مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم  عليه السّلام، ج‏2، ص: 123 اللّهمّ فكما نصب نفسه غرضا فيك للأبعدين

«سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/«                                           

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir 

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad 

-«بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏»

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ  

مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم  عليه السّلام، ج‏ ص: 123

  1. اللّهمّ فكما نصب نفسه غرضا فيك للأبعدين - بارالها؛ همان‏گونه كه جان خويش را به خاطر تو در تيررس مخالفان قرار داد،
  2. و جاد ببذل مهجته لك فى الذّبّ عن حريم المؤمنين - و سعى نيكو نموده است به بذل خون خود از براى دفاع نمودن از حريم مؤمنان؛
  3. و ردّ شرّ بغاة المرتدّين المريبين حتّى أخفى - و در ردّ شرّ و بدى ستم‏كاران، بى‏دين‏شدگان و شك‏كنندگان؛
  4. ما كان جهر به من المعاصي - تا جايى كه گناهانى كه آشكار شده بود
  5. و أبدى ما كان نبذه العلمآء - پنهان كرد و چيزهايى را آشكار كرد كه دانشمندان دينى پيمان داده بودند
  6. ورآء ظهورهم ممّا أخذت ميثاقهم على أن يبيّنوه للنّاس - آن چيزها را براى مردم تبيين و روشن كنند
  7. و لا يكتموه و دعا إلى إفرادك بالطّاعة و كتمان نكنند؛ ولى آن امور را به فراموشى سپرده بودند؛ و مردم را تنها به فرمان‏بردارى از تو فراخواند،
  8. و أن لا يجعل لك شريكا من خلقك، - و اینكه كسى از مخلوقات را براى تو شريك قرار ندهد
  9. يعلو أمره على أمرك مع ما يتجرّعه فيك - و دستورش را برتر از دستور تو قرار ندهد.
  10. من مرارات الغيظ الجارحة بمواسّ [بحواسّ، افزون بر آن‏چه گفته شد، تلخى سختى‏ها
  11. بحواشي‏] القلوب و ما يعتوره من الغموم - و رنج‏هاى خشمى را كه قلب را مجروح مى‏كند،
  12. و يفرغ عليه من أحداث الخطوب - در راه تو جرعه‏جرعه مى‏نوشد؛ غم‏هايى را كه پيوسته به او مى‏رسد، تحمّل مى‏كند؛ امور دردناكى كه تازه به او مى‏رسد
  13. و يشرق به من الغصص الّتي لا تبتلعها الحلوق كه هر لحظه تازه‏تر مى‏شود؛ غصّه‏هايى كه در گلوى مانده و از حلقوم فرونمى‏رود،
  14. و لا تحنو عليها الضّلوع من نظرة إلى أمر من أمرك - و پهل وى انسان توان تحمّلش را ندارد؛ تحمّل مى‏كند. این‏ها در هنگامى است كه به دستورى از دستورات و كارهاى تو مى‏نگرد،
  15. و لا تناله يده بتغييره و ردّه إلى محبّتك. فاشدد ولى دستش كوتاه است و نمى‏تواند آن دستور دگرگون‏شده را تغيير دهد و آن‏گونه كه تو دوست دارى قرارش دهد.
  16. اللّهمّ أزره بنصرك - خدايا؛ با ياريت پشتش را محكم گردان،
  17. و أطل باعه فيما قصرعنه - و توانائى‏اش بده در مورد آنچه نتوانسته انجام دهد
  18. من اطّراد الرّاتعين حماك - از دور كردن خوشگذران‏ها در راه حرام و معصيت تو؛
  19. و زده في قوّته بسطة من تأييدك - و نيروى او را از جهت باز شدن دستش با تأييد خودت افزايش بده؛
  20. و لا توحشنا من أنسه - ما را از انس گرفتن با او مگريزان (به وحشت مينداز)؛ آرزويش را-  كه درستى و اصلاح فراگير امور مردمش و عدالت آشكار در بين‏شان است-
  21. في أهل  ملّته و العدل الظّاهر في أمّته. - بر باد مده و نااميدش مساز. خدايا؛ هنگام حساب و كتاب بندگانت، جايگاه او را به خاطر آنچه استقبال كرد از برپا داشتن فرمانت، شرافت‏مند گردان؛ پيامبرت حضرت محمّد را-
  22. اللّهمّ و شرّف بما استقبل به من القيام - كه درود تو بر او و آل او باد- با ديدن آن بزرگوار و كسانى كه دعوتش را پذيرفته و از او پيروى كردند؛ شادمان گردان. خداوندا و بلند گردان به سبب آنچه روى آورده است به آن از بپاى داشتن داشتن امر تو
  23. بأمرك لدى موقف الحساب مقامه - و به خاطر این‏كه به دستور تو قيام كرده و دستوراتت را اجرا مى‏كند، به فرمان تو، در وقت حساب، او [در قیامت] خواهد ایستاد
  24. و سرّ نبيّك محمّدا صلواتك عليه و آله برؤيته - و پیامبر شما محمد، که درود تو بر او و خاندانش باد، از دیدن او خوشحال شود
  25. و من تبعه على دعوته - به سبب ديدن آن حضرت و كسانى را كه تابع گشته‏اند
  26. و أجزل له على ما رأيته قآئما به من أمرك ثوابه - او را بر خواندن او و بده به آن حضرت بر آنچه ديده‏اى او را به پاى دارنده مر آن چيز را از فرمان تو مزد او را و ظاهر گردان‏
  27. و أبن قرب دنوّه منك فى حياته -  زيادتى نزديكى او را به نزد تو در زمان حيات او
  28. و ارحم استكانتنا من بعده - و رحم نماى زارى نمودن ما را از دورى او
  29. و استخذآئنا لمن كنّا نقمعه به إذ أفقدتنا وجهه - و تضرّع كردن ما را براى كسى كه بوديم ما ذليل‏كننده مر او را به سبب آن حضرت چون كه پنهان نموده‏اى از ما روى او را
  30. و بسطت أيدي من كنّا نبسط أيدينا عليه لنردّه عن معصيته - و دراز كرده‏اى تو دستهاى كسى را كه بوديم ما آن كه دراز مى‏نموديم دستهاى خود را بر آن كس از جهت آن كه برگردانيم او را از گناه او
  31. و افتراقنا بعد الألفة و الاجتماع تحت ظلّ كنفه - و رحم نماى پراكنده شدن ما را [و پراكنده شديم ما] بعد از الفت و گرو هم بودن در زير سايه حمايت او
  32. و تلهّفنا عند الفوت على ما أقعدتنا عنه من نصرته - و حسرت خوردن ما را نزد مردن بر آنچه عاجز نموده‏اى ما را از آن از يارى نمودن آن حضرت را
  33. و طلبنا من القيام بحقّ- و رحم نماى خواستن ما از به پاى داشتن به حق
  34. ما لا سبييل لنا إلى رجعته. و اجعله - آنچه را كه نباشد راهى به سوى بازگشت به او
  35. اللّهمّ في أمن ممّا يشفق عليه منه - خدايا؛ او را در امان بدار از چيزهايى كه برايش مى‏ترسيم؛ صحيفه مهديه، ص: 168- و بگردان آن حضرت را خداوندا در امنيّت از آنچه مى‏ترسيم بر او مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج‏2، ص: 123
  36. وردّ عنه من سهام المكايد - از آن چيز و برگردان از او از تيرهاى مكرها آنچه را كه انداخته‏اند آن را اهل  بغض و عناد به سوى آن حضرت
  37. مايوجّهه أهل  الشّنئان إليه و إلى شركآئه في أمره و به سوى شريكان در امر او و به سوى مددكاران او بر طاعت پروردگار او
  38. و معاونيه على طاعة ربّه الّذين جعلتهم سلاحه - آن چنان معاونانى كه گرانيده‏اى تو ايشان را سلاح آن حضرت
  39. و حصنه و مفزعه و أنسه الّذين سلوا عن الأهل  - و قلعه او و پناه او و مونس او آن چنانى كه فراموش نموده‏اند اهل  
  40. و الأولاد و جفوا الوطن عطّلوا الوثير من المهاد - و فرزندان خود را و ترك نموده‏اند وطن خود را و معطّل گذارده‏ا
  41. اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

 

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید