«سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/«
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
-«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
-مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم عليه السّلام ، ج.2.ص39
- اللّهمّ قلت و قولك الحقّ: زیرا تو ای خدا، فرمودهای، و کلام تو حق است:
- حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها «تا زمانی که زمین زینتهای خود را به خود گیرد
- وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلًا أَوْ نَهاراً - و آراسته شود، و اهل آن گمان کنند که بر آن قدرت دارند، فرمان ما شب یا روز به آن میرسد،
- فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ- و آن را درو میکنیم، گویی دیروز هرگز سبز نشده است.» این چنین است. ما آیات را برای مردمی که میاندیشند، به تفصیل بیان میکنیم
- و قلت: فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ و انّ الغاية عندنا قد تناهت، - پس چون ما را اندوهگین کردند، از آنها انتقام گرفتیم.
- و انّا لغضبك غاضبون، و انّا على نصر الحقّ متعاصبون، آری، هدف م
- ا به پایان خود رسیده است. آری، ما از خشم تو خشمگینیم و به پیروزی حق دل بستهایم.
- و الى ورود امرك مشتاقون، و لانجاز وعدك مرتقبون، - مشتاق رسیدن فرمان تو و منتظر تحقق وعده تو هستیم
- و لحلول و عيدك باعدائك متوقّعون - و منتظر رسیدن تهدید تو به دشمنانت.
- اللّهمّ فأذن بذلك، و افتح طرقاته، و سهّل خروجه، خدایا، آن را اذن ده و راههایش را باز کن و خروجش را آسان
- و وطّئ مسالكه، مهج الدعوات: 85. - و راههایش را هموار گردان. (مهج الدعوات: ۸۵)
- و اشرع شرايعه، و ايّد جنده و اعوانه، و قوانینش را برقرار کن و سربازان و یارانش را یاری فرما
- و بادر بأسك القوم الظّالمين، و با خشم خود بر ستمگران شتاب کن
- و ابسط سيف نقمتك على اعدائك المعاندين، و شمشیر انتقام خود را بر دشمنان سرسختت بگستران
- و خذ بالثّار، انّك جواد مكّار. و انتقام بگیر، زیرا تو بخشنده و حیلهگری.۱۰۶۲-
- 1062- الثامن: قنوت آخر مرويّ عنه عليه السلام في الحديث المشار إليه:
- «اللّهمّ مالك الملك تؤتي الملك من تشآء هشتم: دعای دیگری که از ایشان علیه السلام در حدیث مذکور روایت شده است:
- و تنزع الملك ممّن تشآء، و تعزّ من تشآء -«ای خدا، ای مالک ملک، به هر که خواهی ملک میدهی و از هر که خواهی ملک میگیری،
- و تذلّ من تشآء، بيدك الخير إنّك على كلّ شيء قدير، و به هر که خواهی عزت میدهی و هر که خواهی خوار میکنی. خیر در دست توست،
- يا ماجد يا جواد يا ذا الجلال - زیرا تو بر هر چیزی توانایی. ای باعظمت، ای کریم،
- و الإكرام، يا بطّاش يا ذا البطش الشّديد، - ای صاحب جلال و اکرام، ای مغلوب، ای صاحب عذاب شدید،
- يا فعّالا لما يريد، يا ذا القوّة المتين، ای انجامدهنده هر چه بخواهد، ای صاحب قدرت عظیم،
- يا رؤوف يا رحيم، يا لطيف يا حيّ حين لا حيّ، ای رحمان، ای رحیم، ای مهربان، ای لطیف، ای زندهای که زندهای نیست،
- أسألك باسمك المخزون الحيّ القيّوم - از تو مىخواهم به واسطه اسمت كه ذخيره شده، پنهان، زنده و پايدار است؛
- الّذي استأثرث به في علم الغيب عندك - كه در دانش پنهان خود، مخفيش كردهاى و هيچكس از آفريدگانت بدان آگاهى ندارد؛
- لم يطّلع عليه أحد من خلقك، و أسألك باسمك الّذي تصوّر به خلقك في الأرحام - و از تو درخواست مىكنم به واسطه آن اسمت كه آفريدگانت را با آن در رحم مادران،
- كيف تشآء و به تسوق هرگونه بخواهى صورت مىبخشى؛
- إليهم أرزاقهم في أطباق الظّلمات من بين العروق و العظام، و روزى ايشان را در طبقههاى تاريك، از بين رگها و استخوانها به ايشان مىرسانى؛
- و أسألك باسمك الّذي ألّفت به بين قلوب أوليآئك و به ألّفت بين الثّلج و النّار، و از تو درخواست مىكنم به واسطه آن اسمت كه با آن بين دلهاى دوستانت پيوند و الفت برقرار كردى؛ و برف و آتش را باهم گرد آوردى،
- لا هذا يذيب هذا و لا هذا يطفىء هذا، به گونهاى كه نه آتش برف را آب كند، و نه برف آتش را خاموش نمايد؛
- و أسألك باسمك الّذي كوّنت به طعم المياه، و از تو درخواست مىكنم به واسطه آن اسمت كه با آن، به آبها طعم بخشيدى،
- و أسألك باسمك الّذي أجريت به المآء و از تو درخواست مىكنم به آن اسمت كه با آن آب را در بين لايههاى زمين در ريشههاى گياه جارى ساختى،
- في عروق النّبات بين أطباق الثّرى - و از ميان سنگهاى سخت، آب را به سوى ريشه درختان روان نمودى،
- و سقت المآء إلى عروق الأشجار بين الصّخرة الصّماّء، و أسألك باسمك الّذي كوّنت به طعم الّثمار و ألوانها، و از تو درخواست مىكنم به آن اسمت كه به وسيله آن طعم و رنگهاى مختلف را به ميوهها دادى؛
- و أسألك باسمك الّذي به تبدئ و تعيد، و از تو درخواست مىكنم با آن نامى كه با آن، آغاز مىكنى و بازمىگردانى؛
- و أسألك باسمك الفرد الواحد المتفرّد بالوحدانيّة المتوحّد بالصّمدانيّة، و از تو درخواست مىكنم با آن اسم يكتاى يگانهات، اسمى كه به يكتايى اشاره دارد، و براى بىنيازى، يگانه است؛
- و أسألك باسمك الّذي فجّرت به المآء من الصّخرة الصّماّء و سقته من حيث شئت،و از تو مىخواهم به واسطه نامى كه با آن، آب را با نيرو و فشار از تكّه سنگهاى سفت و محكم بيرون آوردى، و از هر جايى كه خواستى روان ساختى؛
- و أسألك باسمك الّذي خلقت به خلقك و از تو مىخواهم به واسطه اسمى كه با آن، آفريدگانت را آفريدى
- و رزقتهم كيف شئت و كيف شآؤا، يا من لا تغيّره الأيّام و اللّيالي و هرگونه كه خواستى و هرگونه كه خواستند آنان را روزى دادى؛ اى كسى كه روزها و شبها،
- أدعوك بما دعاك به نوح حين ناداك فأنجيته و من معه و أهلكت قومه -در او دگرگونى ايجاد نمىكنند؛ مىخوانم تو را با همان دعايى كه نوح هنگامى كه تو را ندا داد خواند، پس او را با همراهانش نجات بخشيدى، و قوم (ستمگر) ش را نابود كردى؛
- و أدعوك بما دعاك به ابراهيم خليلك حين ناداك فأنجيته و تو را مىخوانم با همان دعايى كه ابراهيم- دوستت- هنگامى كه تو را ندا داد دعا كرد، پس او را نجات دادى،
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم