«سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/«
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
-«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم عليه السّلام، ج2،ص 140
- و اجتناب معصيته [و الاجتناب عن معصيته] و از نافرمانىاش اجتناب نماييم،
- و امنن علينا برضاه وهب لنا رأفته و رحمته - و بر ما منّت گذار به رضايت و خشنودى آن بزرگوار از ما، و رأفت و مهر
- و دعآئه و خيره ما ننال به سعة من رحمتك - و دعا و خير آن جناب را به ما موهبت فرماى، تا به وسيله آن، به رحمت پهناور تو دست يابيم
- و فوزا عندك و اجعل صلوتنا به مقبولة - و نزد تو رستگار شويم، و به (بركت) او، نماز ما را قبول فرماى
- و ذنوبنا به مغفورة و دعآئنا به مستجابا - و گناهانمان را به (عنايت) او بيامرز و دعاى ما را به (لطف) او مستجاب كن
- و اجعل أرزاقنا به مبسوطة و همومنا به مكفيّة - و روزىهايمان را به (فيض وجود) او فراخ گردان و همّ و غم ما را به او چاره كن
- و حوآئجنا به مقضيّة و أقبل إلينا بوجهك الكريم - و حاجتهايمان را به او برآورده ساز و با وجه كريم خويش با ما توجه كن
- و اقبل تقرّبنا إليك و انظر إلينا نظرة رحيمة - و تقرّب (و روى آوردنمان) را به سوى خود بپذير، و با رحمت خويش بر ما نظرى كن
- نستكمل بها الكرامة عندك ثمّ لا تصرفها عنّا بجودك - تا با آن (نظر و عنايت) به كمال گراميداشتت راه بريم، آنگاه ديگر هرگز آن را به وجود خود از ما مگير،
- و اسقنا من حوض جدّه صلّى اللّه عليه و اله وسلم بكأسه - و ما را از حوض جدش پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله وسلم (حوض كوثر) بنوشان، به جام او
- و بيده ريّا رويّا هنيئا سائغا لا ظما بعده يا أرحم الرّاحمين» و به دست او سيراب شدنى كامل و خوش و گوارا و خوب كه تشنگى هرگز پس از آن نباشد، اى مهربانترين مهربانان. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج2، ص: 140
- توضيح و دفع اشكال:
- بدان كه عبارت «و عرجت به ...» موافق با نسخهاى است كه عالم ربّانى حاج ميرزا حسين نورى رحمه اللّه در كتاب «تحية الزائر»، از كتاب «مزار قديم» توضيح مقال لدفع إشكال: إعلم أنّ قوله: و عرجت به إليك، موافق للنسخة الّتي نقلها العالم الربّاني الحاج ميرزا حسين النوري (ره) في كتاب تحيّة الزائر عن كتاب المزار القديم،
- و «مزار شيخ محمد بن المشهدى» و «مصباح الزائر سيّد بن طاووس» نقل كرده است، و مدرك اصلى كه همه از آن گرفتهاند، و مزار الشيخ محمّد بن المشهدي (ره)، و مصباح الزائر للسيّد بن طاووس (ره)، و مأخذ الكلّ
- كتاب محمد بن على بن ابى قره است، ولى در «زاد المعاد» آمده: «و عرجت بروحه ...» كه ظاهرا در نسخه مصباحى كه مجلسى از آن نقل كرده تصحيفى واقع شده باشد، سپس شهرت يافته و سبب شبهه برخى از كوتهنظران و معاندان گشته، كتاب محمّد بن عليّ بن أبي قرّة، لكن قد وقعت في زاد المعاد: و عرجت بروحه إليك، و الظاهر أنه تصحيف وقع في المصباح الّذي نقل منه المجلسي (ره) ثمّ اشتهر و صار سببا لشبهة بعض القاصرين و المعاندين،
- و حال آنكه معراج جسمانى از ضروريات مذهب، بلكه دين است و روايات از ائمه اطهار عليهم السّلام درباره آن به تواتر رسيده و قرآن از آن سخن گفته است. مع أنّ المعراج الجسمانيّ من ضروريّات المذهب بل الدين، و تواترت به الروايات عن الأئمّة الطاهرين، و نطق به القرآن المبين.
- توجه: هنگامى كه در این عبارت تأمّل نمودم الهام شدم كه خود همين دعا شاهد و دليل بر همان است كه ما نقل كرديم و صحيح همين است كه يادآور شديم، و اینكه در عبارت «زاد المعاد» اشتباهى روى داده و شايد بعضى از اهل عناد این كار را كرده باشند، جهت دلالت و گواهى اینكه دو جمله «و سخّرت له البراق» و «و عرجت به إلى سمآئك ...» در كنارهم آورده شدهاند، و با دقّت تمام براى اهل بصيرت ظاهر مىشود كه آنچه ما گفتيم صحيح است، تنبيه نبيه: قد الهمت عند تأمّلي في تلك العبارة أنّ هذا الدعاء بنفسه يشهد و يدلّ على أنّ الأصل الصحيح هو ما نقلناه و ذكرناه، و أنّ في عبارة زاد المعاد تصحيفا، لعلّه وقع من بعض أهل العناد، وجه الدلالة و الاستشهاد أنّ اقتران كلمة «و سخّرت له البراق» بقوله: و عرجت به إليك، يظهر منه بالتأمّل التامّ لاولي الأفهام، صحّة ما قلنا
- چون بالا رفتن روح نيازى به «براق» ندارد و این مطلب بر كسى كه دلش از شرك و نفاق پاك باشد، پوشيده نيست.
- و اگر گفته شود: در اینجا بنابر شمارش فضايل حضرت سيد المرسلين صلّى اللّه عليه و اله وسلم است، و مقتضاى عطف به واو آن نيست كه عروج به آسمان به وسيله براق باشد. لأنّ عروج الروح لا حاجة به إلى البراق، و لا يخفى ذلك على من سلم قلبه من الشرك و النفاق. و إن قيل: إنّ المقام مقام تعداد فضائل سيّد المرسلين، و العطف بالواو لا يقتضي كون العروج إلى السماء بتوسّط البراق.
- مىگويم: بر فرض كه عبارت دعا «بروحه» باشد، بر نفى معراج جسمانى دلالت ندارد، چون این خود فضيلتى است كه اثبات آن منافات ندارد كه فضيلت ديگرى نيز براى پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله وسلم ثابت باشد. و مىتوان گفت كه این عبارت منافات ندارد با آنچه دلالت دارد بر اینكه معراج پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله وسلم با بدن شريفش بوده، قلنا: فالعبارة على فرض كونها «بروحه» لا تدلّ على نفي المعراج الجسمانيّ لأنّه فضيلة لا ينافي ثبوتها ثبوت فضيلة اخرى لسيّد الورى.و يمكن أن يقال بعدم منافاة هذه العبارة لما دلّ على كون العروج ببدنه الشريف لوجه آخر،
- از آن جهت كه به كار بردن واژه «روح» در مورد بدن در هر دو لغت عربى و فارسى واقع است. در لغت عرب، چنانكه در زيارت آمده: «و على الأرواح الّتي حلّت بفنآئك- و سلام بر جانهايى كه در پيشگاه تو منزل كردهاند» و هو أنّ إطلاق الروح على البدن وارد في لغات العرب و العجم.أمّا الأوّل: فكما ورد في الزيارة: و على الأرواح الّتي حلّت بفنائك
- كه ظاهر است اینكه بدنهاى شهيدان در پيشگاه حضرت سيد الشهدا عليه السّلام منزل گرفتند و سكونت كردند. و اما در لغت فارسى، چنان است كه افصح و املح شعرا سعدى شيراز گويد: جانا هزاران آفرين بر جانت از سر تا قدم ..... صانع خدايى كاین وجود آورد بيرون از عدم-- إذ الظاهر أنّ أبدان الشهداء حلّت بفنائه و سكنت في جواره.و أمّا الثاني: فكقول أملح الشعراء و أفصحهم العارف السعدي...... جانا هزاران آفرين بر جانت از سر تا قدم..... صانع خدائي كاین وجود آورد بيرون از عدم ....مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج2، ص: 141
- و از جمله دعاهايى كه براى زمان غيبت صلاحيت دارد، آن است كه سيّد بن طاووس رحمه اللّه در «مهج الدعوات» ياد كرده است. وى گفته: در خواب كسى را ديدم كه دعايى به من مىآموزد كه براى زمان غيبت صلاحيت دارد، 1151- و من الدعوات الّتي تصلح لزمان الغيبة ما ذكره السيّد بن طاووس (ره) في مهج الدعوات قال: رأيت أنا في المنام من يعلّمني دعاء يصلح لأيّام الغيبة
- و الفاظ دعا این است كه: «يا من فضّل ابراهيم و آل اسرآئيل على العالمين باختياره و أظهر في ملكوت السّموات و الأرض عزّه اقتداره و أودع محمّدا صلّى اللّه عليه و اله وسلم و أهل بيته غرآئب أسراره، صلّ على محمّد و آله و اجعلني من أعوان حجّتك على عبادك و أنصاره»
- اى كسى كه ابراهيم و خاندان يعقوب را به اختيار خود برترى داده و در ملكوت آسمانها و زمين عزّت و اقتدار خويش را آشكار نمود و به محمد و اهل بيت او- كه درود خدا بر همه آنان باد- اسرار شگفتانگيزش را سپرده است، بر محمّد و آل او درود فرست و مرا از ياران و انصار حجّتت بر بندگانت قرار ده. و هذه ألفاظه: يا من فضّل ابراهيم و آل اسرائيل على العالمين باختياره و اظهر فى ملكوت السّماوات و الارض عزّة اقتداره، و اودع محمدا صلّى اللّه عليه و اله وسلم و اهل بيته غرائب اسراره صلّ على محمّد و آله، و اجعلنى من اعوان حجّتك على عبادك و انصاره 6- دعاى ديگر
- سيد بن طاووس رحمه اللّه گويد: دوست ما ملك مسعود- خداوند متعال او را به آرزوهايش برساند- برايم گفت: در خواب ديده است كه شخصى از پشت ديوارى با او سخن مىگويد، ولى صورتش را نمىبيند و گفت: «يا صاحب القدر و الأقدار و الهمم و المهامّ عجّل فرج عبدك و وليّك و الحجّة القآئم في خلقك و اجعل لنا في ذلك الخيرة»
و قال السيّد (ره): حدّثني صديقنا الملك مسعود ختم اللّه جلّ جلاله له بإنجاز الوعود: أنّه رأى في منامه شخصا يكلّمه من وراء حائط، و لم ير وجهه، و يقول: يا صاحب القدر و الاقدار، و الهمم و المهامّ، عجّل فرج عبدك و وليّك و الحجّة القائم بامرك فى خلقك، و اجعل لنا فى ذلك الخيرة. مكيال المكارم في فوائد دعاء للقائم(عليه السلام)، ج2، ص: 121
- اى صاحب فرمان و اندازهها! و اى آنكه تمام قصدها به سوى او است و همه مهمّات نزد او! فرج بنده و ولىّات و حجّت بپاخاسته در آفريدگانت را زودتر برسان و در آن براى ما خير را قرار ده.-
- و از دعاهاى روايت شده؛ دعايى است كه سيد بن طاووس رحمه اللّه در كتاب ياد شده ضمن حديثى كه غيبت حضرت مهدى عليه السّلام ذكر گرديده، چنين آورده: به امام عليه السّلام عرضه داشتم: شيعيان تو چه كار كنند؟ فرمود: «بر شما باد دعا كردن و انتظار فرج كشيدن ...» تا آنجا كه راوى گويد: عرضه داشتم: چه دعايى بكنيم؟ فرمود: مىگويى: 1152- و من الدعوات المأثورة ما رواه السيّد في الكتاب المذكور، في حديث ذكر فيه غيبة المهدي عليه السّلام قلت: كيف تصنع شيعتك؟ قال: عليكم بالدعاء، و انتظار الفرج- إلى أن قال: قلت: فما ندعو به، قال: تقول:
- «اللّهمّ أنت عرّفتني نفسك و عرّفتني رسولك و عرّفتني ملآئكتك و عرّفتني نبيّك و عرّفتني ولاة أمرك. خدايا! تو خودت را به من شناسانيدى و فرستادهات را به من معرفى فرمودى و فرشتگانت را به من شناسانيدى و پيغمبرت را به من شناسانيدى و واليان امرت را به من شناسانيدى.
- اللّهمّ لا آخذ إلّا ما أعطيت و لا أوقى إلّا ما وقيت. خدايا! من نمىپذيرم جز آنچه تو فرمايى و نپرهيزم جز از آنچه تو پرهيز دادهاى.
- اللّهمّ لا تغيّبني عن منازل أوليآئك و لا تزغ قلبي بعد إذ هديتني. خدايا! از منازل دوستانت مرا دور مدار و دلم را پس از آنكه هدايتم كردهاى منحرف مگردان.
- اللّهمّ اهدني لولاية من افترضت طاعته» خداوندا! به ولايت كسى كه اطاعتش را بر من واجب ساختهاى، هدايتم فرماى.مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج2، ص: 142
- و از جمله دعاهايى كه شايسته است بر آنها مواظبت شود، آن است كه محقّق محدث نورى رحمه اللّه در كتاب «تحية الزائر» به نقل از «مصباح الزائر» سيد اجل على بن طاووس رحمه اللّه آورده، دعا این است: 1153- و من الدعوات الّتي ينبغي المواظبة عليها ما ذكره المحقّق المحدّث النوري (ره) في تحيّة الزائر، نقلا عن كتاب مصباح الزائر للسيّد الأجلّ عليّ بن طاووس (ره) و هو هذا:
- «اللّهمّ صلّ على محمّد و أهل بيته - خدايا! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست،
- و صلّ على وليّ الحسن و وصيّه - و درود فرست بر ولىّ و وصىّ
- و وارثه القآئم بأمرك و الغآئب - و وارث حضرت حسن (عسكرى)، آنكه بپاخاسته به امر تو و غايب در آفريدگان تو و منتظر فرمان تو است.
- في خلقك و المنتظر لإذنك.
- اللّهمّ صلّ عليه و قرّب بعده خدايا! بر او درود فرست و دورىاش را به وصال و ديدار مبدّل گردان
- و أنجز وعده و أوف عهده و اكشف عن بأسه - و وعدهاى كه به او دادهاى، به مرحله تحقّق و عمل برسان
- حجاب الغيبة و اظهر بظهوره صحآئف المحنة - و به عهدش جامه عمل بپوشان، و دلاورىاش را با برطرف ساختن پرده غيبت آشكار گردان
- و قدّم أمامه الرّعب و ثبّت به القلب - و با ظهور حضرتش طومار رنجها و سختىها را بر ستمگران بگشاى و پيشاپيش آن جناب رعب و وحشت را (در دل دشمنانش) قرار ده
اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ