«سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/«
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
-«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم عليه السّلام، ج-ص129- ج2،
- و رفضوا تجاراتهم و أضرّوا بمعايشهم - بالش نرم از فراش خواب راو باز گذاشتهاند خريد و فروش خود را و ضرر رسانيدهاند به وجه معيشتهاى خود
- و فقدوا في أنديتهم بغير غيبة عن مصرهم - و داخل نشدند در مجلسهاى صحبت قوم بدون آن كه غايب باشنداز شهرهاى ايشان
- و حالفوا البعيد ممّن عاضدهم على أمرهم - و هم قسم گشتهاند [و دوستى نمودهاند] با بيگانهاى كه باشد از كسى كه معاونت نمايد ايشان را بر امر ايشان (يعنى بر دين ايشان)
- و قلوا القريب ممّن صدّ عن وجهتهم - و ترك نمودهاند خويشى را كه باشد از كسى كه اعراض نموده باشد
- [عنهم و عن جهتهم] فائتلفوا بعد التّدابر - از روى آوردن به ايشان پس مجتمع و مهربان گشتند بعد از عداوت و جدائى نمودن
- و التّقاطع في دهرهم و قطعوا [قلعوا] از يك ديگر در زمان ايشان و قطع نمودهاند
- الأسباب المتّصلة بعاجل حطام الدّنيا فاجعلهم از سببهائى را كه متّصل گردد به نعمتهاى فانى دنيوى پس بگردان ايشان را
- اللّهمّ في أمن حرزك و ظلّ كنفك - خداوندا در حفظ پناه و سايه حمايت خودت
- وردّ عنهم بأس من قصد إليهم بالعداوة - و دور نماى از ايشان عقوبت كسى را كه قصد نمايد
- من عبادك و أجزل لهم على دعوتهم من كفايتك - به سوى ايشان به دشمنى از بندگان تو و ثواب ده مر ايشان را بر خواندن ايشان مردمان را از راه حق
- و معونتك و أمدّهم [أيّدهم] بتأييدك - از غناء خود و امداد خود و اعانت نماى ايشان را به قوّت خود و يارى خود و برطرف كن به سبب دين حق ايشان دين باطل كسى را كه قصد نموده باشد خاموش كردن روشنى ترا.
- و نصرك و أزهق بحقّهم باطل من أراد إطفآء نورك.
- اللّهمّ و املأ بهم كلّ أفق من الآفاق خداوندا و پر گردان به سبب ايشان هر شهرىاز شهرها را
- و قطر من الأقطار قسطا - و كشورى از كشورها را از قسط
- و عدلا و مرحمة و فضلا - و عدالت و از شفقت و بخشش
- و اشكرهم على حسب كرمك وجودك - و جزا ده ايشان را بر وفق كرم و بخشش خود
- و ما مننت به على القآئمين بالقسط من عبادك - و بر وفق آنچه بخشيدهاى تو آن را بر ايستادگان از بندگان تو
- و ادّخرت لهم من ثوابك ما ترفع لهم به الدّرجات - به عدالت و ذخيره نمودهاى تو از براى ايشان از ثواب خود آنچه را كه بلند نمايى از براى ايشان مراتبهاى آنها را
- إنّك تفعل ما تشآء و تحكم ما تريد - بدرستى كه تو مىكنى آنچه را كه مىخواهى و بجا مىآورى آنچه را كه اراده مىكنى.
- و صلّى اللّه على خيرته من خلقه محمّد و آله الطّاهرين [الأطهار]. بار خدايا رحمت فرست بر محمّد و بر آل محمّد و كرم نماى دوستان خود را
- اللّهمّ إنّي أجد هذه النّدبة امتحت دلالتها - بارالها؛ اینگونه فكر مىكنم كه این ندبه و زارى دلالتش محو شده،
- و درست أعلامها و عفت آلآء ذكرها و تلاوة الحجّة بها. و نشانههاى آشكارش كهنه شده، و تنها يادش و قرائت كردن استدلال به آن مانده.
- اللّهمّ إنّي أجد بيني و بينك مشتبهات تقطعني دونك، - خدايا؛ من، بين خودم و تو، اشتباهاتى مىبينم كه مرا از تو جدا مىسازند؛
- و مبطئات تقعدني عن إجابتك، - و موانعى كه مرا از اجابت تو بازمىدارند،
- و قد علمت أنّ عبدك لا يرحل إليك إلّا بزاد - و به خوبى مىدانم كه من بندهات هستم، و نيز معلوم است كه تنها با زاد و توشه مىتوان به سوى تو كوچ كرد؛
- و إنّك لا تحجب عن خلقك إلّا أن تحجبهم الأعمال دونك، - تو، از مخلوقاتت فاصله ندارى، و این كارهاى بندگان است كه ايشان را از تو محجوب و محروم مىسازد.
- و قد علمت أنّ زاد الرّاحل إليك، به خوبى مىدانم كه توشه كوچكننده به سوى تو،
- عزم إرادة يختارك بها - همان اراده و تصميم قطعى است كه تو را به آن برمىگزيند-
- و يصير [فيصير] بها إلى ما يؤدّي إليك. تا بصیرت و روسن گری به سويت بيايد-
- اللّهمّ و قد ناداك بعزم إرادة قلبي خدايا؛ و بدينوسيله براى رسيدن به سوى تو حركت مىكند. بارالها؛ قلب من، با تصميم قطعى خود تو را ندا مىدهد؛
- و استبقى نعمتك بفهم حجّتك لساني پس، نعمتت را برايم به سبب فهميدن حجّتت پايدار كن،
- و ما تيسّر لي من إرادتك. و هرچه ممكن است با اراده خودت برايم فراهم كن.
- اللّهمّ فلا اختزلنّ عنك - بارالها؛ من تو را قصد كردم؛
- و أنا أومّك، و لا اختلجنّ عنك و أنا أتحراك. پس، مرا از خود جدا مساز؛ و من در جستجوى تو هستم، پس مگذار از تو بريده شوم.
- اللّهمّ و أيّدنا بما تستخرج به فاقة الدّنيا من قلوبنا - خدايا؛ به طورى ما را موفّق گردان كه فقر و نياز دنيوى را از قلبمان بيرون كنيم؛
- و تنعشنا من مصارع هوانها [هواها] و ما را بلند كن از محلّهاى سقوط پست و بىارزش دنيايى؛
- و تهدم به عنّا ما شيّد من بنيانها، - و پايههاى محكم علاقه به دنيا در درون ما را ويران ساز؛
- و تسقينا بكأس السّلوة عنها حتّى تخلّصنا لعبادتك - و به ما جامى از جدايى و رهايى از آن بنوشان تا براى بندگىات ما را خالص گردانى.
- و تورثنا ميراث أوليآئك الّذين ضربت لهم المنازل إلى قصدك - و ميراث جاودانه دوستان خودت را نصيبمان كن، همان دوستانى كه جايگاههايى براى رسيدن به خودت براىشان درست كردى،
- و آنست وحشتهم حتّى و صلوا إليك.- و وحشتشان را تبديل به انس و آرامش نمودى تا در نهايت به وصال تو رسيدند.
- اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ