سایت: پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
وبلاگ صفرزاده- https://safarzade.blog.i
- سم الله الرحمن الرحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم - امر به معروف ونهی از منکر 1
- کسی که امر به معروف ونهی ومنکر کند جانشین خدا وجانشین پیامبر اکرم و جاشین قرآ ن است.
- بهترين امت - كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ [آل عمران /110
- نام ابا عبدالله یعنی پدر بندگان خدا... ابا عبدالله بمعنى پدربندگان خداست و علت و جهت اينكه آنحضرت پدربندگان خدا شد چند چيز است كه ذيلا ذكر مينمائيم .
- علت اول - اول ما خلق الله - اين مسلم است كه اول چيزى را كه خداى تعالى خلق فرمود نور وجود مبارك محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله بود
- كه خودش فرمود: اول ما خلق الله نورى ، و آن رواياتى كه ميگويد: اول ما خلق الله العقل درمجردات است نه در بين تمام اشياء عالم .
- پس بطور قطع ميتوان گفت اول خلقت عالم امكان نور مبارك آنحضرت بوده است و در روايات زيادى گواه براين مطلب است .
- ازجمله روايت علامه مجلسى ازحضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نقل كند : خدا بود وهيچ خلقى با او نبود. پس اول چيزى كه خلق كرد.
- نورحبيب خود محمد بود قبل از آنكه 1-لوح و 2- قلم و3- عرش و 4- كرسى و 5- آسمانها و 6- زمين و 7- بهشت و 8- جهنم و 9- ملائكه 10- آب و 11- خاک و12- آدم و 13-حوا بيافريند. چهارصد و بيست و چهار هزار 424000 سال. پس چون نور محمد پيغمبرما صلى الله عليه و آله را خلق فرمود 1000هزار سال نزد پروردگار خود ايستاده
- واورا بپاكى ياد، و حمد و ثناى او را مينمود و حقتعالى نظر رحمت بسوى اوداشت و به او فرمود: مراد و مقصود من از خلق عالم تويى.
- اراده كننده خير و سعادت تويى . برگزيده خلق من توي .حال كه معلوم شداول ما خلق الله نور وجود مبارك پيغمبر بود، با بيانى ازمرحوم
- شيخ جعفر شوشترى كه در كتاب وسايل المحبين دارد ميگوئيم حسين عليه السلام نيز اول ما خلق الله بوده است .اوميفرمايد كه پيغمبر خدا فرمود: حسين منى و انا من حسين ، و در روايت ديگر است كه : انا من حسين و حسين منى .
- زيرا حسين از پيغمبر و پيغمبر از حسين است . پس حسين پدرهمه موجودات عالم است و بايد به اوابا عبدالله گفته شود.
- علت دوم : وجهتى كه حسين عليه السلام ابا عبدالله ، پدر بندگان خدا شد براى قيامش بود چون اگرآنحضرت قيام نمى فرمود.
با نقشه هايى كه بنى اميه كشيده بودند يكنفر گوينده لا اله الا الله باقى نميماند و گروه گروه از دين و آئين محمدى صلى الله عليه و آله بر ميگشتند،
- ودرنتيجه اسلام آخرين لحظات عمر خود را تسليم مظالم دولت اموى ميكرد.حسين عليه السلام ديد اگر قيام نكند اركان اسلام از جاى كنده شده ومقدسات آن دستخوش هوى و هوس بنى اميه واقع ميشود و ميليونها جمعيت كه با هزاران خون دل و فداكاريهاى گران، ازتيه ضلالت و حضيض مذلت خانه بدوشى ، يغماگرى و بت پرستى نجات يافته و به شاهراه سعادت ابدى رسيده اند،
- اينك دراثر دلخواه معاويه و يزيد فوج فوج از دين خارج شده بلكه از جاده بشريت و آدميت نيز بيرون ميروند.
- در چنين دوران و روزگار تاريكى كه ابرهاى تيره و تار ظلمهاى معاويه و يزيد سرتاسر بلاد اسلامى را فرا گرفته و مردم مسلمان بدبخت را در فشار بيدادگريهاى خود گذاشته بود و هر روز ظلم تازه اى بر مردم تحميل ميشد، شاخص ترين مردم روزگار در صحنه آفرينش بشريت حضرت ابا عبدالله الحسين بن على بن ابيطالب عليه السلام مانند كوه بلندى كه در دلش انواع معادن قيمتى باشد قد بياراست
- و جان خود و اهل بيتش را در راه خدا و با خون خود و جوانان اصحابش شجره طيبه اسلام را كه بنى اميه قصد خشكاندن آنرا داشتند چنان سيراب كرد كه تا دامنه قيامت خشك نخواهد شد اينست كه حضرتش را ابا عبدالله نام نهادند چه بر گردن همه عالم حق دارد.
حسین علیه السلام چه گفت اشهد انك قد اقمت الصلوة و اتيت الزكوة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر و اطعت الله و رسوله حتى اتيك اليقين .گر چه تمام احكام را از نماز و زكات و غيره پيغمبر (ص ) در ميان امت انتشار دارد ولى علت مبقيه آن تا انقراض عالم حسين عليه السلام بود.الا للحسين حرارة فى القلوب المسلمين لايبرد ابدا - اساساً فلسفه شهادت حسين بن على عليه السلام اين بود كه مىخواست اسلام را در مرحله عمل زنده كند. اشْهَدُ انَّكَ قَدْ اقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكاةَ وَ امَرْتَ بِالْمَعْروفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ جاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ. يعنى تو كشته شدى كه اسلام را در عمل زنده كنى. ولى ما مىگوييم: نه، او كشته شد براى اينكه عمل را در اسلام بميراند، انتساب و وابستگى ظاهرى را درست كند!
- امربه معروف ونهی از منکربا شریطی واجب است. امربه معروف ونهی از منکر ازواجبات است مثل نماز هم واجب است هم مستحب است که به من بگویند نماز شب بخوان اگر نخوادی به درد طلبگی نمی خوری . دراینجا مستحب است؛ ولی یکی کسی نماز واجب خودش را نمی خواند. برای من واجب است که با زبان نرم به او بگویم که چرا نماز نمی خوانی با زبان نرم حتی یک روایت دارد که دیدی کسی واجبی را انجام نمی دهد ونگفتی در قیامت آن شخص جلوی آدم را می گیرد می گوید دیدی من خطا کردم چرا به من نگفتی؟ بله!!!
- یک سری من از میدان سید اسماعیل می رفتم نماز. مسجد امین الدوله دو سال 70و71قمری 56 سال قبل من آنجا صحبت می کردم عصر کیفیت شش جزء قرآن تفسیرگفتم.. یک موقع داشتم برای نماز رد می شد دیدم یک کسی کنار خیابان کنارپیاده رو روی پیت حلبی کنارآرایشگاه ؛ گذاشته روش نشته صابون زده دارد تیغ دستش ریشش را می ترشد؛ من رد شدم گفتم نکند درقیامت این جلوی مرا بگیرد برگشتم ؛ گفتم آقا اگر ریشتا نتراشی خوشکل تری اتفاقا بدان همه کس این طور نیست که محاسن بگذارد. خوشکل بشه؛ این را ما گفتیم ورد شدیم؛
- یک حدیثی داریم به افرادی که خطا می کنند برسی اخمهات را درهم نکنی مسلمان نیستی. حضرت آِیت الله حصه ای اصفهانی می فرمودند نگوی پیش نمی رد . مجتهد بود هفته ای دوشب منبر می رفت قدیم مجتهد ها منبر می رفتند حالا بچه بازی شده ؛ آشیخ جواد شوشتری مجتهد بود صاحب رساله بود قدیم مجتهد می رفت منبر؛ آِیت الله حصه ای اصفهانی نگوی پیش نمی رد امربه معروف ونهی از منکر !
- یه قروقری یه لندی ولندی یک نچ ونچی یک قری بزن توی خانه که پسرت بفهمد. انشتر طلا تودستش است؛ ریشش را تراشیده به مادرش می گوید مادر آقام امشب خیلی ناراحت است. اخماشا تو هم کرد؟ مادر می گوید برای اینکه تو ریشترا تراشیدی! ممکنه دفعه دیگر پسره نتراشد؛
- اما وقتی که تو عکس عملی از خودت نشان ندادی با هاش خوش وبش کردم پولم بهش دادم ماچش هم کردم اون هم فردا می رود ریشش را می تراشد حتی اگر قرنزنی مسؤلی فردا ازت سؤال می کنند که چرا نگفتی اگر دیدی اثر ندارد آونها را نزن خودت را بزن یک کشیده بزن توصورتت وبروبخواب قهر کن بروبخواب پسره می گیه چی شده مادره می میگه تو نماز نخواندی یا دریر خوندی یا یک خطایی کردیدی ! زنتا سر باز بردی تو کوچه یک کاری کردی که پدرت عصبانی است.
- قدیما می گفتند بابا عیسی به دین خود موسی به دین خود با این کلمه امربه معروف را درش را می بست ! منا تو قبر او نمی گذارند اونم تو قبر من نمی دارند . امر به معروف را تعطیل می کرد ! در صورتی که امر به معروف واجب است.
- واجبات چندتاست اصول دین چنتاست. اول نماز دوم روزه سوم زکات چهارم خمس پنجم حج ششم جهاد هفتم امربه معروف هشتم نهی از منکر؛ نهم تولی دهم تبری؛ پس امر به معروف واجب است بگوید منا تو قبر او نمی گدارند. واونم تو قبرمن نم گذارند این چه حرفی است! خیلی ها جهنم می روند وچون امربه معروف نکردند جهنم میروند.
- تا این جا فهمیدی که امر به معروف واجب است امر به معروف فهمیدی واجب است در روز قیامت آن فرد جلویت را می گیرد می گوید دیدی من خطا کردم چرا به من نگفتی ؟ دیدی منا واز من رد شدی دیدی دارم اشتباه می کنم چرا به من نگفتی باید بگی . نهی از منکر دیدی روبه قبله بول می کند باید نهیش کنی .بازبان لین وآرام با حالت دلسوزی اگر همین طور سکوت کنی ورد بشی نمی شه .با زبان نرم
- البته داد بخواهی بزنی نمیشه خدا به حضرت موسی چه فرمود؟ به حضرت موسی فرمود قولا لینا.. «اذهبا الى فرعون انّه طغى فقولا له قولًا ليّناً لعلّه يتذكّر او يخشى» «2» «به سوى فرعون برويد كه او طغيان كرده است و با او به نرمى سخن گوييد. اميد است كه به خود آيد (و از خواب غفلت و غرور بيدار شود) يا از خدا بترسد.» فقولا له قولًا ليّناً در امر به معروف ونهی از منکر با زبان نرم آرام همراه با مهربانی ودلسوزی. بازبان تند وخشن و تهاجمی نمی شود.
- خداوند متعال به حضرت موسی می فرماید با زبان نرم با فرعون صحبت شاید متذکر بشود از خدا بترسد. پیر مرد داشت وضو می گرفت امام حسن وحسین رد می شدندد نگفتن ای پیر مرد تو سر پیری یک وضو بلد نیستی بگیری ؟ شما یک جوان یک پیر مرد را مبینید که وضویش صحیح نیست چه عکس العملی از خودتان نشان میدهید؟ گفتند ای پدر ما وضو می گیریم بین کدام یک وضوی صحیح داریم حا لا وضو پیر مرد باطل بود ولی در عمل می خواستند امر به معروف ونهی از منکر کنند. هردو وضو گرفتند پیر مردهم نگاه می کرد وقتی که وضوی اقا زاده ها تما شد پیر مرد گفتم شما دوتا اآقا زاده وضویتان در ست است وضوی من است که با طل است. گاهی در عمل به طرف نشان می دهیم که کارت اشتباه است با ید خودت را اصلاح این می شود ام به معروف عملی. این راه امر به معروف ونهی از منکر این است.
- 3- از ابى عبد اللَّه (علیه السلام ) روايت شده است كه شخصى از [قبيله] خاثم به نزد رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا، به من خبر ده برترين [كار] اسلام چيست؟ فرمود: «ايمان به خدا». عرض كرد: آنگاه چه چيزى؟ فرمود: «پيوسته داشتن رابطه خويشاوندى» عرض كرد: آنگاه چه چيزى؟ فرمود: «امر به معروف و نهى از منكر».
- آن شخص عرض كرد: چه كارهايى به نزد خداوند بدترينند؟ فرمود: «شريك قايل شدن براى خداوند». عرض كرد: آنگاه چه؟ فرمود:«گسستن رابطه خويشاوندى». عرض كرد: آنگاه چه؟ فرمود: « ترک امر به منكر و نهى از معروف».
- كسى مىتواند امر به معروف و نهى از منكر كند كه در او سه خصلت باشد: به آنچه امر مىكند خودش عمل كند و از آنچه نهى مىكند خودش دورى جويد، در آنچه امر يا نهى مىكند اعتدال را رعايت نمايد، در آنچه امر يا نهى مىكند نرمى نشان دهد.
- سه كس در امر به معروف و نهى از منكر شريكند
- 156- سكونى از امام صادق (علیه السلام) و او از پدرانش از على (علیه السلام) نقل مىكند كه پيامبر خدا (صل الله علیه وآله) فرمود: هر كس امر به معروف يا نهى از منكر كند و يا به خيرى راهنمايى كند و يا به آن اشاره كند در ثواب آن شريك است و هر كس به چيز بد فرمان دهد يا به آن راهنمايى كند و يا اشاره كند، در گناه آن شريك است.
- هر كه سه منش در او باشد مىتواند امر به معروف و نهى از منكر كن - امام صادق گفته: «امر به معروف و نهى از منكر كسى مىتواند بكند كه سه منش در او باشد: به آنچه امر و نهى كند دانا و به جاى آورنده باشد در امر و نهى ميانه رو و دادگر باشد. در امر و نهى نرمى پيش گيرد».
- كسى كه امر به معروف و نهى از منكر نكن (حديث 254) على (علیه السلام): من ترك انكار المنكر بقلبه و لسانه و يده فهو ميّت بين الاحياء.... اين سخن كز در و گوهر برتر است ..... گفته پر محتواى حيدر است ..... جسم بىجانست آنكو فاقد ..... امر بر معروف و نهى از منكر است ترك كنند بايد در انتظار عذاب پروردگار باشند.
- 7. امربه معروف ونهي از منكر تا آخرين لحظه
- تا آخرين لحظه از امر به معروف و نهي از منكر دست برنداريد. وَ نادي نُوحٌ ابْنَه
- ازخود امر به معروف ونهی از منکر شروع شود ، تحف العقول عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي ع قَالَ الْمُؤْمِنُ يَحْتَاجُ إِلَى خِصَالٍ- تَوْفِيقٍ مِنَ اللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُه
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم