«سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/«
- صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
- نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
- -«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
- «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
- -مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم عليه السّلام، ج1، ص: ص: 384
- از آيات قرآن: مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ؛[1] چهكسى جز به اجازه او در پيشگاهش شفاعت كند. فمن الآيات قوله تعالى في سورة البقرة مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ «2»
- مالك شفاعت نيستند مگر براى كسى كه نزد خداوند عهدى داشته باشد. لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً؛[2] و في سورة مريم: لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً «3».
- در آنروز شفاعت سودى ندارد جز آن را كه خداوند اذن داده و قول [و عقيدهاش] را پسنديده باشد يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلًا؛[3]. و في سورة طه: يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلًا «4».
- شفاعت نمىكنند مگر براى كسى كه خدايش پسنديده باشد. لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى؛[4] و في سورة الأنبياء: وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى «5».
- و شفاعت نزد او سود نمىبخشد مگر براى آنكس كه اذن داده باشد. وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ؛[5] و في سورة سبأ: وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ «6».
- و از اخبار: به حدّ تواتر است و ما به آوردن قسمتى از آنها كه در مجلّد سوم بحار نقل شده اكتفا مىكنيم: و أمّا الأخبار: فهي في حدّ التواتر، و نحن نكتفي بذكر نبذة ممّا روي في ثالث البحار:
- از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله است كه فرمود: براى هرپيغمبرى دعايى هست كه از درگاه الهى خواسته است، من دعايم را براى شفاعت امّتم روز قيامت نگهداشتهام.[6] 706- فعن النبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم قال: لكلّ نبيّ دعوة قد دعا بها و قد سأل سؤلا و قد أخبأت دعوتي لشفاعتي لامّتي يوم القيامة. «1»
- و از آن حضرت عليه السّلام است كه فرمود: سه طايفه روز قيامت به شفاعت برمىخيزند، پس به آنها شفاعت داده مىشود: پيغمبران، سپس علما و سپس شهدا.[7] 707- و عنه صلى اللّه عليه و آله و سلم قال: ثلاثة يشفعون إلى اللّه عزّ و جلّ فيشفّعون: الأنبياء، ثمّ العلماء، ثمّ الشهداء. «2» مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج1، ص: 384
- و از آن حضرت عليه السّلام آمده كه فرمود: هركس به حوض من ايمان نياورد خداوند او را بر حوضم وارد نسازد و هرآنكه به شفاعت من ايمان نياورد، خداوند او را به شفاعت من نايل ننمايد. سپس فرمود: البته شفاعتم براى اهل گناهان كبيره از امّتم مىباشد، امّا نيكوكاران بر آنها باكى نيست.[8] 708- و عنه صلى اللّه عليه و آله و سلم قال: من لم يؤمن بحوضي، فلا أورده اللّه حوضي، و من لم يؤمن بشفاعتي فلا أناله اللّه شفاعتي، ثمّ قال عليه السّلام: إنّما شفاعتي لأهل الكبائر من امّتي، فأمّا المحسنون فما عليهم من سبيل. «3»
- مىگويم: منظور از شفاعت در اين حديث: درخواست عفو و بخشش نسبت به بدكاران است نه اينكه شفاعت منحصر در آن باشد. أقول: المراد بالشفاعة في هذا الحديث هو طلب العفو عن المسيء، لا حصر الشفاعة فيه.
- و از آن حضرت عليه السّلام مروى است كه: من شفاعتكننده براى امّتم نزد پروردگارم در قيامت هستم.[9] 709- و عنه صلى اللّه عليه و آله و سلم قال: أنا الشفيع لامّتي إلى ربّي. «4»
- و نيز از رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله است كه: هرگاه در مقام محمود بپاخيزم، براى صاحبان كبيره از امّتم شفاعت مىكنم. پس خداوند در حقّ آنها به من شفاعت مىدهد، به خدا قسم درباره كسى كه ذريّهام را اذيت كرده باشد شفاعت نكنم.[10] 710- و عنه صلى اللّه عليه و آله و سلم: إذا قمت المقام المحمود تشفّعت في أصحاب الكبائر من امّتي، فيشفّعني اللّه فيهم، و اللّه لا تشفّعت فيمن آذى ذرّيّتي. «5»
- در حديثى آمده: غلامى مربوط به همسر على بن الحسين عليهما السلام به نام ابو ايمن بر حضرت امام محمد باقر عليه السّلام وارد شد و عرض كرد: اى ابو جعفر مردم را فريب مىدهيد و مىگوييد: 711- و في حديث آخر أنّه دخل مولى لأمرأة عليّ بن الحسين على أبي جعفر عليه السّلام يقال له: أبو أيمن، فقال: يا أبا جعفر، تغرّون الناس و تقولون شفاعة محمّد، شفاعة محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلم! فغضب أبو جعفر عليه السّلام حتّى تربّد وجهه «6» ثمّ قال:
- شفاعت محمد صلّى اللّه عليه واله! پس حضرت ابو جعفر عليه السّلام غضبناك شد بهطورىكه صورتش متغيّر گشت. و يحك يا أبا أيمن، أغرّك أن عفّ بطنك
- سپس فرمود: خدايت بيامرزد اى ابو ايمن، آيا پاكى شكم و عفّت فرجت، تو را مغرور ساخته! به خدا سوگند! اگر صحنههاى ترسناك قيامت را ببينى محتاج شفاعت محمد صلّى اللّه عليه و اله خواهى بود. واى بر تو! آيا جز براى كسى كه آتش بر او واجب شده شفاعت مىكند؟ آنگاه فرمود: هيچكس از اوّلين و آخرين نيست مگر اينكه روز قيامت به شفاعت محمد صلّى اللّه عليه و اله محتاج باشد. پس از آن فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله را شفاعت درباره اهلش مىباشد، و براى ما شفاعت درباره شيعيانمان است، و براى شيعيانمان شفاعت در خاندانشان هست. آنگاه فرمود: و هرآينه مؤمن در حق همچون ربيعه و مضر (دو قبيله پرجمعيت عرب) شفاعت خواهد كرد، و مؤمن حتى براى خادمش هم شفاعت مىكند و مىگويد: پروردگارا! حقّ خدمتم، او از گرما و سرما مرا حفظ مىنمود.[11] و فرجك، أما لو قد رأيت أفزاع القيامة لقد احتجت إلى شفاعة محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلم ويلك، فهل يشفع إلّا لمن وجبت له النار.ثمّ قال: ما أحد من الأوّلين و الآخرين إلّا و هو محتاج إلى شفاعة محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلم يوم القيامة.ثمّ قال أبو جعفر عليه السّلام: إنّ لرسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم الشفاعة في امّته، و لنا شفاعة في شيعتنا، و لشيعتنا الشفاعة في أهاليهم.ثمّ قال: و إنّ المؤمن ليشفع في مثل ربيعة و مضر، و إنّ المؤمن ليشفع حتّى لخادمه، و يقول: يا ربّ حقّ خدمتي، كان يقيني الحرّ و البرد. «1» مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج1، ص: 385
- سوم- اشاره به شفعاى روز قيامت: بدان كه مقام شفاعت بزرگ از ويژگىهاى رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله مىباشد. در خصال و غير آن از آن حضرت آمده فرمود: پنج چيز به من داده شده كه به احدى پيش از من داده نشده است: الأمر الثالث: في ذكر بعض الشفعاء يوم القيامة إعلم أنّ الشّفاعة الكبرى من خصائص نبيّنا صلى اللّه عليه و آله و سلم:712- روي في الخصال و غيره: عنه صلى اللّه عليه و آله و سلم قال: اعطيت خمسا لم يعطها أحد قبلي:
- زمين برايم سجدگاه و پاكيزه شده، و به وسيله رعب يارى شدم، و غنيمت برايم حلال گرديد، و جوامع كلم [سخنان كوتاه و پرمعنى]، و شفاعت به من داده شده است.[12] جعلت لي الأرض مسجدا و طهورا، و نصرت بالرعب، و احلّ لي المغنم، و اعطيت جوامع الكلم، و اعطيت الشفاعة. «2»
- و شفاعت ديگران، از شاخههاى شفاعت بزرگ آن جناب است، زيرا كه به آن منتهى مىشود و از جمله شفيعان، امامان معصوم عليهم السّلام مىباشند- چنانكه دانستى- و نيز رواياتى بر اين معنى دلالت دارد. و شفاعة غيره من شعب شفاعته الكبرى لانتهائها إليه صلى اللّه عليه و آله و سلم.
فمن الشفعاء: الأئمّة الطاهرون، كما عرفت،
- از حضرت ابو عبد اللّه صادق عليه السّلام درباره آيه شريفه: فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ؛[13] [كافران گويند:] پس براى ما نه شفيعانى هست و نه دوستان صميمى. فرمود: شفيعان ائمه هستند و دوستان از مؤمنين.[14] و درباره آيه شريفه: مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ؛[15] چه كسى نزد او شفاعت كند جز به اذن او. امام صادق عليه السّلام فرمود: ما آن شفاعتكنندگان هستيم. 713- و يدلّ عليه أيضا ما في البحار: عن أبي عبد اللّه عليه السّلام في قول اللّه تعالى: فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ «3» قال: الشافعون: الأئمّة، و الصديق من المؤمنين. «4» - و في قوله تعالى: مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ «5» قال: نحن اولئك الشافعون. «6»
- و از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله آمده: تعداد شفيعان پنج است: قرآن، رحم، امانت، پيغمبر شما و خاندان پيغمبر شما.[16] 715- و عن النبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم: الشفعاء خمسة:
القرآن، و الرحم، و الأمانة، و نبيّكم، و أهل بيت نبيّكم. «7»
- و از معاوية بن وهب روايت است كه گفته: از حضرت صادق عليه السّلام درباره آيه: لا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً؛[17] سخن نمىگويند مگر آنها كه پروردگار رحمان اجازهشان دهد و سخن صواب گويند. سؤال كردم. فرمود: به خدا قسم! ما هستيم كسانى كه به آنها اجازه داده شده و سخن صواب گويند. عرض كردم: فدايت شوم چه مىگوييد؟ فرمود: پروردگارمان را ثناگوييم و بر پيامبرمان صلّى اللّه عليه و اله درود فرستيم و براى شيعيانمان شفاعت كنيم و خداوند ما را ردّ نمىكند.[18] 716- و عن معاوية بن وهب قال: سألت أبا عبد اللّه عليه السّلام عن قول اللّه تبارك و تعالى: لا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً «1» قال: نحن و اللّه المأذون لهم في ذلك اليوم و القائلون صوابا. قلت: جعلت فداك، و ما تقولون؟ قال: نمجّد ربّنا و نصلّي على نبيّنا صلى اللّه عليه و آله و سلم و نشفع لشيعتنا، فلا يردّنا ربّنا. «2»
- و از جمله شفيعان، ذريّه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله مىباشند. در امالى شيخ صدوق و بحار از امام صادق عليه السّلام آمده كه فرمود: چون روز قيامت شود خداوند اولين و آخرين را بر پهنه دشتى جمع گرداند، پس تاريكى شديدى آنان را فرامىگيرد، ايشان به درگاه خداوند ضجّه و ناله مىزنند و مىگويند: و منهم: ذرّية رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم:717- ففي أمالي الصدوق و البحار: عن الصادق عليه السّلام قال: إذا كان يوم القيامة، جمع اللّه الأوّلين و الآخرين في صعيد واحد، فتغشاهم ظلمة شديدة فيضجّون إلى ربّهم و يقولون: يا ربّ اكشف عنّا هذه الظلمة، قال: فيقبل قوم يمشي النور بين أيديهم، قد أضاء أرض القيامة، فيقول أهل الجمع: هؤلاء أنبياء اللّه؟ فيجيئهم النداء من عند اللّه: ما هؤلاء بأنبياء، فيقول مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج1، ص: 386
- پروردگارا! اين تاريكى را از ما دور گردان. پس عدّهاى مىآيند كه نور پيشاپيش آنان در حركت است و زمين قيامت را روشن نموده است. اهل قيامت مىگويند: اينان پيغمبران هستند. پس ندا از سوى خداوند مىرسد كه: اينان پيغمبر نيستند.
- اهل جمع مىگويند: پس اينها فرشتگان هستند. ندا از سوى خداوند مىآيد: اينها فرشتگان نيستند. أهل الجمع: فهؤلاء ملائكة؟ فيجيئهم النداء من عند اللّه: ما هؤلاء بملائكة،
- گويند: پس ايشان شهدا هستند. از سوى خداوند ندا مىرسد: ايشان شهدا نيستند. فيقول أهل الجمع:
هؤلاء شهداء؟ فيجيئهم النداء من عند اللّه: ما هؤلاء بشهداء.
- مىگويند: اينها كيستند؟ ندا مىآيد كه از خودشان بپرسيد كيستند. اهل جمع از آنان مىپرسند: شما كيستيد؟ فيقولون: من هم؟ فيجيئهم النداء: يا أهل الجمع سلوهم: من أنتم؟
- مىگويند: ما علويان هستيم، ما ذريّه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله مىباشيم، ما فرزندان على ولىّ خدا هستيم. ماييم كه به گرامىداشت پروردگار اختصاص يافتهايم، ايمن و بااطمينان هستيم. پس به آنان از سوى پروردگار- عزّ و جلّ- ندا مىرسد كه: دوستان و محبّان و پيروانتان را شفاعت كنيد.
- آنگاه شفاعت مىنمايند.[19] فيقول أهل الجمع: من أنتم؟ فيقولون: نحن العلويّون، نحن ذرّيّة محمّد رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم نحن أولاد عليّ وليّ اللّه، نحن المخصوصون بكرامة اللّه، نحن الآمنون المطمئنّون، فيجيئهم النداء من عند اللّه عزّ و جلّ: اشفعوا في محبّيكم و أهل مودّتكم و شيعتكم، فيشفعون، فيشفّعون. «3»
- و از جمله شفيعان، مؤمنين هستند كه بعضى دلايل آن پيشتر گذشت، بعد از اين نيز بعضى دلايل خواهد آمد. همچنين در بحار از رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله روايت آمده فرمود: فقراى از شيعيان على و خاندان على عليه السّلام را پس از او سبك مشماريد كه هريك از آنان عدّهاى همچون قبايل ربيعه و مضر را شفاعت مىكنند.[20] و منهم: المؤمنون، و قد مرّ، و يأتي ما يدلّ عليه:718- و في البحار: عن رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم قال: لا تستخفّوا بفقراء شيعة عليّ و عترته من بعده، فإنّ الرجل منهم ليشفع لمثل ربيعة و مضر. «4»
- و از جمله شفيعان، علماى عامل مىباشند. حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند: چون روز قيامت شود خداوند عالم و عابد را برانگيزد، پس هنگامى كه در پيشگاه خداوند- عزّ و جلّ- مىايستند، به عابد گفته مىشود، به سوى [رحمت] خدا روان شود. و به عالم مىگويند: بايست و براى مردم شفاعت كن به پاداش اينكه آنان را نيكو تربيت كردى.[21] و منهم: العلماء العاملون:719- ففيه: عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: إذا كان يوم القيامة بعث اللّه العالم و العابد فإذا وقفا بين يدي اللّه عزّ و جلّ، قيل للعابد: انطلق إلى الجنّة، و قيل للعالم: قف تشفع للناس بحسن تأديبك لهم. «1»
- و از جمله شفيعان، زائران قبر امام حسين عليه السّلام هستند. و منهم: زوّار قبر الحسين عليه السّلام:
- در خصائص الحسين و غير آن از سيف تمّار از حضرت صادق عليه السّلام آمده كه فرمود: زيارت كننده قبر حسين عليه السّلام روز قيامت براى صد هزار مرد شفاعت داده مىشود كه همه آنان آتش [دوزخ] واجب بوده است. 720- ففي خصائص الحسين و غيره: عن سيف التمّار، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: زائر الحسين مشفّع يوم القيامة لمائة [ألف] رجل: كلّهم قد وجبت لهم النار. «2» مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج1، ص: 387
- و در بحار از حضرت ابى عبد اللّه صادق عليه السّلام آمده كه فرمود: روز قيامت آوازدهندهاى ندا مىكند: شيعيان آل محمد عليهم السّلام كجايند؟ پس عدّهاى كه جز خدا كسى شمارششان نتواند كرد بپاخيزند و در يك سمت قرار مىگيرند، آنگاه منادى ندا مىكند: زوّار قبر حسين عليه السّلام كجايند؟721- و في مزار البحار: عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: ينادي مناد يوم القيامة: أين شيعة آل محمّد؟ فيقوم عنق من الناس لا يحصيهم إلّا اللّه، فيقومون ناحية من الناس، ثمّ ينادي مناد: أين زوّار قبر الحسين عليه السّلام؟
- عده بسيارى بپاخيزند. به آنان گفته مىشود: دست هركه را كه دوست داريد بگيريد و آنها را به بهشت ببريد. پس هركدام دست هركه را كه دوست دارد مىگيرد بهطورىكه شخصى به يكى از ايشان مىگويد: فلانى! آيا مرا نمىشناسى من همانم كه فلان روز و فلان جا به احترام تو از جاى برخاستم. پس او را داخل بهشت مىنمايد و از اين كار جلوگيرى نمىشود.[22] فيقوم اناس كثير، فيقال لهم: خذوا بيد من أحببتم انطلقوا به إلى الجنّة فيأخذ الرجل من أحبّ حتّى أنّ الرجل من الناس يقول لرجل: يا فلان أما تعرفني؟ أنا الّذي قمت لك يوم كذا و كذا، فيدخله الجنّة، لا يدفع و لا يمنع. «3»«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
[1] . سوره بقره، آيه 255.
[2] . سوره مريم، آيه 87.
[3] . سوره طه، آيه 109.
[4] . سوره انبياء، آيه 28.
[5] . سوره سبأ، آيه 23.
[6] . بحار الانوار: 8/ 34.
[7] . بحار الانوار: 8/ 34.
[8] . بحار الانوار: 8/ 34.
[9] . بحار الانوار: 8/ 34.
[10] . بحار الانوار: 8/ 37.
[11] . محاسن: 183.
[12] . خصال: 1/ 183.
[13] . سوره شعرا، آيه 100.
[14] . بحار الانوار: 8/ 42.
[15] . سوره بقره، آيه 255.
[16] . بحار الانوار: 8/ 43.
[17] . سوره نبأ، آيه 38.
[18] . بحار الانوار: 8/ 41.
[19] . بحار الانوار: 8/ 36.
[20] . بحار الانوار: 8/ 59.
[21] . بحار الانوار: 8/ 59.
[22] . بحار الانوار: 101/ 27.