيعته.
- مصيبتهاى آن حضرت عليه السّلام بسيار است، همانند مصايب پدران و اجداد بزرگوارش- بهويژه حضرت سيد الشهداء عليه السّلام- بر او نيز وارد است، كه ولىّ خون آنها است- چنانكه در تفسير آمده-. و دعا كردن براى مصيبتديده مستحب است، چنانكه در اخبار و احاديثى كه از ائمه اطهار عليهم السلام وارد شده منقول است. ص: 288 صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ«اللهم »